پارچه‌بافی ساسانیان؛ ساخت و تشکیل پارچه در دورۀ ساسانی.

پارچه‌های ساسانیان دارای نقوش متنوع حیوانی، گیاهی، انسانی و اسطوره‌ای و از مهم‌ترین این نقوش، سیمرغی است که بیش از همۀ پارچه‌ها دارای نقش‌ونگار است. جنس این پارچه‌ها بیشتر از ابریشم بوده و به اروپا صادر می‌شده است.

شیوه بافت پارچه‌های ساسانی

پود طرح مرکب

این شیوه به پارچه‌های طرح‌دار که به‌شکل طرح دو پودی در ایران بافته می‌شود، اطلاق می‌شود. در بافت آن، ابتدا دو پود در یک زمان برده می‌شود که یکی از آنها برای ساده‌بافت و دیگری فقط در جاهایی که طرح وجود داشته باشد، روی پارچه می‌آورند؛ در غیر این صورت پشت پارچه آویزان باقی می‌ماند.

تار طرح مرکب

این نوع بافت که در چین رایج شد، دو تار با رنگ‌های متضاد به‌کار می‌روند؛ به‌طوری که از هر تاری که روی پارچه آورده می‌شود، با عبور دادن یک پود از بین دو تار نگه داشته می‌شود. پود دیگر نیز در یک زمان با دو تار دیگر درگیر می‌شود. برای تغییر طرح، جای تارهایی که باید روی پارچه قرار گیرند، عوض می‌شوند. بافندگان ایرانی روش چینی و ایرانی را ترکیب کرده و پارچه‌ای ترکیبی بافتند که برعکس روش چینی‌ها عمل می‌کرد؛ به این صورت که برای تغییر طرح، جای پودهایی که روی پارچه قرار می‌گرفت، جابه‌جا می‌شد. این روش ترکیبی در زمان ساسانیان آغاز شد و به همان شکل به بیزانس، سیسیل ایتالیا و شمال اروپا وارد شد.[۱]

بافت جناغی

بافت جناغی در سدۀ سوم میلادی در شام رونق داشت و سپس به ایران آورده شد.[۲] در این روش، الیاف پود از بین چندین تار عبور می‌کنند. در ردیف بعد نیز پودها جلوتر قرار می‌گیرند تا خطوط اریب روی پارچه ظاهر شوند.[۳]

دستگاه‌های بافندگی

دستگاه‌های بافت این دوره حداقل از چهار گورد برای بافت جناغی و چهار گورد دیگر برای ایجاد طرح تشکیل شده‌اند. همچنین در منطقۀ باستانی صلاحیه، بافته‌هایی به‌دست آمده که می‌توان از روی آنها به وجود دستگاه‌های چند تارکش و چله‌کش در این دوره پی برد. دستگاه‌های بافت چینی‌ها پارچه‌هایی با عرض پنجاه سانتی‌متر تولید می‌کرد؛ اما ساسانیان می‌توانستند پارچه‌هایی با عرض 85 سانتی‌متر نیز ببافند.[۴]

جنس پارچه‌های ساسانی

پارچه‌های ساسانی از جنس ابریشم، پشم، پنبه، کتان، چرم و پوست بودند که معروف‌ترین آن پارچه‌های ابریشمی بود.[۵]

رنگ‌های مورد استفاده در بافت پارچه

ساسانیان از هفت رنگ برای بافت پارچه‌ها استفاده می‌کردند. این هفت رنگ را با هفت سیارۀ آسمانی که هر کدام نشانی از اَمشاسپَندان دین زرتشتی است، مشخص می‌کردند.[۶] این رنگ‌ها که هر کدام برای یکی از روز‌های هفته به‌کار می‌رفت، به‌ترتیب شامل نیلگون (زحل)، زرد (خورشید)، آبی (ماه)، نارنجی (مریخ)، سرخ (عطارد)، بنفش (مشتری)، سبز یا سفید (زهره) است.[۷]

ویژگی پارچه‌های ساسانی

1-کیفیت و استحکام بالای پارچه‌ها؛ 2-استفاده از نقوش زیبای سفالینه‌ها و ظروف فلزی و نقره‌ای در نقش پارچه‌ها؛ 3-استفاده از رنگ‌بندی‌های منحصر‌به‌فرد در نقوش پارچه‌ها.[۸]

