پوشاک اشکانیان در آثار باستانی
پوشاک اشکانیان در آثار باستانی؛ تنپوش اشکانیان، حک شده روی پیکرهها و نقشبرجستهها.
نقشبرجستهها بخشی از تاریخ فرهنگ و هنر ایران هستند که نوع لباس، زیورآلات، تزیینات، آرایش چهره و مو را نشان میدهند. صدها پیکره و نقشبرجسته از سبک پوشش مردان و زنان، از ایران و کشورهای دیگر بر جای مانده است. در دورۀ اشکانی علاوهبر مجسمهها و سنگنگارهها، آثار نقاشی نیز دیده میشود.
مجسمهسازی در دورۀ اشکانی
مجسمهها و نقشبرجستههای بهجامانده از این دوره متأثر از شیوۀ هنر یونانی و مربوط به شاهان، حاکمان و افراد نظامی و مذهبی است. پیکرهها و مجسمههای اولیه، دارای لباسهای ایرانی راستا و خشک، چیندار و مزین به انواع جواهر بودند. استفاده از خطوط نرم و مستقیم به شیوۀ هخامنشی و استفاده از عمق و تأثیر قوی هنر یونان، بهترتیب از ویژگیهای نگارههای نمرود داغ و کوه خواجه به شمار میرود؛ همچنین از خصوصیات مجسمههای شاهان و خدایان هترا، یکسان بودن حالت چهره و جامههای آنان است.[۱]
پوشاک مردان اشکانی
از مهمترین تصاویر پوشاک مردان اشکانی که در نقشبرجستهها حک شده، عبارت است از:
الف) نقشبرجستۀ سر پل ذهاب
قسمت عظیمی از این نقشبرجسته را تصویر یک پادشاه سوار بر اسب با یک رعیت نشان میدهد. شاه کلاهی به سر دارد که اطراف آن را رشتهها و منگولههای سلطنتی فراگرفته و گوشههای بلند آن، روی شانه افتاده است. او لباس تنگ با شلواری گشاد و بسیار بلند پوشیده؛ بهطوری که روی چکمهها را پوشانده است. رعیت نیز کت کوتاه با شلواری تنگ و چسبان بر تن دارد. کفشهای او نیز بر خلاف کفش شاه، بدون بند و ساده است.[۲]
ب) خونْگِ نوروزی
خونگ اژدر یا خونگ نوروزی در پانزده کیلومتری شمال ایذه در خوزستان واقع شده است. روی این صخره، سوارکاری بههمراه غلامی دیده میشود. در سمت راست آنها نیز چهار شخصیت که لباس پارتی بر تن دارند، حجاری شدهاند. مرد سوار بر اسب، کلاهخود پردار روی سر دارد و پیراهن و شلواری بهسبک پارتی پوشیده است. لباس غلام، پیراهن چیندار بلندی است و شلوار را درون نیمچکمههایش قرار داده است.[۳]
ج) خونْگِ یار علیوند
این نقشبرجسته که در پنج کیلومتری خونگ نوروزی قرار دارد، دو شخصیت را نشان میدهد که هر دو پیراهنی بلند چیندار و شلوار با چکمه پوشیدهاند.[۴]
د) تَنْگ سَرْوَک
در تنگسروک حداقل چهار نقشبرجستۀ سنگی وجود دارد. روی یکی از سنگهای این کوه، سه صحنه حجاری شده است. در وجه شمال غربی تنگسروک، دو شخص در دو سطح متفاوت حجاری شدهاند. شخص اول، پیراهن بلند آستیندار بههمراه شلوار بر تن دارد و شنلی نیز به دور شانه چپ پیچیده و کلاهی بزرگ بر سر دارد. شخص دوم که در سمت راست نقشبرجسته قرار گرفته، از مقامات است و پیراهن تنگ با آستینهای بلند، همراه با دو شنل که یکی از آنها با حاشیه پهن قلابدوزی شده، پوشیده است. در وجه شرقی، دو شخص با کلاههای بلند و نوکدار دیده میشوند که هر دو پیراهن بلند بههمراه شنل پوشیدهاند.[۵] صحنهای که در سمت شمال شرقی تنگسروک حجاری شده، دادن حلقۀ سلطنت را به یکی از پادشاهان، در حضور الهههای میترا و آناهیتا نشان میدهد. پادشاه در این صحنه، شنلی بلند بر دوش خود انداخته است.