قبا

از ویکی‌رز
نسخهٔ تاریخ ‏۲۱ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۴۸ توسط سیدابراهیم ربانی (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «'''<big>قبا</big>'''؛ گون‌ه­ای تن‌پوش بلند. قبا نوعی لباس بلند و باز مردانه و زنانه سنتی است که امروزه بیشتر روحانیون شیعه به تن می­‌کنند. این تن‌پوش، بسته به فرهنگ، آب‌و‌هوا و سلیقۀ افراد در رنگ، طرح، جنس و شکل­‌های مختلف عرضه می­‌شود. ==مفهوم­...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

قبا؛ گون‌ه­ای تن‌پوش بلند.

قبا نوعی لباس بلند و باز مردانه و زنانه سنتی است که امروزه بیشتر روحانیون شیعه به تن می­‌کنند. این تن‌پوش، بسته به فرهنگ، آب‌و‌هوا و سلیقۀ افراد در رنگ، طرح، جنس و شکل­‌های مختلف عرضه می­‌شود.

مفهوم­‌شناسی

قَبا یا قَباء واژه­ای عربی برگرفته شده از واژه کباه پهلوی است.[۱] قبا نام جام‌ه­ای پوشیدنی است که از سمت جلو باز است و پس از پوشیدن، دو طرف پیش آن با دکمه به هم می‌پیوندد[۲] و از آن رو که دو طرف آن به هم می­‌رسد، قبا نام­گذاری شده است.[۳]

تاریخچه قبا

قبا پوشاک سنتی و اصیل ایرانیان است که از دوران باستان تاکنون در فرهنگ زنان و مردان ایران جایگاه داشته و از پادشاهان تا مردم ساده، از دانشمندان تا کشاورزان، از فقها تا بازرگانان و از دیوانیان تا نوازندگان آن را می‌­پوشیده‌­اند.[۴] این پوشاک، حدود 650 سال پیش از میلاد مسیح به وجود آمده و تاکنون پوشیده می‌­شود. این لباس ایرانی معمولاً دارای حاشیه بوده و در عصر پیامبر اسلام نیز مورد پسند اعراب مسلمان قرار گرفته است[۵] و عباسیان نیز به آن علاقه­‌مند بوده­‌اند. این علاقه­‌مندی باعث شده است که قبا در دوره­‌های مختلف تاریخی و مناطق متنوع ایران استفاده شود. این لباس که نشانه افتخار و احترام و شرافت بوده، توسط ایلخانان مغول و صفویان به­‌عنوان خلعت به دیگران اهدا می‌­شده است. سفیران خارجی نیز برای حضور در دربار شاه، قبای خلعتی او را باید می‌پوشیدند. قبا در دورۀ نادرشاه و زندیه نیز پوشاک محبوب مردم و درباریان بوده است. در دورۀ قاجاریه نیز قبا در میان اقشار مختلف اجتماعی، از جمله درباریان، اصناف، مشاغل، مردم ساده و روحانیون پرطرف‌دار بوده است؛ اما به­‌تدریج از نیمۀ دوم دوره قاجاریه و به‌ویژه در دوره پهلوی اول، استفاده از قبا در روحانیت شیعه باقی ماند.[۶]

فلسفه پوشیدن قبا

ایرانیان لباس کوتاه را ناپسند می‌­دانستند؛ بدین جهت حاکمان جامعه و به پیروی از آنها، مردم میل به پوشاندن سر تا پای بدن داشتند و بر این باور بودند که چنین لباسی وقار و متانت ایجاد می­‌کند و میزان احترام اشخاص را به نحوه پوشیدن سر تا پا وابسته می‌­دانستند. این نگاه از عوامل انتخاب تن‌پوش قبا میان ایرانیان بوده است.[۷]

شکل قبا در دوره‌های تاریخی

قبا لباسی است که از گذشته تاکنون بین مردان و زنان ایرانی شکل و شمایل مختلفی پیدا کرده است. این پوشاک تحت تاثیر عوامل گوناگونی، همچون موقعیت جغرافیایی و آب‌وهوایی، فرهنگ و قومیت، سبک زندگی، روابط با کشورها و ملل دیگر و وضعیت اقتصادی و اجتماعی مردم تغییر کرده است.

