قبا
قبا؛ گونهای تنپوش بلند.
قبا نوعی لباس بلند و باز مردانه و زنانه سنتی است که امروزه بیشتر روحانیون شیعه به تن میکنند. این تنپوش، بسته به فرهنگ، آبوهوا و سلیقۀ افراد در رنگ، طرح، جنس و شکلهای مختلف عرضه میشود.
مفهومشناسی
قَبا یا قَباء واژهای عربی برگرفته شده از واژه کباه پهلوی است.[۱] قبا نام جامهای پوشیدنی است که از سمت جلو باز است و پس از پوشیدن، دو طرف پیش آن با دکمه به هم میپیوندد[۲] و از آن رو که دو طرف آن به هم میرسد، قبا نامگذاری شده است.[۳]
تاریخچه قبا
قبا پوشاک سنتی و اصیل ایرانیان است که از دوران باستان تاکنون در فرهنگ زنان و مردان ایران جایگاه داشته و از پادشاهان تا مردم ساده، از دانشمندان تا کشاورزان، از فقها تا بازرگانان و از دیوانیان تا نوازندگان آن را میپوشیدهاند.[۴] این پوشاک، حدود 650 سال پیش از میلاد مسیح به وجود آمده و تاکنون پوشیده میشود. این لباس ایرانی معمولاً دارای حاشیه بوده و در عصر پیامبر اسلام نیز مورد پسند اعراب مسلمان قرار گرفته است[۵] و عباسیان نیز به آن علاقهمند بودهاند. این علاقهمندی باعث شده است که قبا در دورههای مختلف تاریخی و مناطق متنوع ایران استفاده شود. این لباس که نشانه افتخار و احترام و شرافت بوده، توسط ایلخانان مغول و صفویان بهعنوان خلعت به دیگران اهدا میشده است. سفیران خارجی نیز برای حضور در دربار شاه، قبای خلعتی او را باید میپوشیدند. قبا در دورۀ نادرشاه و زندیه نیز پوشاک محبوب مردم و درباریان بوده است. در دورۀ قاجاریه نیز قبا در میان اقشار مختلف اجتماعی، از جمله درباریان، اصناف، مشاغل، مردم ساده و روحانیون پرطرفدار بوده است؛ اما بهتدریج از نیمۀ دوم دوره قاجاریه و بهویژه در دوره پهلوی اول، استفاده از قبا در روحانیت شیعه باقی ماند.[۶]
فلسفه پوشیدن قبا
ایرانیان لباس کوتاه را ناپسند میدانستند؛ بدین جهت حاکمان جامعه و به پیروی از آنها، مردم میل به پوشاندن سر تا پای بدن داشتند و بر این باور بودند که چنین لباسی وقار و متانت ایجاد میکند و میزان احترام اشخاص را به نحوه پوشیدن سر تا پا وابسته میدانستند. این نگاه از عوامل انتخاب تنپوش قبا میان ایرانیان بوده است.[۷]
شکل قبا در دورههای تاریخی
قبا لباسی است که از گذشته تاکنون بین مردان و زنان ایرانی شکل و شمایل مختلفی پیدا کرده است. این پوشاک تحت تاثیر عوامل گوناگونی، همچون موقعیت جغرافیایی و آبوهوایی، فرهنگ و قومیت، سبک زندگی، روابط با کشورها و ملل دیگر و وضعیت اقتصادی و اجتماعی مردم تغییر کرده است.
