پرش به محتوا

کانون بانوان ایران

از ویکی‌رز

کانون بانوان ایران، نخستین انجمن صنفی زنان در دوره پهلوی.

کانون بانوان (تأسیس ۱۳۱۴ ش، انحلال ۱۳۳۸ ش) به‌عنوان نخستین انجمن صنفی زنان با پشتیبانی رسمی دولت، نقشی محوری در تحولات اجتماعی دوران پهلوی اول، به‌ویژه در اجرای سیاست کشف حجاب و ترویج الگوهای زندگی موسوم به «متجددانه» داشت. اگرچه در اساسنامه آن به‌صراحت به مسئله حجاب اشاره نشده بود، اما فعالیت‌های آن عمدتاً بر کنار گذاشتن حجاب سنتی و ترویج الگوهای رفتاری و پوششی غربی متمرکز بود. این نهاد وابسته به دولت و بیشتر متوجه زنان طبقات متوسط شهری بود و با تمرکز بر ظواهر زندگی، به مسائل ساختاری زنان طبقات محروم یا مبانی بومی توجهی نداشت.

تاریخچه و تأسیس

کانون بانوان در ۲۲ اردیبهشت ۱۳۱۴ش به دستور مستقیم رضاشاه و زیر نظر علی‌اصغر حکمت، وزیر معارف وقت، با گردآوری گروهی از زنان فرهنگی (عمدتاً معلمان و مدیران مدارس) در محل دارالمعلمات تهران تأسیس شد.[۱] ریاست عالیه این نهاد به شمس پهلوی، دختر شاه، سپرده شد.[۲]

هاجر تربیت، رئیس دانشسرای دختران، به‌عنوان نخستین رئیس اجرایی کانون، با ایجاد مجالس سخنرانی، اجرای نمایش، کلوپ‌های ورزشی، کتابخانه و کلاس‌های اکابر (بزرگسالان) به توسعه فعالیت‌ها پرداخت.[۳] کانون به‌سرعت گسترش یافت و در شهرهای مختلف بیش از ۵۰ شعبه دایر کرد. هیئت مدیره مرکزی متشکل از ۲۵ نفر بود و چهره‌های شاخصی مانند صدیقه دولت‌آبادی (نایب رئیس)، بدرالملوک بامداد (منشی)، پری حسام شهرئیس (ریاست دارالانشا)، فاطمه سیاح (ریاست شعبه ادبی)، همایون احتشامی (ریاست شعبه امور خیریه) و پروین اعتصامی را شامل می‌شد.[۴]

اهداف رسمی کانون

کانون در ظاهر و به‌صورت رسمی اهدافی مانند ارتقای تربیت فکری و اخلاقی بانوان، تشویق به ورزش و فعالیت‌های بدنی، تأسیس و حمایت از مؤسسات خیریه، ترغیب به سادگی و استفاده از کالای داخلی و همچنین کسب و حفظ شخصیت حقوقی را دنبال می‌کرد.[۵]

زمینه‌سازی کشف حجاب

با وجود ظاهر فرهنگی و تربیتی اساسنامه کانون بانوان، اسناد تاریخی نشان می‌دهد هدف اصلی و محوری تأسیس این کانون در مرحله نخست، زمینه‌سازی برای اجرای سیاست کشف حجاب بود.[۶] در گزارشی محرمانه که در سال تأسیس کانون بانوان (۱۳۱۴ش) به وزارت امور خارجه ارسال شد، به‌صراحت آمده‌است که هدف اصلی این جمعیت از ابتدا رفع حجاب بوده‌است. اعضای کانون، که عمدتاً مدیران مدارس و کارکنان وزارت معارف بودند، در این زمینه جدیت زیادی به خرج داده و رفع حجاب را در مدارس دختران ترویج کردند.[۷]

