پوشاک زنان در دوره ایلخانی

از ویکی‌رز
نسخهٔ تاریخ ‏۴ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۲۲ توسط الهه سادات میرترابی (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «<big>'''پوشاک زنان در دوره ایلخانی؛'''</big> تن‌پوش زنان در دوران ایلخانی. پوشاک زنان ایلخانی به دو گروه زنان مغول و زنان ایرانی تقسیم می‌شود. تن‌پوش زنان مغول، ساده، شبیه مردان و تن‌پوش زنان ایرانی از قَمیص، قبا، جُبّه و پیراهن بلند تشکیل شده است....» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

پوشاک زنان در دوره ایلخانی؛ تن‌پوش زنان در دوران ایلخانی.

پوشاک زنان ایلخانی به دو گروه زنان مغول و زنان ایرانی تقسیم می‌شود. تن‌پوش زنان مغول، ساده، شبیه مردان و تن‌پوش زنان ایرانی از قَمیص، قبا، جُبّه و پیراهن بلند تشکیل شده است. زنان ایرانی از سرپوش‌های متنوع استفاده می‌کردند؛ اما زنان مغول، بوقتاقی از جنس حصیر روی سر خود می‌گذاشتند.

پوشاک زنان در نگاره‌های دوره ایلخانی

در نقاشی‌های این دوره، دو گروه از زنان، یکی خاتونان مغول و دیگری زنانی که در نگاره‌های مربوط به داستان‌های پیامبران ترسیم شده‌اند و از نظر چهره و پوشاک متفاوت‌اند، دیده می‌شود. پوشاک زنان موجود در نگاره‌های پیامبران، نمونه‌ای از پوشش زنان ایرانی و پوشاک زنان مغول، تحت تأثیر فرهنگ چینی بوده است.[۱] از نشانه‌های لباس‌های زنان مغولی می‌توان به گلدوزی‌های طلایی با شکلی شبیه ابرهای پیچان که نماد خوشبختی و خوش‌شانسی در فرهنگ چینی است، اشاره کرد.[۲] اکثر زنان ایرانی باحجاب بودند و قباهایی با آستین‌های گشاد می‌پوشیدند. استفاده از روبنده نیز که در نگارۀ مرگ غازان‌خان روی سر زنان دیده می‌شود، از نشانه‌های پوشاک زنان ایرانی است. زنان مغول در ایران بعد از گرایش به اسلام تحت تأثیر پوشش و عملکرد زنان ایرانی حجاب را برگزیدند.[۳]

تن‌پوش زنان مغول

لباس زنان مغولی، بلند و جلوباز بود و دو لبۀ آن روی هم قرار می‌گرفت و به‌وسیلۀ یک بند از سمت چپ و سه بند از سمت راست، بسته می‌شد. این تن‌پوش از پارچۀ بوگران تهیه می‌شد. پوستین آنان نیز جلوباز بوده و در قسمت پشت، چاک داشته است.[۴] در دورۀ چنگیزخان، پوشش زنان مغولی کامل‌تر شد. آنان لباس کیسه‌مانندی را که روی شانۀ راست گره می‌خورد، به‌همراه شلوار می‌پوشیدند.[۵] پس از آن نیز زنان، لباسی گشاد و بلند تا نوک پا با آستین‌های گشاد که یقۀ آن به‌شکل هفت بود، به تن می‌کردند.[۶] یقۀ این لباس یا با پارچه‌ای از رنگی دیگر تهیه می‌شد و یا روی آن با نخ‌های طلایی گل‌دوزی می‌شد. این لباس روی پیراهنی با آستین‌های چسبان و یقه‌گرد پوشیده می‌شد.[۷] خاتونان مغول، لباسی با دامن‌های بلند که حلقه‌هایی به آن آویزان بود، به تن می‌کردند. سی کنیز نیز هر کدام یکی از حلقه‌های دامن آنان را به دست می‌گرفتند. زنان بازاری و متوسط جامعه نیز همین لباس را می‌پوشیدند؛ با این تفاوت که سه یا چهار کنیز همراه آنان بودند.[۸] خاتون‌ها در خانه لباسی ساده با آستین‌های تنگ و مچ‌دار به‌همراه دامن ساده، تا مچ پا می‌پوشیدند. این لباس در قسمت جلو تا روی سینه چاک داشت و در کمر چین می‌خورد و کمری روی آن بسته می‌شد.[۹]