قبا در دوره مادها
اولین قبایی که ثبت شده است، به دوره مادها بر میگردد. این قبا، آستینهای آن از شانه تا مچ دست بهتدریج تنگ و متصل میشدند. این لباس معمولاً دارای یک حاشیه پهن در کنارهها و پشت آستینها بود که طرحدار میشد. قبا با دو بند در قسمت سینه بسته میشد و گاهی یقه آن با پشم خز که احتمالاً از پوست سگ آبی بود، آراسته میشد.[۸]
قبا در دوره پارسیها
در دوره پارسیها این لباس مشابه دوره مادها بود؛ با این تفاوت که پارسیها در جنگ زیر زره میپوشیدند؛ قبایشان از چرم ساخته میشد و با کمربند بسته میشد.[۹]
قبا در دوره اشکانیان
در دوره اشکانیان نیز از انواع مختلف قبا استفاده میکردند. بعضی از قباهای اشکانی جلوبسته و تا زانو بلند بودند و یقه گرد داشتند. بعضی دیگر جلوباز و یقه اوریب داشتند. بعضی هم جلوباز و یقه گرد داشتند.[۱۰]
قبا در دوره ساسانی
در دوره ساسانی چندین نوع قبا وجود داشت. برخی دامن گرد و ساده و یقه اوریب داشته که از گردن تا پهلوی چپ میرسیده است. برخی دیگر مانند نوع اول دامن گرد داشته، اما یقه آن گرد بوده و جلوی قبا از چال گردن تا پایین دامن باز بوده و روی هم میآمد. برخی دیگر آستین بلند و متصل داشت که تا زانو بلند بود. یقه این قبا چپ و راستی بوده و با کمربندی که دو قالب گرد با دنبالههای آویزان بوده، بسته میشد. دامن این قبا در پهلو و جلو چیندار بود.[۱۱]
قبا در دوره اسلامی
در ابتدای دوره اسلامی در ایران قبای سهربعی با آستین کوتاه رایج بود. این لباس دو نوع جلو بسته و جلو باز داشت که با دکمه بسته میشد. یقه این قبا معمولاً سهگوش و افقی بود و تا نیمه سینه میرسید. دامن این قبا در جلو شکاف داشت. زیر این قبا معمولاً پیراهنی بلند تا پشت پا با آستینهای بلند پوشیده میشد. قباهای دیگری نیز در دوره اسلامی رایج بود که جلوباز و بلند تا پشت پا بوده و یقه آن پوستدوزی شده بود. این قباها هم آستین بلند و هم آستین کوتاه داشت و گاهی روی شانه آنها زردوزی و قالبدوزی میشد.[۱۲]
قبا در دورههای صفاری، سامانی، آلبویه و غزنوی
در دورههای صفاری، سامانی، آلبویه و غزنوی زنان قباهایی با آستین کوتاه و جلوباز میپوشیدند که با دکمه، شال یا کمربند محکم میشدند. در دوره آلبویه، قبا یک روپوش بود که بدن را کاملاً میپوشاند و در فصل سرما گرم نگه میداشت. قبا در این دورهها، علامتی از مقام و ارزش افراد بود و افراد برجسته، قباهای ابریشمی و رنگی با جواهرات دوختهشده میپوشیدند. انواع مختلفی از قبا در این دورهها وجود داشته است که مشهورترین آنها زندینچی، عتابی و ویذاری بودند.[۱۳]
قبا در دورههای سلجوقی و خوارزمشاهی
در دورههای سلجوقی و خوارزمشاهی، قبا لباسی بود که تمام طبقات اجتماعی از آن استفاده میکردند. قبا برای کارگران و پیشهوران تا زانو بلند بود و با کمربند محکم میشد. بازرگانان ثروتمند دو قبا روی هم و بدون کمربند میپوشیدند. بزرگان و مقامات دولتی قباهایی مشابه قبای بازرگانان، اما با تزئینات بیشتر داشتند. قبا در این دوره هم جلوباز و هم جلوبسته و یقه آن معمولاً مایل یا برگردان بود. آستین قبا بازوبند داشته و یقه، دم آستین و گاهی دامن قبا کناره داشت.[۱۴]