بدرالملوک بامداد، از اعضای ارشد کانون بانوان، با صراحت اعلام کرد که یکی از اهداف اصلی این کانون، کنار گذاشتن چادر سیاه بوده‌است. این هدف به‌صورت گام‌به‌گام و در قالب فعالیت‌های مندرج در اساسنامه پیگیری می‌شد. ابتدا اعضای کانون با متقاعد کردن خانواده‌های خود، چادر را کنار می‌گذاشتند و سپس در جلسات و سخنرانی‌ها، سایر زنان را نیز به ترک این پوشش - که برخی آن را «کفن سیاه» می‌نامیدند - تشویق می‌کردند.[۸]

در این دوره، کانون علیرغم ادعای غیرسیاسی بودن، عملاً بهعنوان بازوی اجرایی دولت برای سیاست حجاب‌ستیزی عمل می‌کرد. اقدامات شامل ترتیب مجالس سخنرانی، برگزاری جشن‌ها و تشویق زنان به حضور بدون حجاب در اجتماعات بود. زنان فرهنگی و معلمان عضو کانون، به‌عنوان پیشگامان عملی کشف حجاب، با حضور بدون چادر در مجامع عمومی و مدارس الگوسازی می‌کردند. این فعالیت‌ها در راستای دستور رضاشاه به علی‌اصغر حکمت برای رسمی‌سازی کشف حجاب طراحی شده بود.[۹]

پس از رسمی‌شدن کشف حجاب در ۱۷ دی ۱۳۱۴ش در مراسم دانشسرای مقدماتی،[۱۰] وزارت فرهنگ ساختار کانون را تغییر داد. اعضای سابق برکنار شدند و ریاست به صدیقه دولت‌آبادی سپرده شد.[۱۱] تشکیلات جدید به دو بخش اجتماعی و تربیتی تقسیم شد و اگرچه فعالیت‌های خیریه و آموزشی توسعه یافت، جهت‌گیری فرهنگی کانون همچنان مبتنی بر الگوهای غربی و تثبیت سبک زندگی بدون حجاب بود.[۱۲]

اقدامات محوری کانون بانوان

۱. اجرای کشف حجاب و پوشش غربی

کانون بانوان هر ساله مراسم ۱۷ دی، سالگرد کشف حجاب، را با حضور زنان و دختران بی‌حجاب همراه با اجرای سرود و ورزش دسته‌جمعی برگزار می‌کرد.[۱۳] در سال ۱۳۱۷ش نیز هنرستان خیاطی‌ای تأسیس شد که آموزش آن به‌طور انحصاری بر برش و دوخت لباس‌های غربی مانند دامن، بلوز و کت‌ودامن متمرکز بود، بی‌آنکه الگویی متناسب با حجاب سنتی یا مفهوم عفاف ارائه شود؛ امری که به وابستگی فرهنگی و اقتصادی به پوشش‌های غربی می‌انجامید.[۱۴] همچنین، انجمن تشویق به سادگی با وجود تأکید بر مصرف کالای داخلی، فعالیت خود را تنها در چارچوب پوشش‌های غربی دنبال می‌کرد.[۱۵]

۲. بازتعریف الگوهای خانوادگی

در سال ۱۳۲۳ش، مؤسسه «تربیت مادر» با الگویی مبتنی بر معیارهای فرهنگی غربی تأسیس شد که بازتعریف نقش مادر ایرانی را دنبال می‌کرد. این مرکز آموزشی با افزودن دروسی مانند «تأثیر فرد در جامعه از منظر تاریخی» و «تفسیر اشعار بزرگان دربارهٔ جایگاه مادر»، برنامه درسی خود را توسعه داد. نکته کلیدی واگذاری تدریس دروس محوری از جمله روابط خانوادگی و آداب معاشرت به بانوی آمریکایی خانم فیشر بود که به‌وضوح بیانگر اشاعه ارزش‌های فرهنگی غرب در ساختار خانواده ایرانی و ترویج تلقی‌های نوین از نقش زن محسوب می‌شد.