قبا در دوره مادها

اولین قبایی که ثبت شده است، به دوره مادها بر می­‌گردد. این قبا، آستین‌­های آن از شانه تا مچ دست به‌­تدریج تنگ و متصل می‌­شدند. این لباس معمولاً دارای یک حاشیه پهن در کناره‌­ها و پشت آستین­‌ها بود که طرح­دار می­‌شد. قبا با دو بند در قسمت سینه بسته می­‌شد و گاهی یقه آن با پشم خز که احتمالاً از پوست سگ آبی بود، آراسته می‌­شد.[۸]

قبا در دوره پارسی­ها

در دوره پارسی‌­ها این لباس مشابه دوره مادها بود؛ با این تفاوت که پارسی­‌ها در جنگ زیر زره می‌پوشیدند؛ قبای­شان از چرم ساخته می­‌شد و با کمربند بسته می‌­شد.[۹]

قبا در دوره اشکانیان

در دوره اشکانیان نیز از انواع مختلف قبا استفاده می­‌کردند. بعضی از قباهای اشکانی جلوبسته و تا زانو بلند بودند و یقه گرد داشتند. بعضی دیگر جلوباز و یقه اوریب داشتند. بعضی هم جلوباز و یقه گرد داشتند.[۱۰]

قبا در دوره ساسانی

در دوره ساسانی چندین نوع قبا وجود داشت. برخی دامن گرد و ساده و یقه اوریب داشته که از گردن تا پهلوی چپ می‌­رسیده است. برخی دیگر مانند نوع اول دامن گرد داشته، اما یقه آن گرد بوده و جلوی قبا از چال گردن تا پایین دامن باز بوده و روی هم می‌­آمد. برخی دیگر آستین بلند و متصل داشت که تا زانو بلند بود. یقه این قبا چپ و راستی بوده و با کمربندی که دو قالب گرد با دنباله‌­های آویزان بوده، بسته می‌­شد. دامن این قبا در پهلو و جلو چین‌­دار بود.[۱۱]

قبا در دوره اسلامی

در ابتدای دوره اسلامی در ایران قبای سه‌­ربعی با آستین کوتاه رایج بود. این لباس دو نوع جلو بسته و جلو باز داشت که با دکمه بسته می‌­شد. یقه این قبا معمولاً سه­‌گوش و افقی بود و تا نیمه سینه می­‌رسید. دامن این قبا در جلو شکاف داشت. زیر این قبا معمولاً پیراهنی بلند تا پشت پا با آستین‌­های بلند پوشیده می­‌شد. قباهای دیگری نیز در دوره اسلامی رایج بود که جلوباز و بلند تا پشت پا بوده و یقه آن پوست­‌دوزی شده بود. این قباها هم آستین بلند و هم آستین کوتاه داشت و گاهی روی شانه آنها زردوزی و قالب­‌دوزی می‌­شد.[۱۲]

قبا در دوره‌­های صفاری، سامانی، آل­بویه و غزنوی

در دوره­‌های صفاری، سامانی، آل­بویه و غزنوی زنان قباهایی با آستین کوتاه و جلوباز می­‌پوشیدند که با دکمه، شال یا کمربند محکم می­‌شدند. در دوره آل­بویه، قبا یک روپوش بود که بدن را کاملاً می‌پوشاند و در فصل سرما گرم نگه می‌داشت. قبا در این دوره‌­ها، علامتی از مقام و ارزش افراد بود و افراد برجسته، قباهای ابریشمی و رنگی با جواهرات دوخته‌شده می‌­پوشیدند. انواع مختلفی از قبا در این دوره­‌ها وجود داشته است که مشهورترین آنها زندینچی، عتابی و ویذاری بودند.[۱۳]