انواع پارچه‌های ساسانی

به‌دلیل تنوع پارچه‌های ساسانی، در هر فصل از پارچه‌های مناسب آن استفاده می‌شد. پارچۀ شاهجانی و دبیقی در بهار، توزی[۹] و شطوی در تابستان، مُنیّررازی[۱۰] و مُلحَم مَروزی[۱۱] در پاییز، خز و حَواصِل در زمستان و در سرمای سخت نیز خز آستردار پوشیده می‌شد. شاه در عید نوروز لباس‌های زمستانی و در عید مهرگان، لباس‌های تابستانی خود را به بزرگان هدیه می‌داد.[۱۲]

صادرات پارچه

صادرات ابریشم بین دو کشور چین و بیزانس بود که برای این کار باید از جادۀ ابریشم که از خاک ایران می‌گذشت، عبور می‌کرد. ابریشم خام از طریق جادۀ ابریشم از چین به ایران می‌آمد و در آنجا بافته می‌شد و سپس به روم و فرانسه فرستاده می‌شد.[۱۳] این پارچه‌ها در سایر نقاط دنیا نیز خریداران بسیاری داشت.[۱۴]

کاربرد پارچه‌های ساسانی در سایر کشور‌ها

  1. استفاده از آن به‌منظور تدفین قدیسین به‌دلیل قداست پارچه ساسانی؛[۱۵]
  2. حفظ پارچه ساسانی به‌دلیل باارزش بودن آن همچون جواهرات نزد اروپاییان؛
  3. خرید گناهان مردم واتیکان با پارچه‌های نفیس ساسانی؛
  4. متبرک کردن ضریح و مقابر مسیحیان با پارچه‌های ساسانی؛
  5. استفاده از پارچه‌های ساسانی در مراسم‌های مذهبی چین.[۱۶]

دلایل تأثیر هنر نساجی ایران بر بیزانس

به‌دلیل رسمی شدن آیین زرتشت میان در دوره ساسانیان، بسیاری از مسیحیان به قسطنطنیه پناه بردند. این امر باعث گسترش فرهنگ و هنر ساسانی میان مسیحیان شد. با پذیرش دین مسیحیت در روم شرقی و استفاده از منسوجات گران‌بها در تزیین کلیساها و کفن مردگان، استفاده از پارچه‌های نفیس ساسانی افزایش یافت و همچنین ممنوعیت استفاده از تصاویر مقدسین موجب گرایش به پارچه‌های ساسانی شد.[۱۷]

تأثیر پارچه‌بافی ساسانی بر سایر دوره‌ها

در دوره‌های سامانی، آل‌بویه و سلجوقی، بافندگان از طرح‌ها و عناصر تزیینی ساسانی در پارچه‌های خود استفاده می‌کردند و تنها در زمان مغولان بود که استفاده از طرح‌های ساسانی در پارچه‌ها از بین رفت.[۱۸]

رونق پارچۀ ابریشمی

در آغاز قرن ششم میلادی، روش عمل‌آوری کرم ابریشم از آسیای میانه وارد ایران شد و تولید آن در واحۀ مرو و گرگان رواج یافت.[۱۹] تولید پارچه‌های ابریشمی در زمان پادشاهی شاپور دوم صورت گرفت. او بافندگانی را از شمال بین‌النهرین به مهم‌ترین مراکز صنعت نساجی که در شهر‌های شوش، شوشتر و جندی‌شاپور قرار داشت، فرستاد تا گونه‌های تازه‌ای از پارچه‌های ابریشمی و زری را تولید کنند.[۲۰] به دستور شاپور، کارگاه تولید پارچۀ ابریشمی نیز در بیشاپور تأسیس شد که روش بافت آن را یکی از اسرای رومی به‌نام «پوزی» به ایرانیان آموزش می‌داد.[۲۱] با گسترش صنعت پراچه‌بافی در دوره ساسانیان، ایران سه نوع پارچۀ ابریشم پرزدار، ابریشم زربافت و ابریشم قلاب‌دوزی را به چین صادر می‌کرد.[۲۲]