تن‌پوش زنان ایرانی

تن‌پوش‌ زنان ایرانی در دورۀ ایلخانی شامل:

پیراهن زیر

پیراهن زیرین، یقه‌ای گرد و ساده داشت و از پارچۀ گلدار و یا سادۀ تیره یا رنگی تهیه می‌شده است.[۱۰] این پیراهن، قَمیص نام داشت و نزدیک‌ترین لباس به بدن بوده است. قمیص به‌تنهایی یا با قبایی روی آن که دارای آستین کوتاه یا بلند بود، پوشیده می‌شد.[۱۱]

پیراهن بلند

جنس این پیراهن‌ها حریر بوده و اغلب از پارچه‌های خارجی تهیه می‌شد. یقۀ پیراهن یا تا جلو کمر باز بوده و یا حالت برگردان داشت. نوع دیگر، یقۀ شبدری یا پیچازی زری‌دوزی شده بود که روی پیراهن‌ها دیده می‌شد. آستین‌های این پیراهن یا بسیار تنگ و بلند بوده که از زیر قبا دیده می‌شده و یا آستینی کوتاه داشته است. روی این پیراهن‌های بلند، کمربندی بسته می‌شد تا تعادلی در قسمت بالا و پایین لباس ایجاد کند.[۱۲]

قبا

قباها گشاد، با آستین‌های کوتاه و بلندی تا زیر زانو یا تا مچ پا داشت.[۱۳] یقۀ آن به‌شکل برگردان بود و دور آن قلاب‌دوزی یا زری‌دوزی می‌شد. گاهی‌اوقات نیز دور یقه را با پوست تزیین می‌کردند.[۱۴] نوع دیگری از این قباها که اغلب از پارچۀ اطلس تهیه می‌شد، یقه‌ای سه‌گوش داشت که بلندی آن تا وسط سینه می‌رسید. این قبا، جلوباز بود و به‌وسیلۀ دکمه بسته می‌شد.[۱۵]

جُبّه

این پوشش که تمام بدن را از گردن تا نوک پا می‌پوشاند، بسیار گشاد و بلند بود و در قسمت بالاتنه، از شانۀ چپ به‌طور مورب به زیر بغل راست رفته و با بندی به زیر سینه بسته می‌شد.[۱۶] جبه‌ها، روی قمیص و قبا پوشیده می‌شدند و با پارچه‌ای از جنس کرباس یا اطلس گران‌بها دوخته می‌شد. زنان ثروتمند در زمستان علاوه بر جبه، از پوستین‌های گران‌قیمت و زنان عادی، از پشمینه‌ای از پوست گوسفند به‌نام گَوَل استفاده می‌کردند.[۱۷] جبه‌ها مخصوص زنان درباری بود.[۱۸] ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

مُرَقَّع

نوعی دَلق یا خرقه،[۱۹] از پارچه‌های وصله‌دار که زنان فقیر به تن می‌کردند.[۲۰]

اختلاف طبقاتی در پوشش زنان در دوره ایلخانی

مهم‌ترین عاملی که در این دوره، پوشاک را به‌عنوان نشانه‌ای از اختلاف طبقاتی مطرح کرده، تفاوت در قدرت خرید و تهیۀ پوشاک است؛ به‌طوری‌که انتخاب یک پوشش خاص، دلیلی بر نشان دادن برتری شخص نسبت به سایر مردم است.[۲۱] طبقات بالای اجتماعی از لباس‌های نخ و نَسیج استفاده می‌کردند. نسیج، از پارچۀ ابریشم و طلا[۲۲] و نخ از پارچۀ حریر تهیه می‌شد. این پارچه‌ها در دورۀ ایلخانی مختص زنان مغول و زنان ایرانی بوده است.[۲۳]