قبا در دوره‌های سلجوقی و خوارزمشاهی

در دوره‌­های سلجوقی و خوارزمشاهی، قبا لباسی بود که تمام طبقات اجتماعی از آن استفاده می‌کردند. قبا برای کارگران و پیشه­وران تا زانو بلند بود و با کمربند محکم می­‌شد. بازرگانان ثروتمند دو قبا روی هم و بدون کمربند می‌­پوشیدند. بزرگان و مقامات دولتی قباهایی مشابه قبای بازرگانان، اما با تزئینات بیشتر داشتند. قبا در این دوره هم جلوباز و هم جلوبسته و یقه آن معمولاً مایل یا برگردان بود. آستین قبا بازوبند داشته و یقه، دم آستین و گاهی دامن قبا کناره داشت.[۱۴]

قبا در دوره تیموری

در دوره تیموری، دو نوع قبا پوشیده می­‌شد. قبای زیرین، آستین بلند داشت که گاهی تنگ و گاهی گشاد بود. این قبا از میانه باز یا بسته و یقه آن از شانه چپ تا زیر بغل راست، مایل بود. قبای رویین، به‌اندازه قبای زیرین بود و آستین بلند یا کوتاه داشت. این قبا برای نمایش پیراهن زیرین، جلوباز بوده است که با کمربند و شال بسته می‌­شد. یقه قبای رویین برگردان و ساده بود و روی شانه‌­ها قلاب‌دوزی می‌شد.[۱۵]

قبا در دوره صفوی

در دوره صفوی، قبا در بالاتنه تنگ و چسبان و در پایین با چین­‌های موجی گشاد بود. مردان معمولاً قبای بلند و جلوباز روی لباس­‌های دیگر می­‌پوشیدند. در این دوره، هم کمربند باریک و هم شال کمر متداول بود. قبای زنان این دوره، جلوباز و آستین بلند و تنگ بود و تا پشت دست می‌­رسید. در دوره‌های افشاریه و زندیه، قباها از پارچه‌­های ابریشمی با گل‌دوزی زیبا ساخته می­‌شدند. روی یقه قبا، مروارید و الماس کوچک دوخته می‌­شد. قبا در بالا تنه تنگ و چسبان و در پایین با چین­‌های موجی گشاد بود. آستین قبا بلند و سنبوسه‌­دار بوده است و گاهی با پنبه، یراق و قیطان تزئین می‌­شد. قباهای این دوره، نسبت به دوره­‌های دیگر، کوتاه‌تر بودند.[۱۶]

قبا در دوره قاجاریه

قبا در دوره اول قاجاریه تا کمر تنگ و چسبان و در پایین با شکل کلوش یا ناقوس گشاد بود. قبا در دورۀ دوم قاجاریه پس از سفر ناصرالدین شاه به اروپا، تا زانو کوتاه شد.[۱۷]

قبا در دوره پهلوی

در دوره پهلوی، پوشاک سنتی ممنوع و پوشاک یکسان الزامی شد. بنابراین لباس­های اروپایی، مانند کت و دامن، کت و شلوار و کلاه لبه پهن در ایران پرطرف‌دار شدند. البته روحانیون از این قانون استثنا شدند. به همین دلیل استفاده از لباس­‌های سنتی مثل قبا، خیلی کم شد.[۱۸]

قبا در میان اقوام مختلف ایران

هم‌اکنون غیر از روحانیون شیعه، برخی اقوام ایرانی از قبا استفاده می­‌کنند. قبا در مناطق مختلف ایران، شکل و طرح‌­های متنوعی دارد.