مدارس پارچه‌بافی

به‌دلیل بالا بودن حجم سفارشات، وجود چندین کارگاه بافندگی با حضور افراد ماهر و همچنین یک متخصص که توانایی اداره کارگاه‌ها را داشته باشد، ضروری بود. به همین دلیل مدارسی در این دوره تأسیس شدند تا بافت پارچه را به کارآموزان آموزش دهند. همچنین، در جنگ‌های میان ایران و روم، زندانیان بسیاری وجود داشتند که در بین آنها بافندگان رومی بودند که در شهرهای ایران پراکنده شدند و این هنر را آموزش می‌دادند. این کارگاه‌ها نقش مهمی در صنعت نساجی ایران داشتند؛ چرا که زیباترین پارچه‌ها که از ابریشم و نخ‌های طلایی بافته یا گل‌دوزی می‌شدند، از دل این کارگاه‌ها بیرون می‌آمدند.[۲۳]

پارچه‌های کشف‌شده از مازندران

دو تکه پارچه که مربوط به دوره ساسانیان است، به‌همراه اشیاء و ظروف غذاخوری که داخل یک صندوقچه قرار داشته، در جنوب دریای خزر در مازندران پیدا شده است. طرح روی پارچه‌ها، صحنه‌هایی از شکار حیوانات و پرندگان را نشان می‌دهد که روی ظروف غذاخوری نیز دیده می‌شود.[۲۴]

پارچه‌های به‌کار رفته در نقش‌برجسته‌ها

حدود 25 پارچۀ مختلف در نقش‌برجستۀ طاق بستان دیده می‌شود. روی پارچۀ لباس خسروپرویز نقش سیمرغ با زمینه‌ای سبز رنگ وجود دارد.[۲۵] این سیمرغ با سایر نقوش گیاهی که درون حلقه‌هایی قرار گرفته، تزیین شده است. همراهان خسروپرویز نیز لباس‌هایی با نقوشی از پرندگان، گل و گیاه یا نقش‌مایه‌های مدور به تن دارند. تصویر اردشیر دوم در یکی دیگر از نقش‌برجسته‌های این منطقه او را با لباسی از تزیینات سادۀ هندسی نشان می‌دهد.[۲۶] گاهی نیز علائمی از خورشید و ماه در نقش پارچه‌ها به چشم می‌خورد.[۲۷] در یک نقاشی آبرنگی از شوش که روی گچ حکاکی شده است، شکارچی با لباسی که مزین به یک لوزی با رشته‌های زرین است، دیده می‌شود.[۲۸]

تفاوت پارچه‌های ساسانی و قِبطی مصر

در بافته‌های قبطی مصر، تقلیدی از عناصر تزیینی هنر ساسانی به چشم می‌خورد که نوعی تشابه و هماهنگی را در نقوش و ترکیب‌بندی آنها به‌وجود آورده است. با این حال، تفاوت‌هایی میان پارچه‌های ساسانی و قبطی وجود دارد:

  1. موضوع پارچه‌های دورۀ ساسانی بیشتر جنبۀ ملیتی، جنگاوری و بزم داشت؛ اما در دورۀ قبطی مصر، دارای موضوعی ملی و مذهبی است.
  2. نقوش قبطی- مصری، برخلاف نقوش ساسانی، واقع‌گرا هستند.[۲۹]

نقوش پارچه‌های ساسانی

ساسانیان درصدد بودند تا نقوش یونانی روی پارچه‌ها را پاک و هنر پارسی را که مظهر شکوه و عظمت بود، جایگزین کنند. آنان در انتخاب نقوش، علاوه ‌بر جنبۀ زیبایی به نمادگرایی نیز توجه کردند. نقوش حیوانات ارتباط نزدیکی با آیین زرتشت و باورهای آن زمان دارد.[۳۰] اکثر نقوش پارچه‌ها درون قاب‌بندی‌های دایره‌ای‌شکل که به دایره‌های چرخوار معروف‌اند، قرار دارند.[۳۱] درون هر یک از این قاب‌ها نیز دایره‌های مروارید نشان احاطه شده است. این دایره‌های مروارید نشان که در نقوش پارچه‌های ساسانی به فراوانی دیده می‌شود، نشانه‌ای از رستگاری و مهر ایزد است.[۳۲] نحوۀ قرارگیری نقوش روی پارچه‌ها به‌صورت افقی، زیگزاگ، متقارن یا متقابل است.[۳۳]