همسو با این جهت‌گیری، آموزش‌هایی مانند خوراک‌پزی، دکوراسیون داخلی و خیاطی نیز منحصراً بر اساس سبک‌های غربی ارائه می‌شود.[۱۶] این روند در هنرستان خیاطی کانون نیز تداوم یافت؛ جایی که بر اساس گزارش‌های مستند (از جمله اظهارات صدیقه دولت‌آبادی)، هیچ‌گونه الگوی بومی منطبق با حجاب سنتی یا پوشش عفیفانه به زنان آموزش داده نمی‌شد. مجموعه این اقدامات، زمینه را برای گسترش مصرف‌گرایی و افزایش وابستگی به کالاهای خارجی متناسب با الگوهای القاشده فراهم ساخت.[۱۷]

۳. فعالیت‌های اجتماعی محدود

  • ایجاد دبستان ویژه بانوان و دوشیزگان برای نهادینه‌سازی الگوهای فکری جدید در نسل جوان.[۱۸]
  • اقدامات خیریه مانند تأسیس مطب مجانی برای کودکان بی‌بضاعت (۱۳۱۶)، تهیه لباس عید برای
  • دختران فقیر و بازرسی از نانوایی‌ها.[۱۹]
  • طرح درخواست‌های اصلاحی مانند تغییر قانون طلاق و اعطای حق طلاق به زنان (۱۳۱۸) که در چارچوب سیاست‌های سکولار حکومت و بدون ارتباط با مبانی دینی مطرح می‌شد.[۲۰]

۴. تهاجم فرهنگی نظام‌مند

کانون بانوان با بهره‌گیری از ابزارهای به‌ظاهر فرهنگی، برنامه‌هایی ساختاریافته برای دگرگونی ذائقه زنان ایرانی اجرا می‌کرد، ازجمله:

  • سخنرانی‌های تبلیغاتی مانند خطابه وثوق‌الدوله که با تمجید از زندگی زنان اروپایی، به‌صراحت به تقبیح حجاب می‌پرداخت.
  • نمایش فیلم‌های تربیتی غربی که الگوهای رفتاری بیگانه را ترویج می‌کرد.
  • فعالیت انجمن‌های ادبی با جهت‌گیری خاص، از جمله نقد نظام‌مند ادبیات کلاسیک فارسی (مانند تحلیل «کهنگی مفاهیم اخلاقی» در اشعار حافظ در شعبه اصفهان) و اولویت‌دهی به ادبیات اروپایی.[۲۱]
  • سیاست کتابخانه‌ها که ۷۰درصد منابع را به کتاب‌های ترجمه‌شده اروپایی در حوزه‌هایی چون روان‌شناسی زنان غربی و سبک زندگی مدرن اختصاص می‌داد.[۲۲]
  • سخنرانی‌های راهبردی مانند «زن اروپایی و پیشرفت ادبی» توسط عبدالله مستوفی که آشکارا خواستار الگوبرداری از غرب بود.[۲۳]
  • نمونه عینی تعارض فرهنگی: نمایش فیلم‌هایی چون «آداب میهمانی در فرانسه» موجب تقلید رفتاری زنان شد به‌گونه‌ای که «بی‌حجاب در محافل مختلط حاضر می‌شدند»، اقدامی که طبق گزارش شهربانی «اعتراض علمای تهران را برانگیخت».[۲۴] این مستندات نشان می‌دهد چگونه فعالیت‌های ظاهراً فرهنگی، به‌عنوان ابزاری برای تغییر هنجارهای اجتماعیِ منطبق با عفت عمومی به‌کار می‌رفت.