قبا در میان کردها

در کردستان، قبای زنان بلند و چاک­دار است و یقه آن با دکمه و قیطان بسته می­‌شود.[۱۹] قبا از پارچه‌های زری و گل­دار دوخته می­‌شود و آستین آن ساده و معمولی است و در مچ برگردانده می‌شود. دامن و کناره قبا حاشیه مشکی به عرض 3 سانتی‌متر دارد و آستر دامن زیگزاگ است. قبای مردان کرد خراسان شمالی از پشم دست‌باف کم‌عرض و تا زانو بلند است و یقه برگردان ندارد. آستین قبا تنگ و ساده است و در مچ و پایین قبا چاک دارد. قبا در دو طرف اوریب بوده و روی هم می­‌افتد. قبا در دو پهلو جیب دارد و در کمر تنگ و در دامن گشاد است. گاهی مردان کمربند چرمی روی قبا می­‌بندند. قبای بختیاری‌­ها تا نیمه ساق پا بلند بوده و آستین آن صاف و در مچ، چاک دارد. قبای کردها در پشت چین­‌دار است و در کمر تنگ و در پایین گشاد می‌­شود. همچنین در دو پهلو جیب دارد و یقه آن ایستاده است.

قبا در میان بلوچ‌­ها

قبای بلوچی زیبا و پر از سوزن­‌دوزی، با طرح ساده، آستین‌­های بلند و یقه گرد بدون برگردان است. قبا از جلو راست می‌­آید و با دو دکمه در گردن و کمر بسته می‌­شود. قبا دو جیب­نما در پهلوهای کمر دارد و دامن آن در دو طرف چاک 10 سانتی‌متری دارد.

قبا در میان ترکمن­ها

قبای ترکمن تا ساق پا بلند است و یقه گرد و ساده بدون برگردان دارد. آستین قبا از زیر بغل تا مچ دست تنگ می‌شود. قبا از کمر به پایین گشاد بوده و در دو پهلو چاک دارد. روی یقه، کناره یقه، دامن، مچ دست و چاک­‌ها سوزن‌دوزی زیبا دارد. قبا از پارچه­‌های ابریشمی و مخملی ساخته می­‌شود و آستر دارد. در زیر بغل قبا تکه‌­های سه­‌گوشی از پارچه‌­های متفاوت دوخته می‌­شود.[۲۰]

قبا در میان روحانیون

در قبای روحانیون شیعه از گذشته تاکنون، تغییراتی رخ داده است. روحانیون شیعه قبا را روی پیراهن و شلوار یا دشداشه می­‌پوشند و روی آن عبا می‌­اندازند.[۲۱] این قبا دارای 12 جیب بزرگ و کوچک است و گریبان آن شکل 7 دارد.[۲۲] در گذشته روحانیون مانند بقیه مردم، یک یا دو شال روی قبا می‌بستند که دو سرش گل‌دار و زربفت بود.[۲۳] این شال­‌ها که بخشی از پوشش قبا به شمار می­رفت؛ بسیار بلند بود. جنس و رنگ این شال براساس شخصیت صاحب آن انتخاب می­‌شد. اغلب این شال از ترمه کشمیر و یا کرمانی بود. انواع شال­‌های آن دوره عبارت بودند از هندی ساده و ململ و یا شال کشمیری و کرمانی، گل‌دار موصلی و شال سفید از جنس کتان. به مرور جوانان از نیمه دوم قاجاریه از بستن شال بر روی قبا و دور کمر رویگردان شدند.[۲۴]