نقوش حیوانات

بیشترین نقوش پارچه‌های ساسانی را نقوش حیوانات تشکیل داده است.[۳۴] از جملۀ این نقوش می‌توان به بز کوهی با شاخ‌های تیز که روبان و گردنبندی مرواریدی به گردن دارد، اشاره کرد. روی کتف و پشت حیوان نیز نقوش هندسی دیده می‌شود.[۳۵] بز کوهی نماد آب و گیاه است.[۳۶] در پارچۀ دیگری از جنس پشم و کتان تصویر قوچی که نشان دهندۀ شکوه و بزرگی شاه بوده، دیده می‌شود. حاشیۀ این پارچه را نقوش هندسی در برگرفته است.[۳۷] روش بافت این پارچه که به بافته‌های قبطی شباهت دارد، در مصر پیدا شده است.[۳۸] تکه پارچۀ ابریشمی از آستانا به دست آمده که روی آن نقش سر گراز به سبک هندسی با پشم روی کتان قلاب‌دوزی شده است.[۳۹] نقش شیر نیز که در ایران باستان نماد قدرت و سلطنت است، در تکه پارچه‌های ساسانی دیده می‌شود. نقش شیر در این پارچه‌ها در قسمت بالا و پایین قرار گرفته است و وسط و اطراف آن نقوش گل‌های چند پر به چشم می‌خورد.[۴۰] از عالی‌ترین نمونه پارچه‌های ساسانی نقش خروسی است که روی پارچه‌ای پشمی گل‌دوزی شده و اکنون در موزۀ آرمیتاژ نگهداری می‌شود. برای بافت این نقش از هفت رنگ استفاده شده است.[۴۱]

نقوش پرندگان

نقش پرندگان نیز درون دایره‌های مروارید نشان بافته شده است. جهتِ قرارگیری پرندگان در هر ردیف در جهت عکس ردیف قبلی است.[۴۲] شیوۀ بافت نقوش به‌صورت جناغی است. نقش مرغ ماهی‌خوار را که با منقار خود شاخه‌ای از درخت نخل را گرفته، در برخی از پارچه‌های این دوره دیده می‌شود.[۴۳] در یک پارچۀ ابریشمی با بافت مرکب، نقش عقابی که بزی را به چنگال گرفته، مشاهده می‌شود. بال‌های این پرنده با خطوط هندسی پر شده است که نشان از جلال و عظمت دارد.[۴۴]

نقوش گیاهی

بیشتر نقوش گیاهی بافته شده در پارچه‌های این دوره به‌صورت ترکیبی هستند؛ همانند تکه پارچۀ ابریشمی که از آستانا به دست آمده است و نقش گلی با برگ‌های پیچان به‌همراه میوۀ انگور روی آن دیده می‌شود. این پارچه در موزۀ دهلی نگهداری می‌شود. در پارچه‌ای از جنس ابریشم نقوش گل چندپر درون قاب‌های لوزی‌شکل که فاصلۀ بین آن با گل‌های قلبی‌شکل پر شده، دیده می‌شود. نقش گل‌ها در هر ردیف متفاوت‌اند. در پارچۀ دیگر نیز نقوش گل‌های چهارپر و هشت‌پر درون قاب‌های قلبی‌شکل که با مربع‌هایی از هم جدا شده‌اند، مشاهده می‌شود. این دو تکه پارچه در موزۀ برلین نگهداری می‌شود. روی یک تکه پارچه با زمینۀ قرمز نیز نقوش ترکیبی از گل‌های چهارپر، هشت‌پر و نقوش هندسی نیز به‌صورت افقی تکرار شده‌اند.[۴۵]

نقوش ترکیبی

از جملۀ این نقوش می‌توان به نقش اسب و پرنده اشاره کرد که اسب‌ها به حالت ایستاده و نیم‌رخ با نواری به‌شکل مروارید به دور گردن درون دایره‌های مرواریدنشان بافته شده‌اند. تصویر پرندگان نیز در خارج از دایره‌ها به‌صورت دو پرنده روبه‌روی هم تکرار شده است. نقش پرنده و گل نیلوفر نیز در پارچۀ دیگری به‌صورت یک‌درمیان تکرار شده است. پرندگان در هر ردیف در جهت مخالف هم حرکت می‌کنند. در موزۀ آرمیتاژ، تکه پارچه‌ای با نقش پرنده و برگ نخل و گلی با نقش چلیپا دیده می‌شود. تصویر پرنده و برگ نخل درون دایره‌ای ساده که فضای خالی آن با گل‌های چهارپر به‌شکل چلیپا پر کرده است، قرار دارد.[۴۶]