[۶] در وجه غربی تنگسروک، پنج صحنه روی یک تخته سنگ حجاری شده که تاجگذاری شاه الیمایی را نشان میدهد. پادشاه در این نقشبرجسته، تاج بلند و نیمهاستوانهای بر سر دارد و به دور آن روبانی بسته که ادامه آن در قسمت پشت آویزان است. لباس شاه کوتاه است و در زیر آن یک تنپوش خطدار بههمراه شلوار گشاد پوشیده است.[۷] در وجه شمالی نیز سه مرد دیده میشود که یکی از آنها قبایی بلند با یقۀ سهگوش پوشیده و کمربندی به کمر بسته است. دو مرد دیگر، پیراهن بلندی بر تن دارند و کمربندی مانند مادی - پارسی روی کمر بستهاند و شلوار گشادی به پا دارند.[۸]
ه)بیستون (پیکرۀ بَلاش اشکانی)
نقشی که در وسط کوه بیستون قرار دارد، شاه اشکانی «بلاش» را با ریشهای توپی و سبیلی تابیده بههمراه گیسوانی بلند نشان میدهد. پادشاه، پیراهن سادهای به تن دارد که قسمت بالای آن تنگ و چسبان و پایینتنه آن بسیار گشاد است. این لباس بهوسیلۀ یک کمربند بر کمر بسته شده است.[۹]
و) کوه خواجه
کوه خواجه در مرکز دریاچۀ هامون در استان سیستان واقع است. در این منطقه، دیوارهای نقاشی شدهای دیده میشود.[۱۰] از ویژگیهای این کوه، علاوه بر تأثیر یونانی - رومی میتوان به ظهور نقش زن نیز اشاره کرد؛ بهطوری که در دوران هخامنشیان، نقش زن هرگز ظاهر نمیشود.[۱۱] یکی از این نقاشیها، تصویر شاه و ملکه است. شاه تونیکی بسیار بلند با یقه هفت پوشیده است و قبایی نارنجیرنگ بر دوش دارد. ملکه نیز تونیکی یقه هفت که در قسمت یقه و آستینها دارای تزییناتی است، پوشیده است.[۱۲] نقاشی بعدی که به نقش سه ایزد شهرت دارد، از هنر شرقی الهام گرفته شده است. در این تصویر، دو مرد دیده میشود که پیراهنی یقه گرد پوشیدهاند و ردایی سفید با حاشیهای آبی بر دوش دارند. در سمت راست نیز مردی کلاهخودی گرد بر سر دارد و دو شیء بالمانند در دو طرف این کلاه دیده میشود. این شخصیت تونیکی سفید با نواری قرمز بر تن دارد که قسمت پایین لباس با گلهای زرد تزیین شده است. در قسمت آستین نیز، نوار طرحدار با اشکال هندسی دیده میشود. از دیگر نقاشیهای کوه خواجه، تصویر مرد سوارکار است که لباس بلند آبیرنگ پوشیده و شلوار سفیدی به پا دارد.[۱۳]
ز) دورااِروپوس
دورااروپوس، منطقهای در شرق نینوا قدیم و موصل کنونی است که تعدادی آثار نقاشی مربوط به این دوره را در خود جای داده است. از معروفترین آثار این دوره، نقاشی«کونون» است که مراسم مذهبی را به تصویر کشیده است. در این تصویر، دو روحانی با لباسهای سفید و تاجی بر سر دیده میشوند. از دیگر آثار این منطقه، معبد میترا است. لباس سوارکار، از نیمتنه کوتاه قلابدوزی شده و شلواری که در قوزک پا تنگ میشود، تشکیل شده است. این نقاشی جزء نقاشیهای ایرانی محسوب میشود.[۱۴]
ح) هَترا[۱۵] (اَلحَضَر)
شهر هترا از نظر مجسمهسازی بسیار غنی بوده است. هر یک از پیکرههای هترا، لباسهای مناسب خود را پوشیدهاند؛ کاهنان معمولاً بدون کفش هستند،[۱۶] نُجَباها،[۱۷] کلاه بههمراه نیمتنه بنددار روی شلوار چیندار میپوشیدند،[۱۸] مردان تونیکهای کوتاه و ساده بههمراه کمربند و شلوار به تن میکردند؛ گاهی نیز روی تونیک، ردا، شنل یا کت آستیندار اضافه میشد.[۱۹]