قبا در دوره تیموری
در دوره تیموری، دو نوع قبا پوشیده میشد. قبای زیرین، آستین بلند داشت که گاهی تنگ و گاهی گشاد بود. این قبا از میانه باز یا بسته و یقه آن از شانه چپ تا زیر بغل راست، مایل بود. قبای رویین، بهاندازه قبای زیرین بود و آستین بلند یا کوتاه داشت. این قبا برای نمایش پیراهن زیرین، جلوباز بوده است که با کمربند و شال بسته میشد. یقه قبای رویین برگردان و ساده بود و روی شانهها قلابدوزی میشد.[۱۵]
قبا در دوره صفوی
در دوره صفوی، قبا در بالاتنه تنگ و چسبان و در پایین با چینهای موجی گشاد بود. مردان معمولاً قبای بلند و جلوباز روی لباسهای دیگر میپوشیدند. در این دوره، هم کمربند باریک و هم شال کمر متداول بود. قبای زنان این دوره، جلوباز و آستین بلند و تنگ بود و تا پشت دست میرسید. در دورههای افشاریه و زندیه، قباها از پارچههای ابریشمی با گلدوزی زیبا ساخته میشدند. روی یقه قبا، مروارید و الماس کوچک دوخته میشد. قبا در بالا تنه تنگ و چسبان و در پایین با چینهای موجی گشاد بود. آستین قبا بلند و سنبوسهدار بوده است و گاهی با پنبه، یراق و قیطان تزئین میشد. قباهای این دوره، نسبت به دورههای دیگر، کوتاهتر بودند.[۱۶]
قبا در دوره قاجاریه
قبا در دوره اول قاجاریه تا کمر تنگ و چسبان و در پایین با شکل کلوش یا ناقوس گشاد بود. قبا در دورۀ دوم قاجاریه پس از سفر ناصرالدین شاه به اروپا، تا زانو کوتاه شد.[۱۷]
قبا در دوره پهلوی
در دوره پهلوی، پوشاک سنتی ممنوع و پوشاک یکسان الزامی شد. بنابراین لباسهای اروپایی، مانند کت و دامن، کت و شلوار و کلاه لبه پهن در ایران پرطرفدار شدند. البته روحانیون از این قانون استثنا شدند. به همین دلیل استفاده از لباسهای سنتی مثل قبا، خیلی کم شد.[۱۸]
قبا در میان اقوام مختلف ایران
هماکنون غیر از روحانیون شیعه، برخی اقوام ایرانی از قبا استفاده میکنند. قبا در مناطق مختلف ایران، شکل و طرحهای متنوعی دارد.
قبا در میان کردها
در کردستان، قبای زنان بلند و چاکدار است و یقه آن با دکمه و قیطان بسته میشود.[۱۹] قبا از پارچههای زری و گلدار دوخته میشود و آستین آن ساده و معمولی است و در مچ برگردانده میشود. دامن و کناره قبا حاشیه مشکی به عرض 3 سانتیمتر دارد و آستر دامن زیگزاگ است. قبای مردان کرد خراسان شمالی از پشم دستباف کمعرض و تا زانو بلند است و یقه برگردان ندارد. آستین قبا تنگ و ساده است و در مچ و پایین قبا چاک دارد. قبا در دو طرف اوریب بوده و روی هم میافتد. قبا در دو پهلو جیب دارد و در کمر تنگ و در دامن گشاد است. گاهی مردان کمربند چرمی روی قبا میبندند. قبای بختیاریها تا نیمه ساق پا بلند بوده و آستین آن صاف و در مچ، چاک دارد. قبای کردها در پشت چیندار است و در کمر تنگ و در پایین گشاد میشود. همچنین در دو پهلو جیب دارد و یقه آن ایستاده است.
قبا در میان بلوچها
قبای بلوچی زیبا و پر از سوزندوزی، با طرح ساده، آستینهای بلند و یقه گرد بدون برگردان است. قبا از جلو راست میآید و با دو دکمه در گردن و کمر بسته میشود. قبا دو جیبنما در پهلوهای کمر دارد و دامن آن در دو طرف چاک 10 سانتیمتری دارد.
