بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:عمامه5.jpeg|جایگزین=عمامه روحانیون |بندانگشتی|نشست رئیس مرکز خدمات حوزه با روحانیون شیعه و سنی خراسان جنوبی]] | |||
<big>'''عمامه'''</big>؛ پوششی برای سر و رکن اصلی لباس روحانیان شیعه. <br> | <big>'''عمامه'''</big>؛ پوششی برای سر و رکن اصلی لباس روحانیان شیعه. <br> | ||
عمامه بهعنوان پوششی برای سر پیش از اسلام میان اعراب رایج بود. پس از اسلام، عمامه به نمادی از مقام و شخصیت تبدیل شد. سر در فرهنگ ایرانی، جایگاه ویژهای داشت و پوشاندن آن نماد وقار و ادب بود. دستار از پوششهای سنتیِ سر نزد ایرانیان بود و بهویزه میان صاحبمنصبان و علما رواج داشت. در دوران قاجار، عمامه به نمادی از هویت روحانیان تبدیل شد. در دوره پهلوی، با تصویب قوانین متحدالشکل، استفاده از عمامه بهمنظور تضعیف جایگاه روحانیان شیعه محدود شد. پس از انقلاب اسلامی، عمامه دوباره به نمادی دینی و سیاسی تبدیل شد. امروزه عمامه نماد اصلی لباس روحانیت است و نزد مسلمانان معنای دینی و مقدس دارد. | عمامه بهعنوان پوششی برای سر پیش از اسلام میان اعراب رایج بود. پس از اسلام، عمامه به نمادی از مقام و شخصیت تبدیل شد. سر در فرهنگ ایرانی، جایگاه ویژهای داشت و پوشاندن آن نماد وقار و ادب بود. [[دستار]] از پوششهای سنتیِ سر نزد ایرانیان بود و بهویزه میان صاحبمنصبان و علما رواج داشت. در دوران قاجار، عمامه به نمادی از هویت روحانیان تبدیل شد. در دوره پهلوی، با تصویب قوانین متحدالشکل، استفاده از عمامه بهمنظور تضعیف جایگاه روحانیان شیعه محدود شد. پس از انقلاب اسلامی، عمامه دوباره به نمادی دینی و سیاسی تبدیل شد. امروزه عمامه نماد اصلی لباس روحانیت است و نزد مسلمانان معنای دینی و مقدس دارد. | ||
==تعریف عمامه== | ==تعریف عمامه== | ||
عِمَامَه یا عَمّامِه، پوششی برای سر است که از پارچهای بلند تشکیل شده و بهشکل پیچیدهشده بر روی عرقچین یا مستقیماً بر روی سر، بسته میشود.<ref>دزی، فرهنگ البسه مسلمانان، 1359ش، ص258.</ref> در کنار واژه «عمامه» که امروزه میان ایرانیان رایج است، واژه «دستار» نیز در زبان فارسی به همین معنا استفاده میشود. با این حال، | عِمَامَه یا عَمّامِه، پوششی برای سر است که از پارچهای بلند تشکیل شده و بهشکل پیچیدهشده بر روی عرقچین یا مستقیماً بر روی سر، بسته میشود.<ref>دزی، فرهنگ البسه مسلمانان، 1359ش، ص258.</ref> در کنار واژه «عمامه» که امروزه میان ایرانیان رایج است، واژه «دستار» نیز در زبان فارسی به همین معنا استفاده میشود. با این حال، [[دستار]] مفهومی گستردهتر دارد و نهتنها به عمامه، بلکه به هر نوع پارچهای که با شیوهای خاص دور سر یا کلاه پیچیده شود، مانند شال و سایر پوششهای مشابه، اطلاق میشود.<ref>نفیسی، علی اکبر، فرهنگ نفیسی، 1355ش، ج2، ص1500.</ref> | ||
==تاریخچه عمامه== | ==تاریخچه عمامه== | ||
[[پرونده:عمامه.jpeg|جایگزین=عمامه صحراگرد|بندانگشتی|یک صحراگرد در مغرب که از دنبالهٔ عمامه به عنوان نقاب استفاده کردهاست.]] | |||
