حجاب در اندیشه اسماء بارلاس
حجاب در اندیشه اسماء بارلاس؛ دیدگاه اسماء بارلاس درمورد پوشش زنان مسلمان.
اسماء بارلاس[یادداشت ۱] قرآنپژوه مسلمان، معتقد است دستور به استفاده از جلباب[یادداشت ۲] در آیۀ 59 سورۀ احزاب، تاریخمند و مربوط به شرایط دورۀ نزول قرآن است و با ارائۀ تفسیر خاصی از آیۀ 31 سورۀ نور، پوشش را در حد پوشاندن اعضاء جنسی برای مردان و زنان واجب میداند.
دیدگاه بارلاس در مورد حجاب
اسماء بارلاس[۱] عقیده دارد، حجاب بهمعنای پوشش زنان مسلمان در برابر مردان نامحرم است و آیات مربوط به آن در قرآن دو دسته هستند؛ دستۀ اول آیات 59 و 60 سورۀ احزاب و دستۀ دوم آیات 30 و 31 سورۀ نور. او از جمله محققان مسلمانی است که در راستای تفسیر صحیح قرآن و خوانش ضد مردسالارانه از آن، نظرات مفسران سنتی را به چالش کشیده و دیدگاههای متفاوتی درمورد حجاب مطرح کرده است.[۲] بارلاس عقیده دارد، مفسران قرآن دچار اشتباه شدهاند و با استناد به آیات قرآن، انواع پوششها از حجاب سر تا پوشش کل بدن را فتوا دادهاند. از نظر او دیدگاه مفسران پیرامون حدود پوشش زنان بهمرور توسعه یافت و حتی به تفکیک جنسیتی و خانهنشینی زنان منجر شد.[۳]
تاریخمندی حکم پوشش در آیه 59 سورۀ احزاب
بارلاس عقیده دارد هدف از حکم استفاده از «جلباب» در آیۀ 59 سورۀ احزاب، پوشاندن زنان مسلمان نیست؛ بلکه علامتی است برای مردان عرب جاهلی تا از این طریق زنان مسلمان را بشناسند و به آنان تعرض نکنند. بارلاس دیدگاه خود را مستند به دو ریشۀ فرهنگی و تاریخی میداند؛ از لحاظ فرهنگی، در جوامع کهن حضور یک زن در فضای عمومی جامعه نشاندهندۀ فساد اخلاقی وی بود؛ بنابراین در جامعهای با چنین پیشینۀ فرهنگی، حکم استفاده از جلباب راهکاری بود برای مشخص کردن زنانی که سوءاستفاده و تعرض به آنها ممنوع بود. ریشۀ تاریخی دیدگاه بارلاس مربوط به شأن نزول و سیاق درونمتنی آیات سورۀ احزاب است. مطابق با برخی از آیات، در زمان نزول این سوره، برخی از مردان جاهلی علیه مسلمانان فتنه برپا کرده بودند و حتی به عایشه همسر پیامبر نیز تهمت ناروا زده بودند؛ بنابراین نزول آیاتی پیرامون پوشش، عاملی برای امنیت روحی و حفظ آبروی زنان مسلمان بود.[۴] به عقیدۀ بارلاس، جلباب نشانهای از فرهنگ فاسد دوران جاهلیت است و نباید آن را بهعنوان مدرکی بر الزام پوشش زنان مسلمان در تمام دورانها دانست.[۵]
دستور قرآن به رعایت حدود پوشش در آیات سوره نور
بارلاس با بررسی آیات 30 و 31 سورۀ نور معتقد است، روش خاص لباس پوشیدن اعراب زمان نزول این آیات نباید بهعنوان الگو برای سایر جوامع و دورانها مشخص شود. از نظر وی، در هر عصر و جامعهای میتوان برداشتی متناسب با فرهنگ همان جامعه از قواعد پوشش داشت و هدف قرآن فقط ترویج عفت به همۀ فرهنگها و جوامع است.[۶] او عقیده دارد، دستور «کنترل نگاه» که خطاب به زنان و مردان مسلمان صادر شده، نشان میدهد در عصر نزول قرآن، زنان بدون حجاب صورت و آزادانه در جامعه رفت و آمد داشتند و امکان نگاه کردن به چهره برای مردان و زنان وجود داشت.[۷] بارلاس معتقد است، براساس آیات سورۀ نور، حجاب اصلی بهمعنای کنترل چشم است. از نظر وی پوشش عفیفانه برای هر دو جنس زن و مرد لازم است و این امر فقط مختص زنان نیست. همچنین او عقیده دارد که براساس دستور قرآن به حفظ فرج به زنان و مردان، عفت در لباس هم فقط در حد پوشاندن اعضاء تناسلی برای هر دو جنس ضروری است. او بر اساس اشارۀ آیه به اعضاء جنسی، «خِمار»[یادداشت ۳] را وسیلهای برای پوشاندن سینه میداند و عقیده دارد، مفسران مسلمان به اشتباه با تمرکز بر واژۀ «زینت» الزام پوشاندن موی سر و صورت زنان را به آیۀ قرآن مستند کردهاند.[۸] به نظر بارلاس، حجاب رایج کنونی میان زنان مسلمان؛ خصوصاً دستور به پوشاندن صورت و خانهنشینی، حکم قرآن نیست و حتی زنان مسلمان بدون پوشاندن صورت خود اعمال حج را به جا میآورند.[۹]
فلسفه حجاب از نظر بارلاس