قبا در میان ترکمنها
قبای ترکمن تا ساق پا بلند است و یقه گرد و ساده بدون برگردان دارد. آستین قبا از زیر بغل تا مچ دست تنگ میشود. قبا از کمر به پایین گشاد بوده و در دو پهلو چاک دارد. روی یقه، کناره یقه، دامن، مچ دست و چاکها سوزندوزی زیبا دارد. قبا از پارچههای ابریشمی و مخملی ساخته میشود و آستر دارد. در زیر بغل قبا تکههای سهگوشی از پارچههای متفاوت دوخته میشود.[۲۰]
قبا در میان روحانیون
در قبای روحانیون شیعه از گذشته تاکنون، تغییراتی رخ داده است. روحانیون شیعه قبا را روی پیراهن و شلوار یا دشداشه میپوشند و روی آن عبا میاندازند.[۲۱] این قبا دارای 12 جیب بزرگ و کوچک است و گریبان آن شکل 7 دارد.[۲۲] در گذشته روحانیون مانند بقیه مردم، یک یا دو شال روی قبا میبستند که دو سرش گلدار و زربفت بود.[۲۳] این شالها که بخشی از پوشش قبا به شمار میرفت؛ بسیار بلند بود. جنس و رنگ این شال براساس شخصیت صاحب آن انتخاب میشد. اغلب این شال از ترمه کشمیر و یا کرمانی بود. انواع شالهای آن دوره عبارت بودند از هندی ساده و ململ و یا شال کشمیری و کرمانی، گلدار موصلی و شال سفید از جنس کتان. به مرور جوانان از نیمه دوم قاجاریه از بستن شال بر روی قبا و دور کمر رویگردان شدند.[۲۴]
ساختار قبای روحانیون
قبای روحانیون تا روی پا بلند بود؛ قبا از راست روی شکم میآمد و از زیر بغل چپ با بندهایی بسته میشد و از چپ روی آن میافتاد و با چهار بند از راست بسته میشد؛ ولی یک بند همیشه باز و روی بقیه بندها آویزان بود. قبا تا کمر تنگ و چسبان بود و شکم را میپوشاند و میفشارد و از کمر به پایین گشاد میشد و شکل زنگوله میگرفت.[۲۵] دامن قبا باید گشاد میبود تا در قسمت جلو روی هم قرار بگیرد و قسمتهای مخفی بدن را بپوشاند و اگر لباسی این گونه نبود، جلف قلمداد میشد و پوشیدن آن شرمآور بود. آستین قبا صاف و تنگ بود و بازو را میپوشاند. امروزه این لباس زمانی که روی هم میآید، با دکمههایی بسته میشود. با بستن این دکمهها، یک طرف قبا روی طرف دیگر میافتد و شکل عدد هفت میدهد. آستینهای قبا بلند و گشاد هستند تا بتوان آن را برای وضو به راحتی بالا زد تا هنگام شستن آرنجها، آستینها خیس نشود.[۲۶] قبا از زیر بغل شکاف دارد تا هوا بتواند به داخل لباس وارد و خارج شود. جیبهای دو طرف قبا بزرگ است تا بتوان دامن آن را در زمان طهارت و وضو تا کرد و در جیب گذاشت. قبا همچنین چاکهایی در دو طرف پایین دارد که کمک میکند راحتتر بتوان حرکت کرد و قبا را تا کرد.[۲۷]
جنس و رنگ قبا
رنگ و جنس قبا بستگی به شرایط آبوهوایی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی داشته است. افرادی که منزلت اجتماعی بالاتری داشتند هر روز قبای تازه میپوشیدند و تا زمانی که تمیز بود، استفاده میکردند. در زمستان از پارچههای گرم و در تابستان از پارچههای نازک و خنک برای قبا استفاده میشد.[۲۸] پارچههای قبا میتوانستند نازک (بهاری)، معمولی (پاییزی) و ضخیم (زمستانی) باشند.[۲۹] در سرما، قبا را گاهی با پوست یا پارچه نخی کرکدار آستر میکردند و در گرما، اغلب از پارچه بدون کرک استفاده میکردند. در ابتدای اسلام، قبا را از پارچه اطلسی میدوختند[۳۰] و بعدها، قبای افراد بلندپایه، از اطلس یا پارچه زربافت بود. قباهای گرانقیمت از رنگها و جنسهای خوب ساخته میشد و برای بزرگان و امیران بود.