افول و انحلال کانون بانوان

پس از سقوط رضاشاه در شهریور ۱۳۲۰ش، کانون با مشکلات مالی و اداری (کمبود بودجه و محل مناسب) مواجه شد.[۲۵] در فضای باز سیاسی پس از این تاریخ، جریان‌های نوین زنان (مانند سازمان دموکراتیک زنان ایران و حزب زنان) به انتقاد از عملکرد گذشته کانون پرداختند.[۲۶] در سال ۱۳۳۸ش، «شورای عالی زنان» به ریاست اشرف پهلوی، کلیه گروه‌های مستقل زنان از جمله کانون بانوان را منحل اعلام کرد.[۲۷]

معرفی کتاب کانون بانوان

کتاب «کانون بانوان» نوشته مریم فتحی (۱۳۸۳ش) به بررسی شکل‌گیری نخستین انجمن رسمی زنان ایران در سال ۱۳۱۴ش می‌پردازد که هم‌زمان با اجرای سیاست کشف حجاب توسط دولت پهلوی تأسیس شد. کتاب ضمن مرور تحولات جهانی و دیدگاه‌های دینی دربارهٔ زن، تأکید ویژه‌ای بر نقش کانون بانوان در ترویج کشف حجاب و مدرن‌سازی زنان دارد. بخش‌هایی از کتاب به معرفی ساختار و فعالیت‌های این نهاد دولتی اختصاص یافته که با هدف همراه‌سازی زنان ایرانی با سیاست‌های رسمی مدرن‌سازی و کشف حجاب فعالیت می‌کرد.[۲۸]