سرپوش زنان مغول

مهم‌ترین بخش از پوشاک زنان مغول، کلاه بود و زنان برخلاف دختران نمی‌توانستند بدون کلاه در اجتماع ظاهر شوند. زنان روی سر خود کلاهی از حصیر یا پوست درخت بافته ‌شده می‌گذاشتند که به اندازۀ دو آرنج بوده و پایین آن مربع‌شکل بود. قسمت بالای این کلاه، ملیلۀ نازکی از جنس طلا، نقره یا چوب قرار داشت که گاهی روی آن پر مرغ می‌گذاشتند. این حصیر بافته شده از دستمال نازکی که از سر روی شانه‌ها می‌افتاد، محافظت می‌کرد.[۲۴] نوع باشکوه و تجملی این سرپوش، بوقتاق بود که از طلا و جواهرات ساخته شده بود و بالای آن پر پرندگان گران‌قیمت و نادر قرار داشت.[۲۵] گاهی نیز آن را با ابریشم به‌شکل موی بافته شده، تزیین می‌کردند.[۲۶] تاج ملکه نیز بوقتاق بود که در روز تاج‌گذاری آن را روی سر همسر خود می‌گذاشت. همچنین این سرپوش بر سر زنانی که ارتقای مقام یافته و در ردیف خاتون‌ها قرار می‌گرفتند نیز نهاده می‌شد.[۲۷] نگاره‌ها نشان می‌دهد که بعد از اسلام آوردن ایلخانان مغول، این سرپوش همچنان بر سر آنان مشاهده می‌شده است.[۲۸]

سرپوش زنان ایرانی

از آنجا که زنان ایرانی پایبند به رعایت حجاب بودند؛ به‌همین دلیل از سرپوش‌های زنان مغولی ایده نگرفتند. سرپوش‌های زنان ایرانی عبارت بود از:[۲۹]

بُرقَع

برقع از تکه پارچه‌ای به‌شکل چهرۀ انسان درست شده که چهره را از مبدأ بینی پوشانده و از اطراف و روی پیشانی به سربند متصل می‌شود و تا روی زانوها به حالت آویزان ادامه دارد.[۳۰] زنان به‌هنگام خروج از خانه برقع به تن می‌کردند.[۳۱] استفاده از برقع و چادر نشانۀ حیا و عفت بود و رعایت نکردن آن موجب فروپاشی خانواده قلمداد می‌شد.[۳۲]

خمار

پوششی نقابی‌شکل که روی صورت قرار می‌گرفت و از موی اسب تهیه می‌شد.[۳۳]

روسری یا لچک

روسری سه‌گوش کوچکی (لچک) که در زیر تاج کلاه قرار می‌گرفت[۳۴] و به آن مِعجَر هم گفته می‌شد.[۳۵] همراه با این روسری، پیشانی‌بندی به نام عَصابه نیز دور سر بسته می‌شد.[۳۶]

مقنعه

از پوشش‌های اصلی سر در دورۀ ایلخانی، مقنعه بود که به‌شکل‌های گوناگون، با نوار یا بدون نوار، با کلاه یا بدون کلاه به‌ کار می‌رفت؛ به‌عنوان مثال زنان روستایی نواری به دور آن می‌بستند.[۳۷] در نگاره‌ها سه نمونه از این مقنعه‌ها دیده می‌شود. یک نمونه از آنها همراه با سربندی روی پیشانی زنان قرار دارد و در نگاره‌های شاهنامه دیده می‌شود. نوع دیگر این مقنعه‌ها که در نگاره‌های مربوط به داستان‌های پیامبران ترسیم شده، تکه‌ای روی مقنعه قرار دارد که یا کوتاه است و یا تا پشت زانو ادامه دارد. نوع دیگر این مقنعه‌ها، یک‌تکه و سفید رنگ است که بر سر زنان همراه خان‌ها و خاتون‌ها دیده می‌شود.[۳۸]