[۳۱] قباهای بهاری از پارچه نخی بسیار نازک بود و رنگ آن بر اساس سلیقه فرد، قرمز، زرد، سبز میتوانست باشد. جنس پارچههای قبا، شامل قدک، ماهوت، برک، زربفت، ابریشم، اطلس، کرباس و صوف بود. قبای قدکی ارزان بود و بیشتر طبقات ضعیف جامعه میپوشیدند. قدک بوشهری برای زمستان و قدک کاشانی یا یزدی برای تابستان بود. در زمستان، برخی قبای کرباس میپوشیدند. آنان که ثروتمند بودند، از ماهوت انگلیسی یا آلمانی قبا را میدوختند و اعیان و اشراف از پارچههای زربفت و اطلس در تهیه قبا استفاده میکردند. فقرا قباهایی با پارچههای ضخیم میپوشیدند و بیشتر مردم از پارچههای کاشان و قلمکار، جوانان از پارچههای مخمل، زری و زربفت و افراد مسن از صوف قبا تهیه میکردند. در نیمه دوم دوره قاجار، قبای مردم و روحانیون تفاوت پیدا کرد. مردم قبای کوتاه بدون چاک میپوشیدند؛ اما روحانیون شیعه، قبای بلند با یقه 7 را حفظ کردند. رنگ قبای روحانیون محدود به رنگهایی مانند سفید، قهوهای و آبی شد و جنس آن از پارچههای مرسوم زمانه، ساده و بینقش بود. بیشتر مردم قبای مشکی برای عزاداری میپوشیدند و قبا را پاس میداشتند و تا جای ممکن آن را به نسلهای بعدی منتقل میکردند.[۳۲]
انحصار قبا به روحانیت شیعه
تا دوره رضاشاه گروههای دیگری غیر از روحانیون، مثل تجار و پزشکان و اهل ادب و سالمندان مذهبی هم قبا را البته با کمی تفاوت در رنگ یا کیفیت میپوشیدند؛ [۳۳] اما فرآیند اختصاصی شدن قباپوشی به فقها و روحانیت به میانه دوره قاجار بر میگردد. از میانه دوره قاجار (1175ــ1304ش)، تغییر در پوشاک مردان، بهویژه دوری کردن از قبا، در طول یک روند زمانی و بهدلایل و عوامل اقتصادی و تجاری، فرهنگی و اجتماعی، سیاسی، حکومتی و نظامی رخ داد. انقلاب صنعتی، فقر مردم، تجارت نامناسب داخلی و خارجی، استفاده نکردن از کالاهای ملی، تعرفههای گمرکی و نظام نامناسب صادرات و واردات کالا، موجب تغییرات اقتصادی شد. این عوامل بههمراه تغییرات سیاسی، همچون ناتوانی ارتش، ناکارآمدی حاکمان داخلی و باخت در جنگها در کنار عوامل دیگری همچون آموزش، رسانه، ترجمه متون، سفر مقامات دولتی و اعزام دانشجو به کشورهای دیگر باعث شدند که فکر مردم تحول پیدا کند و سبک پوشش آنها نیز تغییر کند. در نتیجه قبا بهتدریج از میان مردم رخت بربست و رفتهرفته به علمای دین محدود شد. به این صورت، قبا بهمرور بهعنوان لباس روحانیت شیعه شناخته شد و معنای نمادین گرفت. بدین جهت آن هنگام که نوز بلژیکی در جشن سال نو میلادی، قبا و عبا را که بخشی از لباس روحانیت بود، پوشید؛ بهعنوان توهین به روحانیت شیعه تلقی و موجب اعتراض علما و مردم شد.[۳۴] رضا پهلوی در سال 1307ش قانون لباس متحدالشکل را تصویب و اجرا کرد. بر اساس این قانون، فقط مراجع و علمایی که اجازه اجتهاد داشتند، میتوانستند از قبا، عبا و عمامه استفاده کنند[۳۵] و اکنون این سه بهعنوان سه عنصر و رکن لباس روحانیت معروف هستند[۳۶] و طلبههای علوم دینی برای پوشیدن آنها باید مجوز داشته باشند.[۳۷]
قبا در ادبیات و شعر فارسی
در ادبیات و شعر فارسی از گذشته تا به امروز واژه قبا بدان جهت که بخشی از پوشاک رسمی مردم بوده است؛ فراوان مورد استفاده قرار گرفته است.[۳۸] از زمان رودکی و فردوسی به بعد، از قبا در اشعار بسیار استفاده شده است:
رودکی:[۳۹]
از جود قبا داری پوشیده مشهر | وز مجد بنا داری بر برده مشید |
فردوسی:[۴۰]
مرا تخت زین باشد و تاج ترگ | قبا جوشن و دل نهاده به مرگ |
همچنین، در ضربالمثلها نیز از قبا یاد شده؛ مثلاً «پیرهن قبا کردن» نشانۀ دریدن پیراهن از روی عصبانیت یا غم است.[۴۱] و نیز «شال و قبا کردن» کنایه از آمادگی جهت سفر است.[۴۲]
پانویس
- ↑ مکنزی، فرهنگ کوچک زبان پهلوی، 1373ش، ص95.