تاریخ دقیق پیدایش عمامه و نخستین قومی که از آن استفاده کرده است، بهدرستی مشخص نیست؛ اما شواهد تاریخی نشان میدهد که عمامه پیش از اسلام میان اعراب جاهلی رایج بوده است.<ref>کتانی، الدعامه فی احکام سنه العمامه، 1342ق، ص3.</ref> | تاریخ دقیق پیدایش عمامه و نخستین قومی که از آن استفاده کرده است، بهدرستی مشخص نیست؛ اما شواهد تاریخی نشان میدهد که عمامه پیش از اسلام میان اعراب جاهلی رایج بوده است.<ref>کتانی، الدعامه فی احکام سنه العمامه، 1342ق، ص3.</ref> | ||
خط ۳۸: | خط ۳۹: | ||
==رنگ عمامه== | ==رنگ عمامه== | ||
[[پرونده:عمامه1.jpeg|جایگزین=عمامه مشکی|بندانگشتی|عمامه مشکی رنگ روحانیون شیعه سید]] | |||
اعراب معمولاً عمامههایی با رنگهای گوناگون بر سر میگذاشتند. پیامبر اسلام نیز از عمامههایی با رنگهای مختلف استفاده میکرد، از جمله: سحاب که سفیدرنگ بود؛ حرقانیه که رنگی متمایل به سیاه داشت؛ قطریه که از قطر وارد میشد و از پارچههای زیبا و معروف آن منطقه و قرمزرنگ بود. پیامبر گاهی عمامهای به رنگ زرد بر سر میگذاشت.<ref>اصفهانی، ابیالفرج، الاغانی، بیتا، ج1، ص259.</ref> | اعراب معمولاً عمامههایی با رنگهای گوناگون بر سر میگذاشتند. پیامبر اسلام نیز از عمامههایی با رنگهای مختلف استفاده میکرد، از جمله: سحاب که سفیدرنگ بود؛ حرقانیه که رنگی متمایل به سیاه داشت؛ قطریه که از قطر وارد میشد و از پارچههای زیبا و معروف آن منطقه و قرمزرنگ بود. پیامبر گاهی عمامهای به رنگ زرد بر سر میگذاشت.<ref>اصفهانی، ابیالفرج، الاغانی، بیتا، ج1، ص259.</ref> | ||
خط ۴۴: | خط ۴۵: | ||
جنگجویان معمولاً عمامههای سفید بر سر مینهادند و نشانی قرمزرنگ بر بالای آن قرار میدادند. در روایتها آمده است که حمزه، سیدالشهدا، در جنگ بدر پری از کبوتر قرمز را بر فراز عمامه خود گذاشته بود.<ref>جاحظ، البیان و التبیین، 1949م، ج1، ص101.</ref> | جنگجویان معمولاً عمامههای سفید بر سر مینهادند و نشانی قرمزرنگ بر بالای آن قرار میدادند. در روایتها آمده است که حمزه، سیدالشهدا، در جنگ بدر پری از کبوتر قرمز را بر فراز عمامه خود گذاشته بود.<ref>جاحظ، البیان و التبیین، 1949م، ج1، ص101.</ref> | ||
[[پرونده:عمامه2.jpeg|جایگزین=عمامه سفید|بندانگشتی|عمامه سفید رنگ روحانیون شیعه غیر سید ]] | |||
پوشیدن عمامه سیاه نیز میان اعراب رواج داشت. رسول خدا نیز گاهی عمامه سیاه بر سر مینهاد و در فتح مکه نیز عمامهای سیاه بر سر داشت.<ref>ابنحنبل، مسند، بیتا، ج3، ص363.</ref> در دورۀ آغازین تاریخ اسلام، افرادی مانند حضرت علی بن ابیطالب، عبدالرحمن بن عوف، سعید بن مسیب، عمر، معاویه، ابوموسی اشعری و محمد حنفیه نیز عمامه سیاه میپوشیدند. رنگ سیاه در دوران عباسیان، نماد حکومت آنها شناخته شد و عموم مسلمانان ناچار به استفاده از پوشاک سیاه بودند. | پوشیدن عمامه سیاه نیز میان اعراب رواج داشت. رسول خدا نیز گاهی عمامه سیاه بر سر مینهاد و در فتح مکه نیز عمامهای سیاه بر سر داشت.<ref>ابنحنبل، مسند، بیتا، ج3، ص363.</ref> در دورۀ آغازین تاریخ اسلام، افرادی مانند حضرت علی بن ابیطالب، عبدالرحمن بن عوف، سعید بن مسیب، عمر، معاویه، ابوموسی اشعری و محمد حنفیه نیز عمامه سیاه میپوشیدند. رنگ سیاه در دوران عباسیان، نماد حکومت آنها شناخته شد و عموم مسلمانان ناچار به استفاده از پوشاک سیاه بودند. | ||