ت) پالمیرا
پالمیر، شهری بیابانی است که صدها نقشبرجسته دینی در آن پیدا شده است که بیشتر آنها کوچکاند و دربردارنده یک یا چند خدا هستند. جامۀ آنها ساده و معمولی و شبیه مردم پالمیر است. مردان، تونیک و شلوار میپوشیدند. خدایان مورد پرستش در پالمیر نیز گاهی شلوارهایی بهسبک اشکانی بر تن میکردند.[۲۰]
لباس عمومی پارتها، حک شده بر پلکان شرقی آپادانا
در این نقشبرجسته، مردان پارتی لباسی همانند پوشاک مادها به تن دارند. شلوارهایی با چینهای افقی، گشاد و بسیار بلند؛ بهطوریکه ادامه آن داخل کفشها قرار دارد. نیمچکمهها، چرمی و مزین به نواری گرهخورده در قسمت جلو بوده که دنبالۀ آن از ساق کفش آویزان است. مو و ریش مردان، ساده و کوتاه و کمربندها و نوار دور سر در ابتدای فرمانروایی اشکانیان، شبیه مادها بوده است.[۲۱]
نقشبرجستۀ شاه پارتی و پسرش
شاه در این مجسمه، نیمتاجی عریض بر سر دارد. موهای مجعد و پف کردهاش، بالای سر و گوشهایش را پوشانده است. تونیک او کوتاه، دارای نواری بدون طرح و آستینهای بلند و گشاد است. شلوار نیز بهقدری بلند بوده که روی پاها را پوشانده است. پسر شاه نیز تونیک یقه گرد بلندی به تن دارد. قسمت جلوی تونیک نیز با یکسری حاشیه پهن لوزیمانند و یک حاشیه بسیار باریک در دو طرف حاشیه پهن، تزیین شده است. این تونیک بهوسیله یک کمربند زنجیرمانند روی لباس افتاده است. شلوار نیز کوتاه و دارای چینهای مختصری است.[۲۲]
نقشبرجستۀ دو سرباز پارتی
لباس این دو سرباز پارتی از تونیک بلند چیندار، کمربند و شلوار پرچین تشکیل شده است. یقۀ تونیک، گرد بوده و دو ردیف حاشیه باریک در دو طرف حاشیه اصلی کار شده است. حاشیه اصلی کار شده روی تونیک سربازان پارتی با یکدیگر متفاوت است. نقوش کار شده روی حاشیه تونیک سربازی، برگ بو و دیگری حاشیهای از دایرهها و مربعهایی است که از بالا تا پایین تونیک تزیین شدهاند. نقوش کار شده روی مچ آستین سربازان برعکس طرح حاشیه وسط تونیک است. پایین تونیک بهشکل کمانی هلالیشکل طراحی شده است که نقوشی روی آنها اجرا شده است. پاچههای شلوار، چیندار و تنگتر از مدلهای قبلی است و با حاشیهای عریض از بالا به پایین تزیین شدهاند. طرح روی حاشیه شلوار با طرح مچ آستین سربازان هماهنگی دارد.[۲۳]
پیکرۀ ساناتُروک
پیکرۀ ساناتروک[۲۴] که در موزۀ بغداد نگهداری میشود، از بهترین امتیازاتی است که به حاکمان محلی تعلق میگرفت. تونیک ساناتروک، راسته و بلند، تا روی زانوها است که بهوسیلۀ یک کمربند روی کمر بسته شده است. آستینهای این تونیک بلند بوده و در قسمت مچ، تنگ طراحی شده است. از بالا تا پایین این تونیک، لوزیهایی بهصورت حاشیه، گلدوزی شدهاند که هر یک از آنها داخل یک دایره قرار دارند؛ علاوه بر این، دانههای ریز و برجستهای نیز درون لوزیها و در امتداد هر حاشیه قرار دارد. برجسته بودن دانههای ریز روی لباس از دو بار گلدوزی کردن هر دانه روی پارچه حکایت دارد. به نظر میرسد این