- ↑ دهخدا، لغتنامه، ذیل واژۀ قبا.
- ↑ «القباء»، وبسایت المعانی.
- ↑ «انواع قبا»، وبسایت ربیع.
- ↑ سعادتی نیک، «تاریخچه لباس روحانیت»، وبسایت مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ یعقوبزاده و مافیتبار، «بازیابی زمینههای تحدید قبا و عبا به روحانیت شیعه در عصر قاجار»، 1400ش، ص135-136.
- ↑ یعقوبزاده و مافیتبار، «بازیابی زمینههای تحدید قبا و عبا به روحانیت شیعه در عصر قاجار»، 1400ش، ص140.
- ↑ باصری و کریمی، «پوشاک سنتی به نام قبا در جامعه ایران»، 1398ش، ص266.
- ↑ باصری و کریمی، «پوشاک سنتی به نام قبا در جامعه ایران»، 1398ش، ص266-267.
- ↑ باصری و کریمی، «پوشاک سنتی به نام قبا در جامعه ایران»، 1398ش، ص267-269.
- ↑ باصری و کریمی، «پوشاک سنتی به نام قبا در جامعه ایران»، 1398ش، ص269-273.
- ↑ باصری و کریمی، «پوشاک سنتی به نام قبا در جامعه ایران»، 1398ش، ص273-275.
- ↑ باصری و کریمی، «پوشاک سنتی به نام قبا در جامعه ایران»، 1398ش، ص275-276.
- ↑ باصری و کریمی، «پوشاک سنتی به نام قبا در جامعه ایران»، 1398ش، ص277.
- ↑ باصری و کریمی، «پوشاک سنتی به نام قبا در جامعه ایران»، 1398ش، ص277-278.
- ↑ باصری و کریمی، «پوشاک سنتی به نام قبا در جامعه ایران»، 1398ش، ص278.
- ↑ باصری و کریمی، «پوشاک سنتی به نام قبا در جامعه ایران»، 1398ش، ص279.
- ↑ باصری و کریمی، «پوشاک سنتی به نام قبا در جامعه ایران»، 1398ش، ص280.
- ↑ افتخار، «پوشاک زنان محلی»، وبسایت حوزه.
- ↑ باصری و کریمی، «پوشاک سنتی به نام قبا در جامعه ایران»، 1398ش، ص280-283.
- ↑ «قبا»، ویکیشیعه.
- ↑ دبیر، «عبا، قبا، لباده»، جدید آنلاین.
- ↑ حاتمی، «لباس روحانیت از ابتدای پیدایش تاکنون»، وبسایت شفقنا.
- ↑ یعقوبزاده و مافیتبار، «بازیابی زمینههای تحدید قبا و عبا به روحانیت شیعه در عصر قاجار، 1400ش، ص141-142.
- ↑ سعادتی نیک، «تاریخچه لباس روحانیت»، وبسایت مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ یعقوبزاده و مافیتبار، «بازیابی زمینههای تحدید قبا و عبا به روحانیت شیعه در عصر قاجار»، 1400ش، ص137-139.
- ↑ «قبا»، ویکیشیعه.
- ↑ حاتمی، «لباس روحانیت از ابتدای پیدایش تاکنون»، وبسایت شفقنا.
- ↑ «قبا»، ویکیشیعه.
- ↑ سعادتی نیک، «تاریخچه لباس روحانیت»، وبسایت مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ «انواع قبا»، وبسایت ربیع.