همچنین در تاریخ اسلام از افراد مشهوری نام برده شده که عمامه سفید داشتند، از جمله امام علی بن الحسین، سالم بن عبدالله، سعید بن جبیر و خارجه بن زید. در دوران امام رضا، جامه سبز به نماد علویان تبدیل شد و در همین زمان، پوشیدن عمامه سبز رواج یافت. <ref> ابنسعد، طبقات الکبیر، 1410ق، ج3، ص18 و 93؛ ج5، ص102- 143 و 161؛ ج6، ص186.</ref> | همچنین در تاریخ اسلام از افراد مشهوری نام برده شده که عمامه سفید داشتند، از جمله امام علی بن الحسین، سالم بن عبدالله، سعید بن جبیر و خارجه بن زید. در دوران امام رضا، جامه [[سبز (رنگ)|سبز]] به نماد علویان تبدیل شد و در همین زمان، پوشیدن عمامه سبز رواج یافت. <ref> ابنسعد، طبقات الکبیر، 1410ق، ج3، ص18 و 93؛ ج5، ص102- 143 و 161؛ ج6، ص186.</ref> | ||
==عمامه بهمثابه جزئی از لباس روحانیت== | ==عمامه بهمثابه جزئی از لباس روحانیت== | ||
از دیرباز، علما با تاسی به پیامبر اکرم، عمامه را بهعنوان بخشی از پوشش خود برگزیدهاند. اگرچه گزارشهای محدودی درباره جزئیات لباس پیامبر وجود دارد؛ اما منابع تاریخی، فقهی، حدیثی و ادبی نشان میدهند که عمامه، در کنار | از دیرباز، علما با تاسی به پیامبر اکرم، عمامه را بهعنوان بخشی از پوشش خود برگزیدهاند. اگرچه گزارشهای محدودی درباره جزئیات لباس پیامبر وجود دارد؛ اما منابع تاریخی، فقهی، حدیثی و ادبی نشان میدهند که عمامه، در کنار [[عبا]]، ردا، بُرد و نعلین از پوششهای معمول آن حضرت بوده است. علمای شیعه نیز در طول تاریخ همواره از عمامه، [[قبا]] و عبا استفاده کردهاند. با وجود تغییرات جزئی در شکل و رنگ، این پوشش همچنان نماد شباهت به لباس پیامبر باقی مانده است.<ref>چیتساز، تاریخ پوشاک ایرانیان از ابتدای اسلام تا حمله تیموریان، 1379ش، ص21.</ref> | ||
برخی پژوهشگران معتقدند که از دوره عباسی، لباس فقها بهتدریج از پوشش مردم عادی که شامل عبا و قمیص (پیراهن بلند) بود، متمایز شد. ابویوسف در زمانهارونالرشید الگوی مشخصی برای پوشش فقها تعیین کرد که شامل جبهای سیاه و کت بلندی با عنوان قلنسوه بود. فقها همچنین عمامه بر سر میبستند و طَیلَسانی<ref>طیلسان: پارچهای بود که فقها و علمای ایران بر روی عمامه خود میانداختند. در ایالت فارس، این پوشش در میان عموم مردم نیز رایج بود. جنس آن از پشم بود و مرغوبترین انواع آن در شهرهای آمل و قوس تولید میشد.</ref> سیاه بر روی آن میانداختند. با گذر زمان، پوشیدن جُبّههای نیمهبلند، گشاد و سبزرنگ با حاشیهدوزی نیز میان علما رواج یافت.<ref>چیتساز، تاریخ پوشاک ایرانیان از ابتدای اسلام تا حمله تیموریان، 1379ش، ص91.