پانویس

  1. فتحی، کانون بانوان با رویکردی به ریشه‌های تاریخی حرکت‌های زنان در ایران، 1383ش، ص۱۳۰.
  2. رنجبر عمرانی، کانون بانوان؛ پیکان سیاست حجاب‌ستیزی حکومت رضاخان از ظهور تا افول، وب‌سایت پژوهشکده تاریخ معاصر.
  3. فتحی، کانون بانوان با رویکردی به ریشه‌های تاریخی حرکت‌های زنان در ایران، 1383ش، ص132-133.
  4. بامداد، زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید، ۱۳۴۷ش، ج1، ص90؛ رنجبر عمرانی، کانون بانوان؛ پیکان سیاست حجاب‌ستیزی حکومت رضاخان از ظهور تا افول، وب‌سایت پژوهشکده تاریخ معاصر.
  5. فتحی، کانون بانوان با رویکردی به ریشه‌های تاریخی حرکت‌های زنان در ایران، 1383ش، ص۱۳۲–۱۳۳
  6. فتحی، کانون بانوان با رویکردی به ریشه‌های تاریخی حرکت‌های زنان در ایران، 1383ش، ص۱۳4.
  7. رنجبر عمرانی، کانون بانوان؛ پیکان سیاست حجاب‌ستیزی حکومت رضاخان از ظهور تا افول، وب‌سایت پژوهشکده تاریخ معاصر.
  8. بامداد، زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید، ۱۳۴۷ش، ج1، ص۹۱–۹۲.
  9. طلوعی، پدر و پسر، ۱۳۷۲، ص321؛ صفایی، بنیادهای ملی در شهریاری رضاشاه کبیر، ۱۳۵۶، ص۱۰۳–۱۱۰.
  10. صفایی، بنیادهای ملی در شهریاری رضاشاه کبیر، ۱۳۵۶، ص۱۰۶–۱۰۴.
  11. فتحی، کانون بانوان با رویکردی به ریشه‌های تاریخی حرکت‌های زنان در ایران، 1383ش، ص۱۴۴.
  12. فتحی، کانون بانوان با رویکردی به ریشه‌های تاریخی حرکت‌های زنان در ایران، 1383ش، ص144.
  13. فتحی، کانون بانوان با رویکردی به ریشه‌های تاریخی حرکت‌های زنان در ایران، 1383ش، ص۱۴۴–۱۴۷
  14. رنجبر عمرانی، کانون بانوان؛ پیکان سیاست حجاب‌ستیزی حکومت رضاخان از ظهور تا افول، وب‌سایت پژوهشکده تاریخ معاصر؛ فتحی، فتحی، کانون بانوان با رویکردی به ریشه‌های تاریخی حرکت‌های زنان در ایران، 1383ش، ص۱۴۴–۱۴۵.
  15. فتحی، کانون بانوان با رویکردی به ریشه‌های تاریخی حرکت‌های زنان در ایران، 1383ش، ص۱۴۵، به نقل از سخنرانی حکمران اصفهان در جلسه کانون، دی ۱۳۱4.
  16. فتحی، کانون بانوان با رویکردی به ریشه‌های تاریخی حرکت‌های زنان در ایران، 1383ش، ص۱۴۶–۱۴۷.
  17. رنجبر عمرانی، کانون بانوان؛ پیکان سیاست حجاب‌ستیزی حکومت رضاخان از ظهور تا افول، وب‌سایت پژوهشکده تاریخ معاصر.
  18. فتحی، کانون بانوان با رویکردی به ریشه‌های تاریخی حرکت‌های زنان در ایران، 1383ش، ص147؛ بامداد، زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید،1347ش، ج1، ص103.
  19. فتحی، کانون بانوان با رویکردی به ریشه‌های تاریخی حرکت‌های زنان در ایران، 1383ش، ص۱۵۳–۱۵۴.
  20. رنجبر عمرانی، کانون بانوان؛ پیکان سیاست حجاب‌ستیزی حکومت رضاخان از ظهور تا افول، وب‌سایت پژوهشکده تاریخ معاصر.
  21. بامداد، زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید، ۱۳۴۷ش، ج 1، ص95.
  22. فتحی، کانون بانوان با رویکردی به ریشه‌های تاریخی حرکت‌های زنان در ایران، 1383ش، ص145.
  23. بامداد، همان، ص97؛ فتحی، کانون بانوان با رویکردی به ریشه‌های تاریخی حرکت‌های زنان در ایران، 1383ش، ص151.
  24. بامداد، زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید، ۱۳۴۷ش، ج 1، ص۱۰۱؛ فتحی، کانون بانوان با رویکردی به ریشه‌های تاریخی حرکت‌های زنان در ایران، 1383ش، ص۱۵۵–۱۵۶.
  25. رنجبر عمرانی، کانون بانوان؛ پیکان سیاست حجاب‌ستیزی حکومت رضاخان از ظهور تا افول، وب‌سایت پژوهشکده تاریخ معاصر.
  26. رنجبر عمرانی، کانون بانوان؛ پیکان سیاست حجاب‌ستیزی حکومت رضاخان از ظهور تا افول، وب‌سایت پژوهشکده تاریخ معاصر.
  27. پیرنیا، سالار زنان ایران، 1374ش، ص۱۱۳.
  28. «معرفی کتاب کانون بانوان»، وب‌سایت مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران.

منابع

  • بامداد، بدرالملوک، زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید، تهران، ابن‌سینا، ۱۳۴۷ش.
  • پیرنیا، منصوره، سالار زنان ایران؛ واشینگتن، مهر ایران، ۱۳۷۴ش.
  • رنجبر عمرانی، حمیرا؛ کانون بانوان؛ پیکان سیاست حجاب ستیزی حکومت رضاخان از ظهور تا افول؛ پژوهشکده تاریخ معاصر، تاریخ درج مطلب: ۱ تیر ۱۳۹۴ش.
  • طلوعی، محمود، پدر و پسر، تهران، علمی، ۱۳۷۲ش.
  • صفایی، ابراهیم، بنیادهای ملی در شهریاری رضاشاه کبیر، تهران، وزارت فرهنگ و هنر، ۱۳۵۶ش.
  • فتحی، مریم؛کانون بانوان با رویکردی به ریشه‌های تاریخی حرکت‌های زنان در ایران، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، ۱۳۸۳ش.
  • «معرفی کتاب کانون بانوان»، وب‌سایت مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، تاریخ بازدید: ۲ مرداد ۱۴۰۴ش.