پوشاک دوران تیموریان

از ویکی‌رز
نسخهٔ قابل چاپ دیگر پشتیبانی نمی‌شود و ممکن است در زمان رندر کردن با خطا مواجه شوید. لطفاً بوکمارک‌های مرورگر خود را به‌روزرسانی کنید و در عوض از عمبکرد چاپ پیش‌فرض مرورگر خود استفاده کنید.

پوشاک دوران تیموریان؛ تن‌پوش مردم ایران در دورۀ تیموری.

پوشاک تیموریان ادامه پوشاک دوران ایلخانی و شامل سرپوش، تن‌پوش و پای‌پوش است. در این دوره سرپوش‌ها دارای تنوع هستند و تن‌پوش‌ها را به‌صورت لایه‌های رنگی روی یکدیگر می‌پوشیدند. در این دوره، مهاجرت هنرمندان و صنعتگران به سمرقند پایتخت تیموریان، باعث رشد و پیشرفت پوشاک و صنعت پارچه‌بافی شد.

سبک پوشش در دوره تیموری

پوشاک دوران تیموری، شامل قبا با آستین بلند و یا آستینی تا سر آرنج بود که روی پیراهن‌های آستین بلند پوشیده می‌شد و شلوار را داخل چکمه و یا کفش‌های ساقه کوتاه می‌کردند و لباس‌های رویی، شامل بالاپوش یا عبا بود. به‌صورت کلی قبا و پیراهن در قبل و بعد از این دوره نیز مشاهده می‌شود.[۱]

پوشاک مردان

پوشاک مردان در دورۀ تیموری به‌طور کلی در سه دستۀ سرپوش‌ها، تن‌پوشها و پای‌پوش‌ها دسته‌بندی می‌شود:

سرپوش

از انواع سرپوش در این دوره می‌توان به کلاه و دستار[۲] و کلاه‌های مخروطی اشاره کرد که در کلاه‌های مخروطی خطوطی از اطراف به مرکز کشیده شده و استفاده از کلاه‌های پوستی گران‌بها نیز میان ثروتمندان مشاهده شده است؛[۳] اما رایج‌ترین نوع پوشش سر در این دوره کلاهی نمدی است که پارچه‌ای به‌صورت دستار دور آن پیچیده شده است و پری به‌منظور زیبایی در جلوی آن قرار می‌گیرد.[۴]

تن‌پوش

پوشاک مردان در این دوره، شامل قبا و پیراهن بود که قبا با آستین بلند و یا آستینی تا آرنج دوخته می‌شد و آن را روی پیراهن می‌پوشیدند[۵] و پیراهن، جامه‌ای بود که قد آن تا روی زانو می‌رسد و یقه آن برگردان نداشت و ساده بود.[۶]

پای‌پوش

طبق نگاره‌های دورۀ تیموری انواع پای‌پوش مردان، شامل پای‌پوش بدون ساق، نیم‌ساق و ساق‌بلند است. در نگاره‌ای پای‌پوش نیم‌ساقی مشاهده شده است که دارای بندینک‌هایی در قسمت جلو و برش‌هایی زاویه‌دار در طرفین کفش است که نشان از نوآوری در طراحی کفش در این دوره است و همچنین در نگاره دیگری پای‌پوش بدون ساق و بند‌دار مشاهده شده است. طبق نگاره‌های این دوره، بیشتر پای‌پوش‌های این دوره به دو نوع بدون‌ساق و نیم‌ساق و همچنین ساق‌بلند و پاشنه‌دار تقسیم می‌شوند. [۷]

پاتابه یا مچ‌پیچ

در کنار جوراب و کفش پوشش دیگری برای پا به اسم پاتابه یا مچ‌پیچ دیده شده است که صرفاً ساق پا را می‌پوشاند و کاربرد آن بیشتر در فصل‌های سرد سال بود.[۸]

پوشاک زنان

سرپوش؛ به‌طور کلی سرپوش‌های متنوعی برای زنان در این دوره وجود داشت که شامل لچک یا روسری، عرقچین، دستار، مقنعه و چادر بوده است. در سرپوش‌ها به‌منظور زینت از تاج‌های مروارید نشان و مزین به پرهای رنگی استفاده می‌شد.[۹]

