پوشاک بابلیان

نسخهٔ تاریخ ‏۱۶ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۰۶ توسط فهیمه زارع زاده (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «'''<big>پوشاک بابلیان</big>'''؛ پوشش زنان و مردان منطقۀ میان‌رودان در دوره بابلیان. پوشاک بابلیان متعلق به مردمانی است که در ابتدای دوران سکونت و تسلط بر منطقه میان‌رودان، جهت شکل‌دهی به پوشاک و طراحی لباس‌هایشان از سومریان تبعیت می‌کردند. به‌م...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

پوشاک بابلیان؛ پوشش زنان و مردان منطقۀ میان‌رودان در دوره بابلیان.

پوشاک بابلیان متعلق به مردمانی است که در ابتدای دوران سکونت و تسلط بر منطقه میان‌رودان، جهت شکل‌دهی به پوشاک و طراحی لباس‌هایشان از سومریان تبعیت می‌کردند. به‌مرور از قباهایی تمام قد یا نیمه‌بلند و عمدتاً با آستین‌های بلند استفاده کردند. آنها گهگاه کمربند طناب‌مانند روی لباس خود می‌بستند و برای تزیین لباس‌های‌شان، شرابه‌های صاف و منگوله‌دار به کار می‌بردند. بعدها سوزن­دوزی روی لباس‌های‌شان رواج یافت. مردان هم بر این لباس مشترک عبای شرابه‌داری افزودند؛ به انضمام یک شال بزرگ، کمربند و عمامه که این سه قطعه به افراد صاحب‌مقام اختصاص داشت.

سیر تحولات پوشاک از دوره سومریان تا بابلیان

بنا به اذعان باستان‌شناسان از عصر حکومتی بابلیان اگرچه آثار پوششی و هنری درخور توجهی باقی نمانده است؛ با این­حال، از سایر آثار مکشوفه چنین بر می‌آید که شکل پوشاک آنها در اوان شکل‌گیری حکومت‌شان ویژگی‌های پوشاک سومریان را داشته و حتی به اسم لباس سومری شناخته می‌شد.[۱] با تثبیت اقتدار بابلیان تحت فرمانروایی حمورابی، کم‌کم از وابستگی هنری به سومریان نیز رهانیده شده و برای کسب هویتی مستقل گام برداشتند و تغییراتی را در فرم لباس خویش به وجود آوردند. تغییراتی که مورخان هنر معتقدند اصلاً نباید آنها را به سادگی نتیجۀ دخالت اقوام مهاجم کوه‌نشین شامل هیتی‌ها، کاسی‌ها و هودی‌ها دانست.[۲]

پوشاک بابلیان در آثار باستانی

بر اساس نقاشی‌های دیواری برجای‌مانده از کاخ ماری، کارشناسان معتقدند که در این دوره پیشرفتی بر بافت منسوجات صورت ‌پذیرفته است. در صحنة «نقاشی پشت محراب» - متعلق به دورة جاسماه اداد- از سطح بسته و قابدار مصوری استفاده شده که به نظر می‌رسد پارچه‌ای کشیده شده روی یک قاب چوبی باشد که زمانی برای تزیین دیوار از آن استفاده می­شده است. بنا به اعتقاد آنتوان مورتگات از آنجایی که در ادوار پیشین حاشیه لباس‌ها با تزیینات منگوله‌ای احتمالاً تقلیدی از حاشیة قالی بوده‌اند، در این دوره برای نقاشی دیوارها از پارچه‌های مصور استفاده می‌شد.[۳] این پیشرفت را از روی دیگر حجاری‌ها هم می‌توان مشاهده کرد. قطعه‌ای از سنگ یادبود شمشی اداد اول، ضمن نشان­دادن تغییراتی در طرح و بافت پارچه، کاربرد منسوجات نقش‌دار برای مصارفی غیر از پوشش را ارائه می‌دهد. سنگ یادبود دیگری که روی آن قانون حمورابی حک شده نیز اطلاعاتی درباره منسوجات این دوره به دست می‌دهد. این قانون‌نامه که بر لوح قائم و بلندی از بازالت سیاه نگاشته شده در قسمت فوقانی‌اش، تصویر حکاکی شده حمورابی در برابر تخت پادشاهی شَمَش- خدای خورشید - و ایستاده بر کوهی مقدس را دربردارد. در این تصویر، کلاه و لباس شمش، مُطَبَّق است، در حالی که پوشش حمورابی طرحی ساده داشته و از پارچة ریزش‌دارتر و نرم‌تری برخوردار است. چنین پوشش‌هایی حاکی از آن هستند که نوع پارچه که معمولاً از پشم و کتان بوده‌اند، نسبت به موقعیت و مقام شخص، متفاوت بوده است. در این لوح، کناره‌های پارچة لباس شمش و حمورابی نیز تزیینات نوارگونه دارد. همچنین در سنگ یادبودی مشابه، حمورابی به­حالت نیم‌رخ ایستاده و لبۀ لباس‌اش حاشیه‌ای با طرح هندسی دارد که به­صورت عمودی در کنارۀ لباس تکرار شده است. این سنگ یادبود را صاحب‌منصبی به نام ایتوراشدو به الهه‌ای تقدیم کرد تا حافظ جان حمورابی باشد. [۴]