ساختار قبای روحانیون

قبای روحانیون تا روی پا بلند بود؛ قبا از راست روی شکم می­‌آمد و از زیر بغل چپ با بندهایی بسته می‌­شد و از چپ روی آن می­‌افتاد و با چهار بند از راست بسته می­‌شد؛ ولی یک بند همیشه باز و روی بقیه بندها آویزان بود. قبا تا کمر تنگ و چسبان بود و شکم را می­‌پوشاند و می‌­فشارد و از کمر به پایین گشاد می‌­شد و شکل زنگوله می­‌گرفت.[۲۵] دامن قبا باید گشاد می‌­بود تا در قسمت جلو روی هم قرار بگیرد و قسمت­‌های مخفی بدن را بپوشاند و اگر لباسی این گونه نبود، جلف قلمداد می‌­شد و پوشیدن آن شرم­آور بود. آستین قبا صاف و تنگ بود و بازو را می­‌پوشاند. امروزه این لباس زمانی که روی هم می‌­آید، با دکمه­‌هایی بسته می‌­شود. با بستن این دکمه­‌ها، یک طرف قبا روی طرف دیگر می­‌افتد و شکل عدد هفت می‌­دهد. آستین­‌های قبا بلند و گشاد هستند تا بتوان آن را برای وضو به راحتی بالا زد تا هنگام شستن آرنج‌­ها، آستین­‌ها خیس نشود.[۲۶] قبا از زیر بغل شکاف دارد تا هوا بتواند به داخل لباس وارد و خارج شود. جیب­‌های دو طرف قبا بزرگ است تا بتوان دامن آن را در زمان طهارت و وضو تا کرد و در جیب گذاشت. قبا همچنین چاک­‌هایی در دو طرف پایین دارد که کمک می‌­کند راحت­‌تر بتوان حرکت کرد و قبا را تا کرد.[۲۷]

جنس و رنگ قبا

رنگ و جنس قبا بستگی به شرایط آب‌وهوایی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی داشته است. افرادی که منزلت اجتماعی بالاتری داشتند هر روز قبای تازه می­‌پوشیدند و تا زمانی که تمیز بود، استفاده می‌کردند. در زمستان از پارچه­‌های گرم و در تابستان از پارچه­‌های نازک و خنک برای قبا استفاده می‌­شد.[۲۸] پارچه‌­های قبا می­‌توانستند نازک (بهاری)، معمولی (پاییزی) و ضخیم (زمستانی) باشند.[۲۹] در سرما، قبا را گاهی با پوست یا پارچه نخی کرک­دار آستر می‌­کردند و در گرما، اغلب از پارچه بدون کرک استفاده می‌­کردند. در ابتدای اسلام، قبا را از پارچه اطلسی می‌­دوختند[۳۰] و بعدها، قبای افراد بلندپایه، از اطلس یا پارچه زربافت بود. قباهای گران‌قیمت از رنگ­ها و جنس­‌های خوب ساخته می‌شد و برای بزرگان و امیران بود.[۳۱] قباهای بهاری از پارچه نخی بسیار نازک بود و رنگ آن بر اساس سلیقه فرد، قرمز، زرد، سبز می­‌توانست باشد. جنس پارچه­‌های قبا، شامل قدک، ماهوت، برک، زربفت، ابریشم، اطلس، کرباس و صوف بود. قبای قدکی ارزان بود و بیشتر طبقات ضعیف جامعه می­‌پوشیدند. قدک بوشهری برای زمستان و قدک کاشانی یا یزدی برای تابستان بود. در زمستان، برخی قبای کرباس می‌­پوشیدند. آنان که ثروتمند بودند، از ماهوت انگلیسی یا آلمانی قبا را می‌دوختند و اعیان و اشراف از پارچه‌­های زربفت و اطلس در تهیه قبا استفاده می‌کردند. فقرا قباهایی با پارچه­‌های ضخیم می­‌پوشیدند و بیشتر مردم از پارچه‌­های کاشان و قلمکار، جوانان از پارچه­‌های مخمل، زری و زربفت و افراد مسن از صوف قبا تهیه می‌کردند. در نیمه دوم دوره قاجار، قبای مردم و روحانیون تفاوت پیدا کرد. مردم قبای کوتاه بدون چاک می‌­پوشیدند؛ اما روحانیون شیعه، قبای بلند با یقه 7 را حفظ کردند. رنگ قبای روحانیون محدود به رنگ­‌هایی مانند سفید، قهوه­ای و آبی شد و جنس آن از پارچه­‌های مرسوم زمانه، ساده و بی‌نقش بود. بیشتر مردم قبای مشکی برای عزاداری می‌پوشیدند و قبا را پاس می‌­داشتند و تا جای ممکن آن را به نسل­‌های بعدی منتقل می­‌کردند.[۳۲]