در اندیشۀ بارلاس، فلسفۀ حکم پوشش در قرآن تحریکآمیز بودن بدن زنان نیست؛ بلکه دستور به استفاده از جلباب فقط برای شناخته شدن زنان مسلمان آزاد و جلوگیری از تعرض به آنان بود. به همین جهت در عصر جدید، به جای محدود کردن زنان به استفادۀ نوعی خاص از پوشش، وضع قوانین جزایی موجب کنترل شهوت مردان شده و مشکل تعرض به زنان از این طریق برطرف شده است.[۱۰] بارلاس معتقد است مفسران سنتی بهدلیل گرایش به جهانشمول سازی آیات محدود قرآن، بهتدریج مطالب جدیدی را به حدود پوشش شرعی افزودهاند و موجب توسعۀ آن شدهاند. وی عقیده دارد هیچکس حق ندارد زنان مسلمان را ملزم به رعایت قواعد خاصی درمورد پوشش کند؛ زیرا حجاب عملی اخلاقی است، نه حکم فقهی و براساس آیۀ 256 سورۀ بقره کسی حق ندارد، عملی اخلاقی را بر دیگران اجبار کند و از سوی دیگر، آیات مربوط به پوشش زنان مسلمان فقط پیامبر را خطاب قرار دادهاند و جهانشمول نیستند.[۱۱]
دیدگاه اندیشمندان درباره اندیشه بارلاس
به عقیدۀ پژوهشگران دلایل و استدلالهای بارلاس در مورد علت صدور حکم حجاب و تاریخمندی آن نادرست است. بارلاس علت دستور قرآن به حجاب را تنها حفظ امنیت زنان قلمداد کرده است و برای همین عقیده دارد در جامعۀ کنونی با وضع قوانین جزایی، دیگر نیازی به پوشش بدن از نامحرم برای حفظ امنیت نیست؛ درحالیکه سورۀ احزاب در شهر مدینه و در زمانی که حاکمیت جامعه با پیامبر بود و قوانین جزایی گوناگونی برای مجازات مجرمان وجود داشت نازل شده است؛ بنابراین دستور قرآن برای استفاده از جلباب در جامعهای که پیامبر و اصحاب ایشان حضور داشتند صرفاً برای حفظ امنیت زنان نبود که بر اساس نظر بارلاس به خاطر وجود قوانین جزایی، دیگر نیازی به حجاب وجود نداشته باشد.[۱۲]
یادداشت
- ↑ اسماء بارلاس متولد1950م در پاکستان است. وی دکترای خود را در رشتۀ مطالعات بینالملل از دانشگاه دنور دریافت کرد. او از دهۀ نود میلادی به مطالعات قرآنی پرداخت. بارلاس از سال 1991م بهعنوان استاد علوم سیاسی و مدیر مرکز مطالعات فرهنگی، نژاد و قومیت در کالج ایتاکا در شهرنیویورک به فعالیت مشغول شد. مهمترین کتاب وی «زنان باورمند به اسلام، خوانشزدایی تفاسیر پدرسالارانۀ قرآن» نام دارد.
- ↑ به عقیدۀ لغتشناسان جلباب، پیراهن، ردا، و یا لباسی سرتاسری است که روی لباسهای دیگر پوشیده میشود.
- ↑ ریشۀ واژۀ خِمار به معنای پوشاندن است و در آیۀ سورۀ نور، خِمار چیزی است که زنان با آن سر خود را میپوشانند.
پانویس
- ↑ .Asma Barlas
- ↑ .Barlas, Engaging Islamic Feminism, 2008,p.15
- ↑ .Barlas, Believing Women in Islam,2002,p.54-55
- ↑ .Barlas, Believing Women in Islam,2002,p.56
- ↑ .Barlas, Women’s and Feminist Readings of the Qur’an,2006,p.269
- ↑ .Barlas, Believing Women in Islam,2002,p.157-158
- ↑ .Barlas, Women’s and Feminist Readings of the Qur’an,2006,p.269
- ↑ .Barlas, Believing Women in Islam,2002,p.158
- ↑ .Barlas, Believing Women in Islam,2002,p.55
- ↑ .Barlas, Women’s and Feminist Readings of the Qur’an,2006,p.269
- ↑ .Barlas, Believing Women in Islam,2002,p.55
- ↑ هدایتزاده و همکاران، «تحلیل دیدگاه فمینیستهای اسلامی دربارۀ حجاب، مطالعۀ موردی دیدگاه اسماء بارلاس»، اسفند1396ش، ص51-61.
منابع
- قرآن مجید
- ابنمنظور، محمد بن مکرم، لسانالعرب، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق.
- هدایتزاده، محمدصادق و همکاران، «تحلیل دیدگاه فمینیستهای اسلامی دربارۀ حجاب، مطالعۀ موردی دیدگاه اسماء بارلاس»، دوفصلنامۀ علمی-پژوهشی مطالعات جنسیت و خانواده، دورۀ5، شمارۀ2، اسفند 1396ش.
- .Barlas,Asma;Believing Women in Islam; Unreading Patriarchal Interpretations of the Quran, Austin:University of Texas Press,2002
- .Barlas,Asma; Women’s and Feminist Readings of the Qur’an,” in Jane McAuliffe (ed.), Cambridge Companion to the Qur’an ,Cambridge University Press, 2006
- .Barlas,Asma; Engaging Islamic Feminism: Provinclializing Feminism as a Master Narrative; in Islamic Feminism: University of Tempere, 2008