نقوش جانوران اسطوره‌ای

یکی از نقش‌های اسطوره‌ای سیمرغی با بال و دم پرنده و پنجه‌ها و سر شیر است.[۴۷] سیمرغ درون دایرۀ مروارید ‌نشان و نقوش گیاهی در خارج از دایره دیده می‌شود. این نقش، بیش از همه دارای نقش‌ونگار است. تکنیک بافت این پارچه ابریشمی جناغی است.[۴۸] در پارچه‌ای دیگر، نقوش اسب بالدار درون دایره‌هایی که در هر ردیف در جهت مخالف هم حرکت می‌کنند، مشاهده می‌شود. اسب بالدار نمادی از خدای پیروزی است.[۴۹] فاصلۀ خالی میان دایره‌ها، درخت زندگی قرار گرفته است که معمولاً در کنار نقوش افسانه‌ای به کار می‌رود و به نوعی نگهبانان این نقوش به شمار می‌روند.[۵۰]

نقوش انسانی

این پارچه که تصویر خسرو پرویز را در میدان جنگ نشان می‌دهد، به‌وسیلۀ پارچه‌بافان ایرانی از روی یک نقاشی دیواری برداشته شده است و مصریان هم از روی آن تقلید کرده‌اند. خسرو پرویز روی تخت نشسته و سوارکاران در حال تیراندازی‌ هستند.[۵۱] در یک پارچۀ ابریشمی که در اواخر این دوره به دست آمده، نقش پادشاه در حال شکار با شیر بالدار را نشان می‌دهد. تصویر قوچ‌ها به‌همراه درخت زندگی و نیز تصویر انسانی که در حال یاری رساندن به پادشاه است، در این تکه پارچه مشاهده می‌شود.[۵۲]

سایر نقوش

پارچه‌ای با نقش مروارید درشت که حالت آویز دارد، را دو ردیف لوزی‌های مرواریدی احاطه کرده و در موزۀ ویکتوریا و آلبرت لندن نگهداری می‌شود.[۵۳] در پارچه‌ای دیگر نیز نقش قلب به‌طور منظم تکرار شده است. این پارچه نیز در موزه لوور فرانسه وجود دارد.[۵۴]

پارچه‌های به‌دست آمده از دورۀ ساسانی

حدود صد قطعه پارچه که بیشتر آنها ابریشمی است، از این دوره به‌دست آمده است. تنها گروهی از پارچه‌ها هستند که تاریخ و محل تولید آنها مشخص است؛ قطعه پارچه‌هایی از پشم و کتان در ایران به‌دست آمده است و اکنون در موزۀ متروپولیتن نگهداری می‌شود. بیشتر این پارچه‌ها در مناطقی خارج از قلمرو ساسانیان[۵۵] مانند کلیسا‌های اروپا و حفاری‌های باستان‌شناسی در مناطقی از آستانا،[۵۶] ترکستان،[۵۷] پالمیرا،[۵۸] دورااُروپوس،[۵۹] تاریم[۶۰] و آنتی‌نوئه مصر کشف شده‌اند[۶۱] و اکنون در موزه‌های برلین، لوور، سین‌کیانگ چین، آرمیتاژ روسیه، دهلی نو و موزۀ منسوجات واشنگتن نگهداری می‌شوند.[۶۲] تعدادی پارچه نیز از شهر قومس سمنان به‌دست آمده است که تزیینات خاصی ندارد و در موزۀ متروپولیتن نگهداری می‌شود.[۶۳]