شیوه از گلدوزی، برگرفته از آیین کوشانیهایی[۲۵] باشد که به ایران آمده بودند. در دو طرف حاشیهها، چینهای عرضی ریزی وجود دارد که این امر در آستینها هم تکرار شده است. بر سر این مجسمه، سربندی که نقش عقابی با بالهای گشوده روی آن طراحی شده است، دیده میشود. در واقع این عقاب نمادی از قدرت و توانایی شهرهای هترا و اَنطاکیه[۲۶] است. شلوار ساناتروک متناسب با لباسش طراحی شده است و در دو طرف حاشیهها، چینهای ریزی دیده میشود که ظاهر راحتی به شلوار میدهد. روی پاچۀ هر شلوار، نوارهایی به قوزک پا بسته شده است که انتهای آنها برای زیبایی روی کفشها رها شدهاند. با بررسی این پیکره، میتوان حدس زد که اشکانیان تمایل زیادی به لباسهای پر زرقوبرق داشتند.[۲۷]
پیکرۀ مرمری شاه اوتال (اوتهال)
این پیکره که در منطقه هترا کشف شده است، اکنون در موزۀ موصل عراق نگهداری میشود. تونیک این مجسمه، بلند، تا زانو و یقه آن با زیورآلاتی تزیین و روی آن کمربندی بسته شده است. نقوش کار شده روی لباس، یک صفحِۀ شطرنجی را نشان میدهد که درون هر یک از خانههای آن، طرح یک برگ شبدر دیده میشود. شاه اوتال روی تونیک، قبایی پوشیده که وسط جلوی آن با حاشیهای تزیین شده است. آستینهای تونیک، بلند و گشاد و دارای چینهای ریز و عرضی هستند. شاه، کلاهی مخروطی با طرحی همانند طرح تونیک بر سر دارد. موها صاف و بدون پف هستند. پاچههای شلوار نیز همانند آستین تونیک، گشاد و دارای چینهای افقی است که روی کفشها میافتند. چینهای روی آستین شلوار، نوعی هماهنگی را با چینهای دورۀ هخامنشی که از یونانیها ایده گرفته شده، به وجود آورده است.[۲۸]
پوشاک زنان اشکانی
مهمترین تصاویر پیکرهها و نقشبرجستههای تنپوش زنان اشکانی عبارت است از:
الف) نقشبرجستۀ سه بانو و شیر
الههای به نام «لات» در این لوح سنگی دیده میشود که کلاهخودی نظامی بر سر دارد و پیراهنی بلند تا روی پاها پوشیده است. لات، لباسی روی این پیراهن پوشیده که لبههای آن را از بالا به پایین بهخود پیچانده است؛ این لباس رویی با دو قلاب روی شانهها محکم شده است، همچنین تزییناتی در قسمت بالای لباس دیده میشود. در دو طرف شاهزاده لات، دو بانو با پیراهنهای آستین بلند دیده میشوند.[۲۹]
ب) تندیسهای زنان در هترا (الحضر)
تندیسهای الحضر نشان میدهد که زنان لباسهای بلند و چیندار میپوشیدند و با استفاده از سنجاقسینه، لباس را روی شانه خود قرار میدادند. روسریها بسیار بلند و مزین به جواهر و مروارید بوده و از پشت سر همانند چادر، آویزان میشده است. میزان جواهرات بهکار رفته روی لباس، مدل بستن کمربند و روسری به درجه و منزلت اجتماعی آنان مرتبط میشد.[۳۰]
ج) پیکرۀ شاهزاده واشفاری؛ دختر سناتروک اشکانی
این پیکره که بهصورت نشسته نشان داده شده ا.ست، امروزه در موزه بغداد نگهداری میشود. چادر شاهزاده، روی یک کلاه پنج قسمتی دیده میشود که از دو ردیف سنگهای گرانقیمت بهصورت اریب از نوک تاج تا لبه کلاه طراحی شده است. پیراهن این شاهزاده، بلند و تا روی پا است و تونیکی بدون آستین که بهوسیله یک سنجاق در قسمت شانه بسته شده، پوشیده است.