چادر

زنان شهرنشین، چادری به رنگ سفید می‌پوشیدند.[۳۹] چادر به یکی از پوشش‌های مهم در اواخر دورۀ ایلخانی مبدل شد که ادامۀ آن در مینیاتور‌های دورۀ صفوی دیده می‌شود.[۴۰] پس از مدتی این پوشش کوتاه شد و به‌صورت کلاه ساده در آمد.[۴۱]

عرقچین

روی موی سر و زیر لچک قرار می‌گرفت. گاهی یک رشته دانه‌های قیمتی به دو طرف عرقچین وصل می‌کردند که از زیر چانه می‌گذشت و گاهی نیز زنان موهای خود را داخل کیسۀ توری قرار می‌دادند.[۴۲]

کلاه

کلاه زنان ایرانی عمدتاً بلند و پردار بود که به‌وسیلۀ روبانی روی آن بسته می‌شود.[۴۳]

تاج‌کلاه

در نقاشی‌های این دوره، تاج‌کلاه‌ها همراه با قبه‌ای در مرکز و یا بدون قبه دیده می‌شود. لبۀ تاج‌کلاه شبیه تاج‌های سلجوقی و مانند تاج دینگ،[۴۴] دختر اردشیر، برگ‌مانند است. پشت تاج‌کلاه نیز یادآور پارچه‌های نازک پشت سر تاج‌های ساسانی است که به دو بته‌جقه ختم می‌شود و مزین به فلز و جواهر است.[۴۵] تاج‌کلاه از دورۀ ایلخانی مرسوم شده و تا عهد قاجار باقی مانده است.[۴۶]

کفش

به‌دلیل بلندی قبای زنان، پوشش پای آنان دیده نمی‌شود؛ اما به نظر می‌رسد که کفش‌های زنان این دوره ساده و بدون پاشنه و شبیه نعلین است.[۴۷] این کفش‌ها، دندانه‌دار یا ساق‌بلند بوده که با نواری تزیین می‌شده است.[۴۸]