پانویس

  1. وولف، صنایع دستی هنر ایران، 1384ش، ص202-155.
  2. «پارچه در دوران ساسانی»، وب‌سایت تاریخ ما: مطالعه و بررسی دانسته‌های تاریخی.
  3. «پارچۀ جناغی و آشنایی با ویژگی‌های آن»، وب‌سایت پارچه‌نگار.
  4. امیری خراسانی، «هنر بافندگی دوره ساسانی»، وب‌سایت پارسیان‌دژ.
  5. مجانی، «جنس پارچه‌های ساسانی»، وب‌سایت دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف‌آباد، ص1.
  6. بهار، پژوهشی در اساطیر ایران، 1362ش، ص62.
  7. معین، فرهنگ فارسی، 1382ش، ص5154.
  8. مجانی، «جنس پارچه‌های ساسانی»، وب‌سایت دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف‌آباد، ص3.
  9. پارچه‌ای کتانی که در توز (شهری قدیمی در استان فارس) بافته می‌شد؛ معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژۀ توزی.
  10. پارچۀ دو پودی؛ کریمی، «هنر پارچه‌بافی و تاریخچۀ آن» وب‌سایت پرنون.
  11. پارچه‌ای که تارش از ابریشم است؛ «پارچه‌بافی از قرون اولیۀ اسلام تا حملۀ مغول»، وب‌سایت هوم‌دکور.
  12. کریستین‌سن، ایران در زمان ساسانیان، 1368ش، ص615-527.
  13. پوربهمن، پوشاک در ایران ‌باستان، 1386ش، ص158 و 159.
  14. کریستی‌ویلسن، تاریخ صنایع ایران، 1317ش، ص116.
  15. «پیشینۀ پارچه در دوران ساسانی و قبل»، وب‌سایت دارنیا.
  16. مجانی، «جنس پارچه‌های ساسانی»، وب‌سایت دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف‌آباد، ص2.
  17. فربد و پورجعفر، «بررسی تطبیقی منسوجات ایران ساسانی و روم شرقی (بیزانس)»، 1386ش، ص69.
  18. «پیشینۀ پارچه در دوران ساسانی و قبل»، وب‌سایت دارنیا.
  19. گرانتوسکی و دیگران، تاریخ ایران، 1359ش، ص171.
  20. یارشاطر، تاریخ ایران از سلوکیان تا فروپاشی دولت ساسانیان، 1377ش، ص644.
  21. امیری خراسانی، «هنر بافندگی دوره ساسانی»، وب‌سایت پارسیان‌دژ.
  22. مجانی، «جنس پارچه‌های ساسانی»، وب‌سایت دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف‌آباد، ص1.
  23. پوربهمن، پوشاک در ایران ‌باستان، 1386ش، ص160.
  24. پوربهمن، پوشاک در ایران ‌باستان، 1386ش، ص161 و 162.
  25. پوربهمن، پوشاک در ایران ‌باستان، 1386ش، ص161.
  26. هرمان، تجدید حیات هنر و تمدن در ایران باستان، 1373ش، ص152.
  27. گیرشمن، هنر ایران در دوران پارتی و ساسانی، 1350ش، ص200.
  28. هرمان، تجدید حیات هنر و تمدن در ایران باستان، 1373ش، ص152.
  29. صنایع، «بررسی پارچه‌های ساسانی با پارچه‌های مصری»، وب‌سایت قماشین.
  30. پنجه‌باشی و مهذب‌ترابی، «مطالعۀ نقش‌های حیوانی هنر پارچه‌بافی ساسانی»، 1401ش، ص101.
  31. گیرشمن، هنر ایران در دوران پارتی و ساسانی، 1350ش، ص227.