انحصار قبا به روحانیت شیعه

تا دوره رضاشاه گروه­‌های دیگری غیر از روحانیون، مثل تجار و پزشکان و اهل ادب و سالمندان مذهبی هم قبا را البته با کمی تفاوت در رنگ یا کیفیت می‌­پوشیدند؛ [۳۳] اما فرآیند اختصاصی شدن قباپوشی به فقها و روحانیت به میانه دوره قاجار بر می­‌گردد. از میانه دوره قاجار (1175ــ1304ش)، تغییر در پوشاک مردان، به­‌ویژه دوری کردن از قبا، در طول یک روند زمانی و به‌دلایل و عوامل اقتصادی و تجاری، فرهنگی و اجتماعی، سیاسی، حکومتی و نظامی رخ داد. انقلاب صنعتی، فقر مردم، تجارت نامناسب داخلی و خارجی، استفاده نکردن از کالاهای ملی، تعرفه­‌های گمرکی و نظام نامناسب صادرات و واردات کالا، موجب تغییرات اقتصادی شد. این عوامل به­همراه تغییرات سیاسی، همچون ناتوانی ارتش، ناکارآمدی حاکمان داخلی و باخت در جنگ­ها در کنار عوامل دیگری همچون آموزش، رسانه، ترجمه متون، سفر مقامات دولتی و اعزام دانشجو به کشورهای دیگر باعث شدند که فکر مردم تحول پیدا کند و سبک پوشش آنها نیز تغییر کند. در نتیجه قبا به‌­تدریج از میان مردم رخت بربست و رفته‌­رفته به علمای دین محدود شد. به این صورت، قبا به­‌مرور به­‌عنوان لباس روحانیت شیعه شناخته شد و معنای نمادین گرفت. بدین جهت آن هنگام که نوز بلژیکی در جشن سال نو میلادی، قبا و عبا را که بخشی از لباس روحانیت بود، پوشید؛ به­‌عنوان توهین به روحانیت شیعه تلقی و موجب اعتراض علما و مردم شد.[۳۴] رضا پهلوی در سال 1307ش قانون لباس متحدالشکل را تصویب و اجرا کرد. بر اساس این قانون، فقط مراجع و علمایی که اجازه اجتهاد داشتند، می­‌توانستند از قبا، عبا و عمامه استفاده کنند[۳۵] و اکنون این سه به‌­عنوان سه عنصر و رکن لباس روحانیت معروف هستند[۳۶] و طلبه­‌های علوم دینی برای پوشیدن آنها باید مجوز داشته باشند.[۳۷]

قبا در ادبیات و شعر فارسی

در ادبیات و شعر فارسی از گذشته تا به امروز واژه قبا بدان جهت که بخشی از پوشاک رسمی مردم بوده است؛ فراوان مورد استفاده قرار گرفته است.[۳۸] از زمان رودکی و فردوسی به بعد، از قبا در اشعار بسیار استفاده شده است:

رودکی:[۳۹]

از جود قبا داری پوشیده مشهروز مجد بنا داری بر برده مشید

فردوسی:[۴۰]

مرا تخت زین باشد و تاج ترگ قبا جوشن و دل نهاده به مرگ

همچنین، در ضرب­‌المثل‌­ها نیز از قبا یاد شده؛ مثلاً «پیرهن قبا کردن» نشانۀ دریدن پیراهن از روی عصبانیت یا غم است.[۴۱] و نیز «شال و قبا کردن» کنایه از آمادگی جهت سفر است.[۴۲]