پانویس

  1. غیبی، هشت هزار سال تاریخ پوشاک اقوام ایرانی، 1387ش، ص350.
  2. Kadoi, Islamic Chinoiserie The art of Mongol Iran, 2009, p.25.
  3. کروبی و فیاض انوش، «بررسی تاریخی پوشاک زنان در دورۀ ایلخانان (736- 654ه.ق)»، 1395ش، ص182 و 183.
  4. کارپن، سفرنامه، 1363ش، ص34.
  5. برتولد، تاریخ مغول در ایران، 1351ش، ص442 و 443.
  6. کارپن، سفرنامه، 1363ش، ص34.
  7. کروبی و فیاض انوش، «بررسی تاریخی پوشاک زنان در دورۀ ایلخانان (736- 654ه.ق)»، 1395ش، ص173.
  8. ابن‌بطوطه، سفرنامۀ ابن‌بطوطه، 1370ش، ص401.
  9. بیانی، زن در ایران عصر مغول، 1388ش، ص69.
  10. غیبی، هشت هزار سال تاریخ پوشاک اقوام ایرانی، 1384ش، ص392.
  11. همدانی، مکاتبات رشیدی، 1945م، ص194.
  12. غیبی، هشت هزار سال تاریخ پوشاک اقوام ایرانی، 1384ش، ص392 و 393.
  13. مجابی، «پوشاک زن ایلخانی و تیموری»، وب‌سایت دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف‌آباد، ص1.
  14. غیبی، هشت هزار سال تاریخ پوشاک اقوام ایرانی، 1384ش، ص393 و 394.
  15. راینهارت، فرهنگ البسۀ مسلمانان، 1345ش، ص333.
  16. غیبی، هشت هزار سال تاریخ پوشاک اقوام ایرانی، 1387ش، ص371.
  17. همدانی، مکاتبات رشیدی، 1945م، ص194 و 195.
  18. مجابی، «پوشاک زن ایلخانی و تیموری»، وب‌سایت دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف‌آباد، ص2.
  19. لباس وصله‌دار؛ «خرقه»، ویکی‌فقه.
  20. راینهارت، فرهنگ البسۀ مسلمانان، 1345ش، ص180 و 181.
  21. پاکتچی، پوشاک در آموزه‌های دینی اسلامی، 1385ش، ص44.
  22. Kadoi, Islamic Chinoiserie The art of Mongol Iran, 2009, p.21.
  23. کروبی و فیاض انوش، «بررسی تاریخی پوشاک زنان در دورۀ ایلخانان (736- 654ه.ق)»، 1395ش، ص173.
  24. کارپن، سفرنامه، 1363ش، ص34.
  25. کروبی و فیاض انوش، «بررسی تاریخی پوشاک زنان در دورۀ ایلخانان (736- 654ه.ق)»، 1395ش، ص165.
  26. استرآبادی، فرهنگ ترکی به فارسی سنگلاخ، 1384ش، ص186.
  27. کروبی و فیاض انوش، «بررسی تاریخی پوشاک زنان در دورۀ ایلخانان (736- 654ه.ق)»، 1395ش، ص166.
  28. بیانی، دین و دولت در ایران عهد مغول، 1371ش، ص448.
  29. کروبی و فیاض انوش، «بررسی تاریخی پوشاک زنان در دورۀ ایلخانان (736- 654ه.ق)»، 1395ش، ص183.
  30. راینهارت، فرهنگ البسۀ مسلمانان، 1345ش، ص66-62.
  31. ابن‌بطوطه، سفرنامه، 1337ش، ص194.
  32. کروبی و فیاض انوش، «بررسی تاریخی پوشاک زنان در دورۀ ایلخانان (736- 654ه.ق)»، 1395ش، ص182.
  33. کلاویخو، سفرنامۀ کلاویخو، 1344ش، ص162.
  34. مجابی، «پوشاک زن ایلخانی و تیموری»، وب‌سایت دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف‌آباد، ص3.
  35. جوینی، تاریخ جهانگشای جوینی، 1367ش، ص77.
  36. همدانی، مکاتبات رشیدی، 1945م، ص195.
  37. غیبی، هشت هزار سال تاریخ پوشاک اقوام ایرانی، 1384ش، ص401.
  38. کروبی و فیاض انوش، «بررسی تاریخی پوشاک زنان در دورۀ ایلخانان (736- 654ه.ق)»، 1395ش، ص171-169.
  39. کلاویخو، سفرنامۀ کلاویخو، 1344ش، ص162.
  40. غیبی، هشت هزار سال تاریخ پوشاک اقوام ایرانی، 1384ش، ص397.
  41. شهشهانی، تاریخچۀ پوشش سر در ایران، 1374ش، ص97.
  42. ضیاء‌پور، پوشاک زنان ایران از کهن‌ترین زمان تا آغاز شاهنشاهی پهلوی، 1345ش، ص161 و 164.
  43. مجابی، «پوشاک زن ایلخانی و تیموری»، وب‌سایت دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف‌آباد، ص2.
  44. همسر یزدگرد دوم در دورۀ ساسانی؛ «ملکه دینگ پادشاه زن ایران»، وب‌سایت تاریخ پارسی.
  45. شهشهانی، تاریخچۀ پوشش سر در ایران، 1374ش، ص114.
  46. مجابی، «پوشاک زن ایلخانی و تیموری»، وب‌سایت دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف‌آباد، ص3.
  47. مجابی، «پوشاک زن ایلخانی و تیموری»، وب‌سایت دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف‌آباد، ص3.
  48. غیبی، هشت هزار سال تاریخ پوشاک اقوام ایرانی، 1384ش، ص402.