ساختار پوشاک بابلیان

اساس لباس اولیة بابلیان بیشتر بر مبنای «هنر پیچیدن پارچه» به دور بدن بود تا بر مبنای برش و دوخت؛ همان­طور که در میان سومریان نیز این­چنین بود. افراد در مناصب گوناگون اجتماعی هم از «ردای بلند سومری» استفاده می‌کردند که روی آن معمولاً کمربندی بسته می‌شد و تا بالای ساعد را می‌پوشاند. اگرچه، تدریجاً بین مردان، این لباس بلند سومری، جای خود را به «قبا» داد. قباهایی تمام قد (تقریباً تا روی ساق پا) یا نیمه‌بلند ‌ (تا حدود ران) و عمدتاً با آستین‌های بلند (تا مچ) که احتمال داده می‌شود ابداع اقوام کوه‌نشینی بوده که در دورة تسلط کاسیان بر بابل از مرزهای ایران وارد بین‌النهرین شده بودند و اقلیم بومی آنان ضرورت چنین پوششی را ایجاب می‌کرد. البته در زنان شانة چپ برهنه بود و مردان بر این لباس مشترک، عبایی ‌افزوده بودند. لیکن در مجسمه‌ها و نقش‌برجسته‌ها، لباس بابلیان به­شکل لباسی تنگ و چسبان نشان داده شده که گویی به بدن کاملاً می‌چسبیدند. برخی صاحب‌نظران معتقدند این فرم لباس حاصل تمهید هنرمندانی بوده که قصد داشته‌اند تا حد امکان از ایجاد چین و شکن هنگام تصویر کردن پارچه پرهیز کرده و در عوض، بر جلوة دوخت‌های ظریف و زینتی لباس بیفزایند. کارشناسان بر این باورند که در این منطقه پارسیان و کاسیان بیش از سایرین دست به ایجاد تنوع زده و خصوصاً در دوخت و طراحی لباس تلاش‌های مضاعف و خلاقانه‌تری می‌کردند. همچنین در این دوران به­دلیل رشد ثروت عمومی، مردم به رنگ‌های گوناگون علاقه­مند شده و لباس‌هایی رنگارنگ، از جمله کبود روی سرخ یا سرخ روی کبود می‌پوشیدند.[۵]

طبق نظر فراسنوا بوشه[۶] به روی لباس مردان بابلی ردایی شرابه‌دار و یک تکه پیچیده می‌شد. این ردا که حالتی از همان «شال سومریان» بود اغلب ضخیم و با تراکم بالا بافت شده و پس از عبور از زیر بازوی راست روی شانة چپ، به سمت پشت‌انداخته می‌شد. اما دربارة اینکه چگونه این شال بلند- که در ذهن، شنل یک‌طرفة سزارها و رومی‌ها را تداعی می‌کند- به روی شانة چپ نگه داشته می‌شده، نظریة خاصی ارائه نگردیده و احتمال داده می‌شود که با ‌قلاب یا بندی بسته می‌شده است. این شال روی عبای شرابه‌دار پوشیده می‌شد. دست چپ از آرنج خم شده و سراسر آن تا مچ ‌در پس شال پنهان می‌شد. سپس کمربندی به دور کمر و از زیر آرنج عبور داده شده و بسته می‌شد. علاوه بر اینها، ویل دورانت معتقد است مردان در دورة حمورابی، عمامه به سر می‌گذاشتند که این نوع پوشش را در لوح سنگی حمورابی بر سر شمش می‌توان تشخیص داد. بدین‌ترتیب، لباس مردان بابلی عبارت بود از پنج قطعه: عمامه، قبای زیرین، عبای شرابه‌دار، یک شال بزرگ و کمربند که این سه قطعه اخیر به افراد صاحب‌مقام اختصاص داشت. به عقیدة بوشه فقط زنان گاهی کمربندی طنابی روی لباس بلند خود می‌بستند. از جمله تزییناتی هم که از 2100 ق. م به روی لباس‌های بابلیان به کار می‌رفت باید به شرابه‌های صاف و منگوله‌ای اشاره کرد که کمی پس از آن، سوزندوزی‌ها باب شده و استفاده از آنها به‌مثابۀ تزیینات لباس تا پایان دورة پارسیان ادامه ‌یافت.[۷]

پانویس

منابع

  • «پوشاک بین‌النهرین»، مگ‌ایرانز، تاریخ بازدید: 17 فروردین 1402ش.
  • «پوشاک در بین‌النهرین»، بانک مقاله، تاریخ بازدید: 20 فروردین 1402ش.
  • فربود، فریناز، بررسی تاثیرات و پیامدهای انقلاب صنعتی اروپا بر هنر- صنعت نساجی ایران در دوره قاجار، پایان‌نامۀ دورۀ دکتری، تهران، دانشکده هنر دانشگاه تربیت مدرس، 1388ش.
  • گراوندی،‌هادی، «هنر میان‌رودان یا بین‌النهرین»، مجله اینترنتی فرهنگ و هنر ایران‌دخت، تاریخ درج مطلب: 7 آبان 1399ش.
  • مارک جی، جاشوآ، پوشاک و خوش‌پوشی در میان‌رودان باستان، ترجمه ناتالی چوبینه، دانشنامه آنلاین تاریخ جهان، تاریخ درج مطلب: 16 مارس 2023م.
  • مورتگارت، آنتون، هنر بین­النهرین باستان: هنر کلاسیک خاور نزدیک، ترجمه محمدرحیم صراف و زهرا باستی، تهران، سمت، 1385ش.

­