عرقچین؛ نوعی کلاه که از جنس نخ است و این کلاه را زیر سرپوش‌های دیگر می‌پوشیدند تا عرق سر را بگیرد و گاهی جنس این کلاه از چرم، پارچه و یا ابریشم‌دوزی بود.[۱۰] معمولاً دو طرف این کلاه را رشته‌ای از دانه‌های قیمتی که از زیر چانه عبور می‌کرد، متصل می‌کردند.[۱۱]

چهارقد؛ پارچه‌ای به‌شکل مربع از جنس ابریشم که نخ به‌صورت مورب تاخورده و به‌عنوان پوشش سر استفاده می‌شد.[۱۲] این پوشش را از قسمت پیشانی بسته و پشت گردن گره می‌زدند.[۱۳]

لچک یا روسری؛ روسری مثلثی‌شکلی که زنان و کودکان روی سر خود می‌بستند.[۱۴] زنان در این دوره هم از روسری‌های بلند و هم کوتاه استفاده می‌کردند. قد روسری‌ها در نوع بلند تا روی زمین می‌رسید و از پشت سر به حالت آزاد قرار می‌گرفت و گاهی روسری‌های کوتاه با یک تاج و رشته‌های مروارید تزيین می‌شد[۱۵] و همچنین زنان از یک نوع روسری به‌شکل بادبزن که در جلو گره می‌خورد؛ استفاده می‌کردند. در دورۀ مغول یک نوع روسری از جنس نمد و چوب به نام بَغطاق که مخصوص زنان متشخص مغول بود، رواج داشت.[۱۶] این روسری گاهی با طلا یا سایر سنگ‌های قیمتی تزيین می‌شد و گاه دنبال آن از پشت آویزان می‌شد.[۱۷] این نوع روسری در زمان تیموریان هم مورد استفاده قرار گرفته است.[۱۸] زنان تیموری به‌حفظ سنت تیموری که پوشیدن رنگ قرمز به‌عنوان رنگی فرخنده و مبارک بود، پایبند بودند.[۱۹]

مقنعه؛ سرپوش مستطیل‌شکلی که یک زاویه آن به‌صورت نیم‌دایره بریده شده و شانه‌ها و سینه‌ها را می‌پوشاند.[۲۰] زنان درباری روی مقنعه تاج به سر می‌گذاشتند و گاهی برای تزيين آن از مروارید و جواهرات استفاده می‌کردند.[۲۱]

دستار یا عمامه؛ زنان نیز گاهی از دستار‌های ساده استفاده می‌کردند.[۲۲]

چادر؛ نوعی از پوشش سر در این دوره چادر بلندی بود که قد آن تا مچ پای بانوان می‌رسید.[۲۳] در این دوره چادر‌ها معمولاً به رنگ سفید یا سیاه بودند. با مقایسه نگاره‌های این دوره می‌توان دریافت که پوشش زنان در مکان‌های عمومی متفاوت از محفل‌های خصوصی بوده؛ زنان در حرم سلطان حسن بایقرا بدون سرپوش بودند؛ اما در مکان‌های عمومی لباس آنها پارچه سفیدی بود که سر تا پای‌شان را می‌پوشاند و همچنین نقابی از موی اسب بر چهره داشتند.[۲۴]

تن‌پوش

پوشاک زنان در این دوره عموماً آزاد و گشاد بود که از چند لایۀ رنگی تشکیل می‌شد که این لایه‌ها، شامل قبا،‌ پیراهن، عبا و ردا بودند. این تن‌پوش‌ها هم در د. نوع جلوبسته و نوع جلو‌باز وجود داشت که قد آن‌ تا روی زانو و یا زیر زانو می‌رسید. از دیگر ویژگی‌های پوشاک آنها، پوشیدن لایه‌های رنگی روی یکدیگر بود و طوری تنظیم شده بود که لایه رویی دارای یقه‌ای باز بود تا لایه‌های زیرین را به نمایش بگذارد.[۲۵]