- ↑ یعقوبزاده و مافیتبار، «بازیابی زمینههای تحدید قبا و عبا به روحانیت شیعه در عصر قاجار»، 1400ش، ص138-150.
- ↑ رضایی، «فلسفه و پیشینه لباس روحانیت، از قبا و لباده تا عبا و عمامه»، وبسایت تیجان.
- ↑ یعقوبزاده و مافیتبار، «بازیابی زمینههای تحدید قبا و عبا به روحانیت شیعه در عصر قاجار»، 1400ش، ص148-149.
- ↑ رضایی، «فلسفه و پیشینه لباس روحانیت، از قبا و لباده تا عبا و عمامه»، وبسایت تیجان.
- ↑ «لباس روحانیت»، ویکیفقه.
- ↑ «آییننامه تلبس طلاب حوزههای علمیه»، وبسایت شورای عالی حوزههای علمیه.
- ↑ زارعی، «بازتاب فرهنگ پوشاک و لباس در ادبیات فارسی»، 1392ش، ص64.
- ↑ رودکی، ابیات پراکنده، وبسایت گنجور.
- ↑ فردوسی، شاهنامه، وبسایت گنجور.
- ↑ دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه «پیرهن قبا کردن.
- ↑ «شال و قوا»، وبسایت آبادیس.
منابع
- افتخار، رفیع، «پوشاک زنان محلی»، وبسایت حوزه، تاریخ درج مطلب: خرداد 1380ش.
- «القباء»، وبسایت المعانی، تاریخ بازدید: 28 آذر 1402ش.
- «انواع قبا»، وبسایت ربیع، تاریخ بازدید: 25 آذر 1402ش.
- «آییننامه تلبس طلاب حوزههای علمیه»، وبسایت شورای عالی حوزههای علمیه، تاریخ درج مطلب: 25 اردیبهشت 1399ش.
- باصری، سمیه و کریمی، مریم، «پوشاک سنتی به نام قبا در جامعه ایران»، فصلنامه انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات، سال پانزدهم، شماره 54، بهار 1398ش.
- حاتمی، اعظم، «لباس روحانیت از ابتدای پیدایش تاکنون»، وبسایت شفقنا، تاریخ بازدید: 9 اردیبهشت 1398ش.
- دبیر، داریوش، «عبا، قبا، لباده»، جدید آنلاین، تاریخ درج مطلب: 29 بهمن 1388ش.
- رضایی، حسین، «فلسفه و پیشینه لباس روحانیت، از قبا و لباده تا عبا و عمامه»، وبسایت تیجان، تاریخ درج مطلب: 15 مهر 1400ش.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، وبسایت واژهیاب، تاریخ بازدید: 28 آذر 1402ش.
- رودکی، ابوعبدالله، ابیات پراکنده، وبسایت گنجور، تاریخ بازدید: 6 دی 1402.
- زارعی، اسداله، «بازتاب فرهنگ پوشاک و لباس در ادبیات ایران»، فصلنامه هنر علم و فرهنگ، شماره 1، زمستان 1392ش.
- سعادتینیک، سیدبهزاد، «تاریخچه لباس روحانیت»، وبسایت مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: 29 تیر 1394ش.
- «شال و قوا»، وبسایت آبادیس، تاریخ بازدید: 25 دی 1402ش.
- فردوسی، ابوالقاسم، شاهنامه، وبسایت گنجور، تاریخ بازدید: 6 دی 1402ش.
- «قبا»، ویکیشیعه، تاریخ بازدید: 25 آذر 1402ش.
- «لباده»، ویکیشیعه، تاریخ بازدید: 6 دی 1402ش.
- «لباس روحانیت»، ویکیفقه، تاریخ بازدید: 25 آذر 1402ش.
- مکنزی، د. ن.، فرهنگ کوچک زبان پهلوی، ترجمه مهشید میرفخرایی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ اول، 1373ش.
- یعقوبزاده،هادی و مافیتبار، آمنه، «بازیابی زمینههای تحدید قبا و عبا به روحانیت شیعه در عصر قاجار»، پژوهشنامه انجمن ایرانی تاریخ، سال سیزدهم، شماره پنجاهم، زمستان 1400ش.