منابع

  • ابن‌بطوطه، محمد بن عبدالله، سفرنامه، ترجمۀ محمدعلی موحد، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1337ش.
  • ابن‌بطوطه، محمد بن عبدالله، سفرنامۀ ابن‌بطوطه، ترجمۀ محمدعلی موحد، تهران، آگاه، 1370ش.
  • استرآبادی، میرزا‌مهدی‌خان، فرهنگ ترکی به فارسی سنگلاخ، ویرایش روشن خیاوی، تهران، مرکز، 1384ش.
  • برتولد، اشپولر، تاریخ مغول در ایران، ترجمۀ محمود میرآفتاب، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1351ش.
  • بیانی، شیرین، زن در ایران عصر مغول، تهران، دانشگاه تهران، 1352ش.
  • بیانی، شیرین، دین و دولت در ایران عهد مغول، تهران، نشر دانشگاهی، 1371ش.
  • بیانی، شیرین، زن در ایران عصر مغول، تهران، دانشگاه تهران، 1388ش.
  • پاکتچی، احمد، پوشاک در آموزه‌های دینی اسلامی، تهران، مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی (مرکز پژوهش‌های ایرانی و اسلامی)، 1385ش.
  • جوینی، علاءالدین عطاملک، تاریخ جهانگشای جوینی، تهران، بامداد، 1367ش.
  • «خرقه»، ویکی‌فقه، تاریخ بازدید: 11 آذر 1402ش.
  • راینهارت، پیتران‌دزی، فرهنگ البسۀ مسلمانان، ترجمۀ حسینعلی هروی، تهران، دانشگاه تهران، 1345ش.
  • شهشهانی، سهیلا، تاریخچۀ پوشش سر در ایران، تهران، مدبر، 1374ش.
  • ضیاء‌پور، جلیل، پوشاک زنان ایران از کهن‌ترین زمان تا آغاز شاهنشاهی پهلوی، تهران، وزارت فرهنگ و هنر، 1345ش.
  • غیبی، مهرآسا، هشت هزار سال تاریخ پوشاک اقوام ایرانی، تهران، هیرمند، چاپ اول، 1384ش.
  • غیبی، مهرآسا، هشت هزار سال تاریخ پوشاک اقوام ایرانی، تهران، هیرمند، چاپ دوم، 1387ش.
  • کارپن، پلان، سفرنامه، ترجمۀ ولی‌الله شادان، تهران، فرهنگسرای یساولی، 1363ش.
  • کروبی، آرزو و فیاض انوش، ابوالحسن، «بررسی تاریخی پوشاک زنان در دورۀ ایلخانان (736- 654ه.ق»، دو فصلنامۀ علمی-پژوهشی تاریخ‌نامۀ ایران بعد از اسلام، شمارۀ 13، پاییز و زمستان 1395ش.
  • کلاویخو، گونسالس، سفرنامۀ کلاویخو، ترجمۀ مسعود رجب‌نیا، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1344ش.
  • مجابی، سیدعلی، «پوشاک زن ایلخانی و تیموری»، وب‌سایت دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف‌آباد، تاریخ بازدید: 11 آذر 1402ش.
  • «ملکه دینگ پادشاه زن ایران»، وب‌سایت تاریخ پارسی، تاریخ درج مطلب: 31 دسامبر 2020م.
  • همدانی، رشیدالدین‌فضل‌الله، مکاتبات رشیدی، گردآورنده، محمد ابرقوهی، مصحح، محمد شفیع، لاهور، پنجاب ایجو کیشنل پریس، 1945م.
  • Kadoi, Yuka. Islamic Chinoierie The art of Mongol Iran. : Edinburgh, Edinburgh University, 2009.