  32. کلیم‌کایت، هنر مانوی، 1373ش، ص56.
  33. میرسبحانی، «بررسی تطبیقی نقوش پارچه‌های دورۀ ساسانی و سلجوقی»، وب‌سایت کهن: مجلۀ اختصاصی صنعت نساجی و فرش ماشینی ایران.
  34. عرب، مطالعۀ تطبیقی نقوش پارچه‌های ساسانی و چین، 1391ش، ص60.
  35. Harper, The Royal Hunter, 1978, P.130
  36. دادور و مبینی، جانوران ترکیبی در هنر ایران باستان، 1388ش، ص67.
  37. دادور و منصوری، درآمدی بر اسطوره‌ها و نماد‌های ایران و هند در عهد باستان، 1385ش، ص94.
  38. Harper, The Royal Hunter, 1978, P.140.
  39. گیرشمن، هنر ایران در دوران پارتی و ساسانی، 1350ش، ص230.
  40. دادور و منصوری، درآمدی بر اسطوره‌ها و نماد‌های ایران و هند در عهد باستان، 1385ش، ص74.
  41. نفیسی، تاریخ تمدن ایران ساسانی، 1383ش، ص235.
  42. Harper, The Royal Hunter, 1978, P.135.
  43. عرب، مطالعۀ تطبیقی نقوش پارچه‌های ساسانی وچین، 1391ش، ص71.
  44. دادور و مبینی، جانوران ترکیبی در هنر ایران باستان، 1388ش، ص60.
  45. عرب، مطالعۀ تطبیقی نقوش پارچه‌های ساسانی و چین، 1391ش، ص79-77.
  46. عرب، مطالعۀ تطبیقی نقوش پارچه‌های ساسانی و چین، 1391ش، ص72-65.
  47. دادور و مبینی، جانوران ترکیبی در هنر ایران باستان، 1388ش، ص40.
  48. عرب، مطالعۀ تطبیقی نقوش پارچه‌های ساسانی و چین، 1391ش، ص73.
  49. دادور و مبینی، جانوران ترکیبی در هنر ایران باستان، 1388ش، ص56.
  50. بوکور، رمزهای زندۀ جان، 1373ش، ص13.
  51. گیرشمن، هنر ایران در دوران پارتی و ساسانی، 1350ش، ص236.
  52. عرب، مطالعۀ تطبیقی نقوش پارچه‌های ساسانی و چین، 1391ش، ص81.
  53. بوکور، رمزهای زندۀ جان، 1373ش، ص132.
  54. عرب، مطالعۀ تطبیقی نقوش پارچه‌های ساسانی و چین، 1391ش، ص83.
  55. Harper, The Royal Hunter, 1978, P.119.
  56. آستانا یا آستانه، پایتخت کشور قزاقستان؛ «آستانا»، ویکی‌سفر.
  57. سرزمینی در آسیای مرکزی که از جنوب به افغانستان، هند، تبت و ایران محدود می‌شود؛ سارلی، ترکستان در تاریخ؛ نگرشی بر تحولات آسیای میانه در قرن نوزدهم، 1364ش، ص9.
  58. پالمیرا؛ شهری باستانی در استان حُمص سوریه؛ «شهر پالمیرا، از مهم‌ترین بناهای تاریخی جهان»، وب‌سایت بیتوته.
  59. شهری در سوریۀ امروزی؛ «دورااروپوس»، ویکیجو: دانشنامۀ آزاد پارسی.
  60. رودی بزرگ در چین؛ دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژۀ تاریم.
  61. فربد و پورجعفر، «بررسی تطبیقی منسوجات ایران ساسانی و روم شرقی (بیزانس)»، 1386ش، ص67.
  62. مجانی، «جنس پارچه‌های ساسانی»، وب‌سایت دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف‌آباد، ص1.
  63. عرب، مطالعۀ تطبیقی نقوش پارچه‌های ساسانی وچین، 1391ش، ص54.