پای‌پوش

در این دوره یک نمونه پای‌پوش شبیه به صندل دیده شده است.[۲۶] به‌دلیل بلند بودن پیراهن زنان در این دوره نمی‌توان به بررسی دقیق نوع کفش‌ها در نگاره‌ها پرداخت؛ اما به‌طور کلی زنان بیشتر از پای‌پوش‌های بدون ساق و به‌رنگ سیاه همراه با جوراب‌های رنگی استفاده می‌کردند. دورتادور کفش‌های آن‌ها به دو نوع ساده و کنگره‌دار دوخته می‌شده است.[۲۷]

پوشاک رزم

زره؛ زره از جنس آهن و تشکیل شده از حلقه‌های ریز است و قد آن تا زانو می‌رسد. یک نوع از آن جلوبسته و نوعی دیگر نیم‌تنه‌ای با بست‌های فلزی و آستینی کوتاه است.[۲۸]

چهارآیینه؛ چهارآیینه جامه‌ای برای نگهداری پهلو، سینه و پشت بود[۲۹] که از ورق‌های ضخیم فولادی تشکیل شده و آن را روی زره می‌پوشیدند.

خَفتان؛ لباسی بسیار سبک و راحت است که به‌دلیل زبری زره، زیر آن پوشیده می‌شد.[۳۰] درون خفتان را با ابریشم پر کرده و می‌دوختند.[۳۱]

کلاه‌خود؛ کلاهی آهنی و فولادی که روی سر قرار می‌گرفت و یک نوع آن به اسم طاس، گرد و به‌اندازه سر انسان بود و پرچمی کوچک برای مشخص‌شدن سپاه روی آن قرار می‌گرفت[۳۲] و نوع دیگر از حلقه‌های فولادی ساخته شده که گوش‌ها و پشت گردن را نیز می‌پوشاند.[۳۳]

زه‌گیر؛ انگشتری از سنگ‌های عقیق، مرمر، یشم و یا شاخ بود که در انگشت شست قرار می‌گرفت به این دلیل که بتوانند زه کمان را بدون آسیب رسیدن به دست بکشند.[۳۴]

کمربند؛ روی زره، کمربندی چرمی و گاهی یراق بسته می‌شد و روی آن قلاب‌های فولادی که مانند قوطی‌های کوچک است، قرار می‌دادند که می‌توانستند درون قوطی قرآنی کوچک قرار دهند. افزار‌های گرم مانند کارد را از کمربند آویزان کرده و شالی روی کمر می‌بستند و خنجر‌ها را روی آن قرار می‌دادند.[۳۵]

سیر تحول نقوش پوشاک تیموریان

وجود روابط سیاسی و تجاری بین شرق و غرب آسیا و داد و ستد منسوجات در دوره تیموریان، انتقال فرهنگ تصویری میان این دو منطقه را در پی داشت.[۳۶] در این دوره، هنرمندان ایرانی به الهام از هنر چینی به‌ویژه هنر دورۀ مینگ ترغیب می‌شدند.[۳۷]

تیموریان با انجام تغییراتی بر روی عناصر تصویری و نقش‌مایه‌های تزئینی پوشاک امپراتوران چین، آنها را در هنر خود به کار گرفتند و نقوش سلطنتی پوشاک ایرانی را تغییر دادند.[۳۸] البته هنرمندان ایرانی مسلمان با حفظ اصالت و هویت خود، نشانه‌های نمادین چین را به‌عنوان عنصری تزئینی در اختیارگرفته و با توجه به فرهنگ بومی خود، آنها را متحول کردند[۳۹] و این تأثیرات، سبب دگرگونی در هنر اسلامی آن دوره شد.