د) پیکرۀ شاهزاده اوبال
اوبال،[۳۱] تاج بلند و باشکوهی بر سر دارد. تاج از چادر خارج شده و چادر روی شانهها افتاده است. شاهزاده، پیراهنی با طرح مربع و مزین به سنگهای گرانقیمتی پوشیده است. روی پیراهن، تونیک بدون آستینی دیده میشود که با سنجاقی روی شانه بسته شده است؛ همچنین چینهایی بهشکل دراپه در بالاتنه تونیک اوبال بهچشم میخورد.[۳۲]
ه) پیکرۀ سر ملکه موزا
مجسمه مرمرین سر ملکه موزا (زن فرهاد چهارم اشکانی) در شوش پیدا شده که حکایت از تأثیر هنر یونانی دارد. این ملکه، تاجی هخامنشی بر سر دارد که روی آن، کلماتی با خط یونانی، حک شده است. موهای این ملکه، موجدار است که از فرق سر به طرفین رفته و از زیر تاج بیرون آمده است.[۳۳]
پانویس
- ↑ افهمی و دیگران، «طراحی پوشاک ایران در دوران اشکانیان (پارتیان) (مطالعه بر روی الگو، برش و دوخت لباسها)»، 1390ش، ص36.
- ↑ حقیقت، تاریخ پانصد سال حکومت اشکانیان، 1384ش، ص378.
- ↑ محمدیفر، باستانشناسی و هنر اشکانی، 1387ش، ص200.
- ↑ صادقیان سرخابی، بررسی پوشاک دوره اشکانی، 1390ش، ص146 و 147.
- ↑ محمدیفر، باستانشناسی و هنر اشکانی، 1387ش، ص214.
- ↑ صادقیان سرخابی، بررسی پوشاک دورۀ اشکانی، 1390ش، ص148.
- ↑ محمدیفر، باستانشناسی و هنر اشکانی، 1387ش، ص217.
- ↑ ضیاءپور، پوشاک باستانی ایرانیان از کهنترین زمان تا پایان شاهنشاهی ساسانیان، 1343ش، ص129 و 130.
- ↑ محمدیفر، باستانشناسی و هنر اشکانی، 1387ش، ص193 و 194.
- ↑ کمالی، دیوارنگاری در ایران، 1385ش، ص39.
- ↑ آیتاللهی، تاریخ هنر، 1380ش، ص115.
- ↑ کمالی، دیوارنگاری در ایران، 1385ش، ص47.
- ↑ ضیاءپور، آشنایی با رنگآمیزی در آثار هنری ایرانیان از کهنترین زمان تا دوران صفویه، 1353ش، ص42 و 43.
- ↑ گیرشمن، هنر ایران در دوران پارت و ساسانی، 1370ش، ص47 و 48.
- ↑ شهری باستانی در استان نینوا عراق؛ «هترا شهر خورشید»، وبسایت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
- ↑ سفر و مصطفی، هترا (حضرا) شهر خورشید، 1376ش، ص83.
- ↑ مردمان نجیب و اصیل؛ دهخدا، لغتنامه، ذیل واژۀ نجبا، وبسایت واژهیاب.
- ↑ بروسیوس، ایران باستان، 1388ش، ص179.
- ↑ صادقیان سرخابی، بررسی پوشاک دورۀ اشکانی، 1390ش، ص163.
- ↑ کرتیس، بینالنهرین و ایران در دوران اشکانی و ساسانی، 1389ش، ص47.
- ↑ رحیمی، تاریخ پوشاک ایرانیان: نگرشی بر پوشاک ایرانیان از هزارۀ پنجم پیش از میلاد تا اواخر دورۀ هخامنشیان، 1385ش، ص96.
- ↑ پوربهمن، پوشاک در ایران باستان، 1386ش، ص114 و 116.
- ↑ پوربهمن، پوشاک در ایران باستان، 1386ش، ص130 و 132.
- ↑ مشهورترین حاکم پارتی شهر هترا؛ پوربهمن، پوشاک در ایران باستان، 1386ش، ص108.
- ↑ امپراتوری باستانی به مرکزیت بلخ در افغانستان امروزی؛ اهورا، «نگاهی به کوشانیان»، وبسایت تاریخ پارسی.
- ↑ شهری قدیمی در ترکیه؛ دهخدا، لغتنامه، ذیل واژۀ انطاکیه، وبسایت آبادیس.
- ↑ پوربهمن، پوشاک در ایران باستان، 1386ش، ص108 و 110.
- ↑ پوربهمن، پوشاک در ایران باستان، 1386ش، ص110 و 112.