پانویس

  1. مکنزی، فرهنگ کوچک زبان پهلوی، 1373ش، ص95.
  2. دهخدا، لغت­نامه، ذیل واژۀ قبا.
  3. «القباء»، وب­سایت المعانی.
  4. «انواع قبا»، وب­سایت ربیع.
  5. سعادتی نیک، «تاریخچه لباس روحانیت»، وب­سایت مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی.
  6. یعقوب­زاده و مافی­تبار، «بازیابی زمینه‌­های تحدید قبا و عبا به روحانیت شیعه در عصر قاجار»، 1400ش، ص135-136.
  7. یعقوب­‌زاده و مافی‌­تبار، «بازیابی زمینه­‌های تحدید قبا و عبا به روحانیت شیعه در عصر قاجار»، 1400ش، ص140.
  8. باصری و کریمی، «پوشاک سنتی به نام قبا در جامعه ایران»، 1398ش، ص266.
  9. باصری و کریمی، «پوشاک سنتی به نام قبا در جامعه ایران»، 1398ش، ص266-267.
  10. باصری و کریمی، «پوشاک سنتی به نام قبا در جامعه ایران»، 1398ش، ص267-269.
  11. باصری و کریمی، «پوشاک سنتی به نام قبا در جامعه ایران»، 1398ش، ص269-273.
  12. باصری و کریمی، «پوشاک سنتی به نام قبا در جامعه ایران»، 1398ش، ص273-275.
  13. باصری و کریمی، «پوشاک سنتی به نام قبا در جامعه ایران»، 1398ش، ص275-276.
  14. باصری و کریمی، «پوشاک سنتی به نام قبا در جامعه ایران»، 1398ش، ص277.
  15. باصری و کریمی، «پوشاک سنتی به نام قبا در جامعه ایران»، 1398ش، ص277-278.
  16. باصری و کریمی، «پوشاک سنتی به نام قبا در جامعه ایران»، 1398ش، ص278.
  17. باصری و کریمی، «پوشاک سنتی به نام قبا در جامعه ایران»، 1398ش، ص279.
  18. باصری و کریمی، «پوشاک سنتی به نام قبا در جامعه ایران»، 1398ش، ص280.
  19. افتخار، «پوشاک زنان محلی»، وب­سایت حوزه.
  20. باصری و کریمی، «پوشاک سنتی به نام قبا در جامعه ایران»، 1398ش، ص280-283.
  21. «قبا»، ویکی‌شیعه.
  22. دبیر، «عبا، قبا، لباده»، جدید آنلاین.
  23. حاتمی، «لباس روحانیت از ابتدای پیدایش تاکنون»، وب­سایت شفقنا.
  24. یعقوب­زاده و مافی­تبار، «بازیابی زمینه­های تحدید قبا و عبا به روحانیت شیعه در عصر قاجار، 1400ش، ص141-142.
  25. سعادتی نیک، «تاریخچه لباس روحانیت»، وب­سایت مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی.
  26. یعقوب‌­زاده و مافی­‌تبار، «بازیابی زمینه­‌های تحدید قبا و عبا به روحانیت شیعه در عصر قاجار»، 1400ش، ص137-139.
  27. «قبا»، ویکی‌شیعه.
  28. حاتمی، «لباس روحانیت از ابتدای پیدایش تاکنون»، وب­سایت شفقنا.
  29. «قبا»، ویکی‌شیعه.
  30. سعادتی نیک، «تاریخچه لباس روحانیت»، وب­سایت مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی.
  31. «انواع قبا»، وب­سایت ربیع.
  32. یعقوب­زاده و مافی­تبار، «بازیابی زمینه­‌های تحدید قبا و عبا به روحانیت شیعه در عصر قاجار»، 1400ش، ص138-150.
  33. رضایی، «فلسفه و پیشینه لباس روحانیت، از قبا و لباده تا عبا و عمامه»، وب­سایت تیجان.
  34. یعقوب‌­زاده و مافی‌­تبار، «بازیابی زمینه­‌های تحدید قبا و عبا به روحانیت شیعه در عصر قاجار»، 1400ش، ص148-149.
  35. رضایی، «فلسفه و پیشینه لباس روحانیت، از قبا و لباده تا عبا و عمامه»، وب­سایت تیجان.
  36. «لباس روحانیت»، ویکی‌فقه.
  37. «آیین‌­نامه تلبس طلاب حوزه­‌های علمیه»، وب­سایت شورای عالی حوزه­‌های علمیه.
  38. زارعی، «بازتاب فرهنگ پوشاک و لباس در ادبیات فارسی»، 1392ش، ص64.
  39. رودکی، ابیات پراکنده، وب­سایت گنجور.
  40. فردوسی، شاهنامه، وب­سایت گنجور.
  41. دهخدا، لغت­نامه، ذیل واژه «پیرهن قبا کردن.
  42. «شال و قوا»، وب­سایت آبادیس.