نقوش پرندگان و حیوانات روی لباس‌های سلطنتی در دورۀ تیموریان متأثر از هنر چین دوخته می‌شد.[۴۰] البته این نقوش به‌کار رفته در پوشاک دورۀ تیموری ظریف‌تر از نقوش چینی است و با طرح‌هایی از حیوانات و پرندگان اساطیری مرسوم در هنر ایران ترکیب شده‌ است. علاوه بر این، نقوش واقع‌گرایانۀ پرندگان و جانوران بر روی پوشاک چینی، به‌صورت طبیعت‌گرایانه در پوشاک دورۀ تیموری به کار گرفته شده است.[۴۱] علاوه براین، نقش‌مایه ابر نیز یکی از عناصر چینی به‌کار رفته در پوشاک دوره تیموری بود.[۴۲]

آرایه‌های گیاهی و طرح‌های اسلیمی نیز بر روی پوشاک به‌کار رفته در دورۀ تیموری مربوط به قلمرو اسلام بودند و ترکیب این نقوش در کنار هم، لباس شاهان و درباریان ایران را زینت می‌بخشید.[۴۳] نقوش روی لباس در دورۀ تیموری بیشتر به‌منظور زیبایی بوده است تا طبقات حکومتی و حتی نقوش تکراری روی لباس شاه، اطرافیان و کارکنان نیز دیده شده است.[۴۴]