- ↑ سفر و مصطفی، هترا (حضرا) شهر خورشید، 1376ش، ص224.
- ↑ بروسیوس، ایران باستان، 1388ش، ص180.
- ↑ بانویی با لباس اشکانی که مجسمۀ آن در شهر هاترا نینوا پیدا شده و اکنون در موزۀ بغداد نگهداری میشود؛ جلیلیان و فاطمی، «پوشش زنان در دورۀ اشکانیان»، 1392ش، ص34.
- ↑ پوربهمن، پوشاک در ایران باستان، 1386ش، ص150-143.
- ↑ امیری، «بررسی چند مجسمۀ دورۀ اشکانی در شهرهای هاترا، مالمیر و شوش»، وبسایت رشدمَگ.
منابع
- آیتاللهی، حبیبالله، تاریخ هنر، تهران، مرکز مطالعات فرهنگی بینالمللی معاونت پژوهشی-آموزشی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، 1380ش.
- افهمی، رضا و دیگران، «طراحی پوشاک ایران در دوران اشکانیان (پارتیان) (مطالعه بر روی الگو، برش و دوخت لباسها)»، فصلنامۀ علمی- پژوهشی نگره، شمارۀ 17، بهار 1390ش.
- امیری، معصومه، «بررسی چند مجسمۀ دورۀ اشکانی در شهرهای هاترا، مالمیر و شوش»، وبسایت رشدمَگ، تاریخ درج مطلب: 29 اردیبهشت 1400ش.
- اهورا، «نگاهی به کوشانیان»، وبسایت تاریخ پارسی، تاریخ درج مطلب: 31 دسامبر 2020م.
- بروسیوس، ماریا، ایران باستان، ترجمۀ عیسی عبدی، تهران، نشر ماهی، 1388ش.
- پوربهمن، فریدون، پوشاک در ایران باستان، ترجمۀ هاجر ضیاء سیکارودی، تهران، امیرکبیر، 1386ش.
- جلیلیان، شهرام و فاطمی، سیدعلی، «پوشش زنان در دورۀ اشکانیان»، مطالعات تاریخ فرهنگی؛ پژوهشنامۀ انجمن ایرانی تاریخ، شمارۀ 16، تابستان 1392ش.
- حقیقت، عبدالرفیع، تاریخ پانصد سال حکومت اشکانیان، تهران، کومش، 1384ش.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، وبسایت آبادیس، تاریخ بازدید: 8 مهر 1402ش.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، وبسایت واژهیاب، تاریخ بازدید: 3 مهر 1402ش.
- رحیمی، پریچهر، تاریخ پوشاک ایرانیان: نگرشی بر پوشاک ایرانیان از هزارۀ پنجم پیش از میلاد تا اواخر دورۀ هخامنشیان، تهران، دانشگاه هنر، 1385ش.
- سفر، فؤاد و مصطفی، محمدعلی، هترا (حضرا) شهر خورشید، ترجمۀ نادر کریمین سردشتی، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، 1376ش.
- صادقیان سرخابی، ژاله، «بررسی پوشاک دورۀ اشکانی»، پایاننامۀ کارشناسیارشد، تهران، دانشکدۀ هنر دانشگاه الزهرا، 1390ش.
- ضیاءپور، جلیل، آشنایی با رنگآمیزی در آثار هنری ایرانیان از کهنترین زمان تا دوران صفویه، تهران، اداره کل فرهنگ و هنر، 1353ش.
- ضیاءپور، جلیل، پوشاک باستانی ایرانیان از کهنترین زمان تا پایان شاهنشاهی ساسانیان، تهران، هنرهای زیبای کشور، 1343ش.
- کرتیس، جان، بینالنهرین و ایران در دوران اشکانی و ساسانی، ترجمۀ زهرا باستی، تهران، سمت، 1389ش.
- کمالی، علیرضا، دیوارنگاری در ایران، ساری، نشر زهره، 1385ش.
- گیرشمن، رومن، هنر ایران در دوران پارت و ساسانی، ترجمۀ بهرام فرهوشی، تهران، نشر علمی و فرهنگی، 1370ش.
- محمدیفر، یعقوب، باستانشناسی و هنر اشکانی، تهران، سمت، 1387ش.
- «هترا شهر خورشید»، وبسایت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تاریخ درج مطلب: 14 تیر 1401ش.