منابع

  • «آستانا»، ویکی‌سفر، تاریخ بازدید: 13 آبان 1402ش.
  • امیری خراسانی، شمشاد، «هنر بافندگی دورۀ ساسانی»، وب‌سایت پارسیان‌دژ، تاریخ بازدید: 9 آبان 1402ش.
  • بوکور، مونیک‌دو، رمزهای زندۀ جان، ترجمۀ جلال ستاری، تهران، مرکز، 1373ش.
  • بهار، مهرداد، پژوهشی در اساطیر ایران، تهران، توس، 1362ش.
  • «پارچه‌بافی از قرون اولیۀ اسلام تا حملۀ مغول»، وب‌سایت هوم‌دکور، تاریخ درج مطلب: 3 اردیبهشت 1397ش.
  • «پارچه در دوران ساسانی»، وب‌سایت تاریخ ما: مطالعه و بررسی دانستنی‌های تاریخی، تاریخ بازدید: 9 آبان 1397ش.
  • «پارچۀ جناغی و آشنایی با ویژگی‌های آن»، وب‌سایت پارچه‌نگار، تاریخ بازدید: 13 آبان 1402ش.
  • پنجه‌باشی، الهه و مهذب‌ترابی، سوگند، «مطالعۀ نقش‌های حیوانی هنر پارچه‌بافی ساسانی»، پژوهش‌نامۀ ایران باستان، شمارۀ 2، تیرماه 1401ش.
  • پوربهمن، فریدون، پوشاک در ایران باستان، ترجمة هاجر ضیاء سیکارودی، تهران، امیرکبیر، 1386ش.
  • «پیشینۀ پارچه در دوران ساسانی و قبل»، وب‌سایت دارنیا، تاریخ درج مطلب: 27 بهمن 1394ش.
  • دادور، ابوالقاسم و مبینی، مهتاب، جانوران ترکیبی در هنر ایران باستان، تهران، دانشگاه الزهرا، 1388ش.
  • دادور، ابوالقاسم و منصوری، الهام، درآمدی بر اسطوره‌ها و نماد‌های ایران و هند در عهد باستان، تهران، دانشگاه الزهرا، 1385ش.
  • «دورااروپوس»، ویکیجو: دانشنامۀ آزاد پارسی، تاریخ درج مطلب: 24 جولای 2019م.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، وب‌سایت آبادیس، تاریخ بازدید: 13 آبان 1402ش.
  • سارلی، ارازمحمد، ترکستان در تاریخ؛ نگرشی بر تحولات آسیای میانه در قرن نوزدهم، تهران، امیرکبیر، 1364ش.
  • «شهر پالمیرا، از مهم‌ترین بناهای تاریخی جهان»، وب‌سایت بیتوته، تاریخ بازدید: 13 آبان 1402ش.
  • صنایع، امیرحسین، «بررسی پارچه‌های ساسانی با پارچه‌های مصری»، وب‌سایت قماشین، تاریخ درج مطلب: 7 جولای 2019م.
  • عرب، سارا، مطالعۀ تطبیقی نقوش پارچه‌های ساسانی و چین، پایان‌نامه دورۀ کارشناسی ارشد، کاشان، دانشکدۀ معماری و هنر دانشگاه کاشان، 1391ش.
  • فربود، فریناز و پورجعفر، محمد‌رضا، «بررسی تطبیقی منسوجات ایران ساسانی و روم شرقی (بیزانس)»، نشریۀ هنرهای زیبا، شمارۀ 31، پاییز 1386ش.
  • کریستین‌سن، ایران در زمان ساسانیان، ترجمۀ رشید یاسمی، تهران، دنیای کتاب، 1368ش.
  • کریستی‌ویلسن، ج، تاریخ صنایع ایران، ترجمۀ عبداللّه فریار، تهران، بروخیم، 1317ش.
  • کریمی، شیرین، «هنر پارچه‌بافی و تاریخچۀ آن» وب‌سایت پرنون، تاریخ درج مطلب: 15 شهریور 1399ش.
  • کلیم‌کایت، هانس‌یواخیم، هنر مانوی، ترجمۀ ابوالقاسم اسماعیل‌پور، تهران، فکر روز، 1373ش.
  • گرانتوسکی و دیگران، تاریخ ایران، ترجمۀ کیخسرو کشاورزی، تهران، پویش، 1359ش.
  • گیرشمن، رومن، هنر ایران در دوران پارتی و ساسانی، ترجمۀ بهرام فره‌وشی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1350ش.
  • مجانی، سید‌علی، «جنس پارچه‌های ساسانی»، وب‌سایت دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف‌آباد، تاریخ بازدید: 13 آبان 1402ش.
  • معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران، زرین، 1382ش.
  • معین، محمد، فرهنگ فارسی، وب‌سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: 13 آبان 1402ش.
  • میرسبحانی، سیده‌فاطمه، «بررسی تطبیقی نقوش پارچه‌های دورۀ ساسانی و سلجوقی»، وب‌سایت کهن: مجلۀ اختصاصی صنعت نساجی و فرش ماشینی ایران، تاریخ درج مطلب: 11 مهر 1397ش.
  • نفیسی، سعید، تاریخ تمدن ایران ساسانی به اهتمام عبدالکریم جربزه‌دار، تهران، اساطیر، 1383ش.
  • وولف، هانس. ای، صنایع دستی هنر ایران، ترجمۀ سیروس ابراهیم‌زاده، تهران، علمی و فرهنگی، 1384ش.
  • هرمان، جورجینا، تجدید حیات هنر و تمدن در ایران باستان، ترجمۀ مهرداد وحدتی، تهران، نشر دانشگاهی، 1373ش.
  • یارشاطر، احسان، تاریخ ایران از سلوکیان تا فروپاشی دولت ساسانیان، ترجمۀ حسن انوشه، تهران، امیرکبیر، 1377ش.
  • Harper, Oliver. The Royal Hunter. New York: Asia house Gallery, 1978.