پانویس

  1. رنج‌دوست، تاریخ لباس ایران، 1388ش، ص127.
  2. عرب صادق آبادی و اشعاری، «بررسی خصوصیات و ویژگی‌های پوشاک دوران تیموری با تأکید بر منابع تصویر (نگارگری تیموری)»، 1399ش، ص6.
  3. شهنشاهی، تاریخچه پوشش سر در ایران، 1374ش، ص120ـ126.
  4. عرب صادق آبادی و اشعاری، «بررسی خصوصیات و ویژگی‌های پوشاک دوران تیموری با تأکید بر منابع تصویر (نگارگری تیموری)»، 1399ش، ص6.
  5. رنج‌دوست، تاریخ لباس ایران، 1388ش، ص127.
  6. شاردن، سفرنامه، 1374ش، ص799.
  7. دادور و پور‌کاظمی، «پای‌پوش ایرانیان در نگاره‌های دوران ایلخانی، تیموری و صفوی»، 1388ش، ص28 و 30.
  8. دادور و پور‌کاظمی، «پای‌پوش ایرانیان در نگاره‌های دوران ایلخانی، تیموری و صفوی»، 1388ش، ص33.
  9. انصاری یکتا و احمدی پیام، «بررسی تطبیقی پوشش زنان تصویر شده در شاهنامه بایسنقری و شاه طهماسبی»، 1393ش، ص538.
  10. کمپانی،‌ فرهنگ و اصطلاحات پارچه و پوشاک در ایران، 1391ش، ص94.
  11. ضیاءپور، پوشاک ایرانیان از چهارده قرن پیش تا آغاز دوره شاهنشاهی پهلوی، 1347ش، ص154.
  12. یوسفی، واژه‌نامه تاریخی پوشاک ایران، 1383ش، ص372.
  13. قپانداران، تاریخ پوشاک ایرانیان از باستان تا عصر حاضر، 1391ش، ص327.
  14. یوسفی، واژه‌نامه تاریخی پوشاک ایران، 1383ش، ص379.
  15. شیرازی، «پوشاک زنانه در دوران تیموریان»، 1370ش، ص194-196.
  16. سیمز، دوره مغول و تیموریان، 1383ش، ص186-187.
  17. متین، پوشاک ایرانیان، 1383ش، ص40.
  18. سیمز، دوره مغول و تیموریان، 1383ش، ص186.
  19. کلاویخو، سفرنامه کلاویخو، 1344ش، ص259.
  20. شیرازی، «پوشاک زنانه در دوران تیموریان»، 1370ش، ص194.
  21. قاری یزدی، دیوان البسه، 1303ش، ص197.
  22. متین، پوشاک در ایران زمین، 1383ش، ص45.
  23. شیرازی، «پوشاک زنانه در دوران تیموریان»، 1370ش، ص196.
  24. کلاویخو، سفرنامه کلاویخو، 1344ش، ص162 و 259.
  25. انصاری یکتا و احمدی پیام، «بررسی تطبیقی پوشش زنان تصویر شده در شاهنامه بایسنقری و شاه طهماسبی»، 1393ش، ص451 و 538.
  26. انصاری یکتا و احمدی پیام، «بررسی تطبیقی پوشش زنان تصویر شده در شاهنامه بایسنقری و شاه طهماسبی»، 1393ش، ص541.
  27. دادور و پورکاظمی، «پای‌پوش ایرانیان در نگاره‌های دوران ایلخانی، تیموری و صفوی»، 1388ش، ص31 و 33.
  28. غیبی، هشت هزار سال تاریخ پوشاک اقوام ایرانی، 1385ش، ص453.
  29. ذکاء، ارتش شاهنشاهی ایران از کورش تا پهلوی، 1350ش، ص193.
  30. غیبی، هشت هزار سال تاریخ پوشاک اقوام ایرانی، 1385ش، ص451.
  31. شریعت‌پناهی، اروپایی‌ها و لباس ایرانیان، 1372ش، ص334.
  32. ذکاء، ارتش شاهنشاهی ایران از کورش تا پهلوی، 1350ش، ص190.
  33. غیبی، هشت هزار سال تاریخ پوشاک اقوام ایرانی، 1385ش، ص453.
  34. غیبی، هشت هزار سال تاریخ پوشاک اقوام ایرانی، 1385ش، ص455.
  35. ذکاء، ارتش شاهنشاهی ایران از کوروش تا پهلوی، 1350ش، ص192.
  36. محمدزاده و همکاران، «مطالعه نقوش نشان مربع ماندارین در پوشاک ایلخانی و تیموری و تطبیق آنها با البسه یوآن و مینگ چین»، 1399ش، ص105-104.
  37. محمدزاده و همکاران، «مطالعه نقوش نشان مربع ماندارین در پوشاک ایلخانی و تیموری و تطبیق آنها با البسه یوآن و مینگ چین»، 1399ش، ص97.
  38. محمدزاده و همکاران، «مطالعه نقوش نشان مربع ماندارین در پوشاک ایلخانی و تیموری و تطبیق آنها با البسه یوآن و مینگ چین»، 1399ش، ص105-104.
  39. محمدزاده و همکاران، «مطالعه نقوش نشان مربع ماندارین در پوشاک ایلخانی و تیموری و تطبیق آنها با البسه یوآن و مینگ چین»، 1399ش، ص102.
  40. محمدزاده و همکاران، «مطالعه نقوش نشان مربع ماندارین در پوشاک ایلخانی و تیموری و تطبیق آنها با البسه یوآن و مینگ چین»، 1399ش، ص105-104.
  41. محمدزاده و همکاران، «مطالعه نقوش نشان مربع ماندارین در پوشاک ایلخانی و تیموری و تطبیق آنها با البسه یوآن و مینگ چین»، 1399ش، ص102.
  42. محمدزاده و همکاران، «مطالعه نقوش نشان مربع ماندارین در پوشاک ایلخانی و تیموری و تطبیق آنها با البسه یوآن و مینگ چین»، 1399ش، ص105.
  43. محمدزاده و همکاران، «مطالعه نقوش نشان مربع ماندارین در پوشاک ایلخانی و تیموری و تطبیق آنها با البسه یوآن و مینگ چین»، 1399ش، ص105.
  44. محمدزاده و همکاران، «مطالعه نقوش نشان مربع ماندارین در پوشاک ایلخانی و تیموری و تطبیق آنها با البسه یوآن و مینگ چین»، 1399ش، ص141.