منابع

  • افتخار، رفیع، «پوشاک زنان محلی»، وب­سایت حوزه، تاریخ درج مطلب: خرداد 1380ش.
  • «القباء»، وب­سایت المعانی، تاریخ بازدید: 28 آذر 1402ش.
  • «انواع قبا»، وب­سایت ربیع، تاریخ بازدید: 25 آذر 1402ش.
  • «آیین­‌نامه تلبس طلاب حوزه‌­های علمیه»، وب­سایت شورای عالی حوزه­‌های علمیه، تاریخ درج مطلب: 25 اردیبهشت 1399ش.
  • باصری، سمیه و کریمی، مریم، «پوشاک سنتی به نام قبا در جامعه ایران»، فصلنامه انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات، سال پانزدهم، شماره 54، بهار 1398ش.
  • حاتمی، اعظم، «لباس روحانیت از ابتدای پیدایش تا­کنون»، وب­سایت شفقنا، تاریخ بازدید: 9 اردیبهشت 1398ش.
  • دبیر، داریوش، «عبا، قبا، لباده»، جدید آنلاین، تاریخ درج مطلب: 29 بهمن 1388ش.
  • رضایی، حسین، «فلسفه و پیشینه لباس روحانیت، از قبا و لباده تا عبا و عمامه»، وب­سایت تیجان، تاریخ درج مطلب: 15 مهر 1400ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، وب‌سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: 28 آذر 1402ش.
  • رودکی، ابوعبدالله، ابیات پراکنده، وب­سایت گنجور، تاریخ بازدید: 6 دی 1402.
  • زارعی، اسداله، «بازتاب فرهنگ پوشاک و لباس در ادبیات ایران»، فصلنامه هنر علم و فرهنگ، شماره 1، زمستان 1392ش.
  • سعادتی­‌نیک، سیدبهزاد، «تاریخچه لباس روحانیت»، وب­سایت مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: 29 تیر 1394ش.
  • «شال و قوا»، وب­سایت آبادیس، تاریخ بازدید: 25 دی 1402ش.
  • فردوسی، ابوالقاسم، شاهنامه، وب­سایت گنجور، تاریخ بازدید: 6 دی 1402ش.
  • «قبا»، ویکی‌شیعه، تاریخ بازدید: 25 آذر 1402ش.
  • «لباده»، ویکی‌شیعه، تاریخ بازدید: 6 دی 1402ش.
  • «لباس روحانیت»، ویکی‌فقه، تاریخ بازدید: 25 آذر 1402ش.
  • مکنزی، د. ن.، فرهنگ کوچک زبان پهلوی، ترجمه مهشید میرفخرایی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ اول، 1373ش.
  • یعقوب‌­زاده،‌هادی و مافی­‌تبار، آمنه، «بازیابی زمینه‌­های تحدید قبا و عبا به روحانیت شیعه در عصر قاجار»، پژوهشنامه انجمن ایرانی تاریخ، سال سیزدهم، شماره پنجاهم، زمستان 1400ش.