منابع

  • آکرمن، فیلیس و پوپ، آرتر، سیری در هنر ایران (از پیش از تاریخ تا امروز)، ترجمه نجف دریابندری و دیگران، تهران، علمی و فرهنگی، 1387ش.
  • انصاری یکتا، مریم و احمدی پیام، رضوان، «بررسی تطبیقی پوشش زنان تصویر شده در شاهنامه بایسنقری و شاه طهماسبی»، زن در فرهنگ و هنر، دوره 6، شماره 4، 1393ش.
  • دادور، ابولقاسم و پورکاظمی، لیلا، «پای‌پوش ایرانیان در نگاره‌های دوران ایلخانی، تیموری و صفوی»، مطالعات هنر اسلامی، دوره 6، شماره 10، 1388ش.
  • ذکاء، یحیی، ارتش شاهنشاهی ایران از کوروش تا پهلوی، تهران، وزارت فرهنگ و هنر، 1350ش.
  • رنج‌دوست، شبنم، تاریخ لباس ایران، تهران، جمال هنر، 1388ش.
  • رهنورد، زهرا، تاریخ هنر ایران در دوره اسلامی (نگارگری)، تهران، سمت، 1386ش.
  • سیمز، الینور، دوره مغول و تیموریان، زیرنظر احسان یار شاطر، ترجمه پیمان متین، پوشاک در ایران زمین (از سری مقالات دانشنامه ایرانیکا)، تهران، امیرکبیر، 1383ش.
  • شاردن، ژان،‌ سفرنامه، ترجمه اقبال یغمایی، تهران، توس، 1374ش.
  • شریعت‌پناهی، سید حسام‌الدین، اروپایی‌ها و لباس ایرانیان، تهران، قومس، 1372ش.
  • شهنشاهی، سهیلا، تاریخ پوشش سر در ایران، تهران، مدبر، 1374ش.
  • شیرازی، فائقه، پوشاک زنان در دوران تیموریان، مجله کلک، شماره 23 و 24، 1370ش.
  • ضیاء‌پور، جلیل، پوشاک ایرانیان از چهارده قرن پیش تا آغاز دوره شاهنشاهی پهلوی، تهران، فرهنگ و هنر، 1347ش.
  • عرب صادق آبادی، مژگان و شعاری، محمود، «بررسی خصوصیات و ویژگی‌های پوشاک دوران تیموری با تأکید بر منابع تصویری»، تهران، ششمین کنفرانس بین‌المللی پژوهش‌های مدیریت و علوم انسانی در ایران، 1399ش.
  • غیبی، مهرآسا، هشت هزار سال تاریخ پوشاک اقوام ایرانی، ترجمه منوچهر غیبی، تهران، هیرمند، 1385ش.
  • قاری یزدی، مولانا نظام‌الدین محمود، دیوان البسه، قسطنطنیه، چاپخانه ابولضیا، 1303ش.
  • قپانداران، وجیهه، تاریخ پوشاک ایرانیان از باستان تا عصر حاضر، قم، مهر بیکران، 1391ش.
  • کلاویخو، روی گنزالس، سفرنامه کلاویخو، ترجمه مسعود رجب‌نیا، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1344ش.
  • کمپانی،‌ نسیم،‌ فرهنگ و اصطلاحات پارچه و پوشاک در ایران، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1391ش.
  • متین، پیمان، پوشاک ایرانیان، تهران،‌ دفتر پژوهش‌های فرهنگی، 1383ش.
  • متین، پیمان، پوشاک در ایران زمین (از سری مقالات دانشنامه ایرانیکا)،‌ تهران،‌ امیرکبیر، 1383ش.
  • محمدحسن، زکی، تاریخ صنایع ایران بعد از اسلام، ترجمه محمدعلی خلیلی، تهران، فرهنگستان هنر، 1363ش.
  • محمدزاده، مهدی و همکاران، «مطالعه نقوش مربع ماندارین در پوشاک ایلخانی و تیموری و تطبیق آنها با البسه یوآن و مینگ چین»، تبریز، مطالعات تطبیقی هنر، دوره 10، شماره 19، مهر 1399ش.
  • یوسفی، غلام‌حسین، واژه‌نامه تاریخی پوشاک ایران، زیر نظر احسان یار شاطر، ترجمه پیمان متین، پوشاک در ایران زمین (از سری مقالات دانشنامه ایرانیکا)، تهران، امیرکبیر، 1383ش.
  • یوسف‌پور، سوگل و فیاض انوش، ابوالحسن، «بررسی تاریخی پوشش سر در عصر تیموریان (771_911ق)»، تاریخنامه خوارزمی، سال چهارم، پاییز 1395ش.