</ref> | برخی پژوهشگران معتقدند که از دوره عباسی، لباس فقها بهتدریج از پوشش مردم عادی که شامل عبا و قمیص (پیراهن بلند) بود، متمایز شد. ابویوسف در زمانهارونالرشید الگوی مشخصی برای پوشش فقها تعیین کرد که شامل جبهای سیاه و کت بلندی با عنوان قلنسوه بود. فقها همچنین عمامه بر سر میبستند و طَیلَسانی<ref>طیلسان: پارچهای بود که فقها و علمای ایران بر روی عمامه خود میانداختند. در ایالت فارس، این پوشش در میان عموم مردم نیز رایج بود. جنس آن از پشم بود و مرغوبترین انواع آن در شهرهای آمل و قوس تولید میشد.</ref> سیاه بر روی آن میانداختند. با گذر زمان، پوشیدن جُبّههای نیمهبلند، گشاد و سبزرنگ با حاشیهدوزی نیز میان علما رواج یافت.<ref>چیتساز، تاریخ پوشاک ایرانیان از ابتدای اسلام تا حمله تیموریان، 1379ش، ص91.</ref> | ||
خط ۶۵: | خط ۶۶: | ||
در فرهنگ ایرانی، سر بهعنوان فرمانده بدن جایگاه ویژهای داشت و بههمین دلیل حفظ حرمت آن بسیار اهمیت داشت. پوشاندن سر نماد وقار و ادب مردان بود، در حالی که سر برهنه، نشانه ننگ، فقر و بیآبرویی به شمار میرفت.<ref> [https://www.mashreghnews.ir/news/394728/%D9%85%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D9%82%D8%AF%DB%8C%D9%85-%DA%86%D9%87-%D9%85%DB%8C-%D9%BE%D9%88%D8%B4%DB%8C%D8%AF%D9%86%D8%AF «مردان قدیم چه میپوشیدند؟»، خبرگزاری مشرقنیوز.]</ref> | در فرهنگ ایرانی، سر بهعنوان فرمانده بدن جایگاه ویژهای داشت و بههمین دلیل حفظ حرمت آن بسیار اهمیت داشت. پوشاندن سر نماد وقار و ادب مردان بود، در حالی که سر برهنه، نشانه ننگ، فقر و بیآبرویی به شمار میرفت.<ref> [https://www.mashreghnews.ir/news/394728/%D9%85%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D9%82%D8%AF%DB%8C%D9%85-%DA%86%D9%87-%D9%85%DB%8C-%D9%BE%D9%88%D8%B4%DB%8C%D8%AF%D9%86%D8%AF «مردان قدیم چه میپوشیدند؟»، خبرگزاری مشرقنیوز.]</ref> | ||
بر اساس متون و اشعار کهن فارسی، عمامه و دستار از جمله پوششهای سنتی ایرانیان بوده و بهویژه میان صاحبمنصبان و علما رواج داشته است. عمامه معمولاً از پارچهای نفیس، رنگین و طرحدار تهیه میشده است.<ref> [https://virgool.io/@bahar1300.nareng/%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-ernzyoltkfes «دستار چیست؟»، وبسایت ویرگول.]</ref> | بر اساس متون و اشعار کهن فارسی، عمامه و [[دستار]] از جمله پوششهای سنتی ایرانیان بوده و بهویژه میان صاحبمنصبان و علما رواج داشته است. عمامه معمولاً از پارچهای نفیس، رنگین و طرحدار تهیه میشده است.<ref> [https://virgool.io/@bahar1300.nareng/%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-ernzyoltkfes «دستار چیست؟»، وبسایت ویرگول.]</ref> | ||
امروزه نیز در نواحی مختلف ایران، اقوامی همچنان از گونههایی از پوشش عمامه استفاده میکنند. در گذشته، ایرانیان نوعی کلاه مخصوص به نام «جُبّه» نیز بر سر میگذاشتند که پارچه عمامه را دور آن میپیچیدند. همچنین، بخشی از پارچه عمامه را میان پیچهای آن بهگونهای بیرون میگذاشتند که بهشکل گُل درمیآمد و آن را «گلِ دستار» مینامیدند.<ref> [https://virgool.io/@bahar1300.nareng/%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-ernzyoltkfes «دستار چیست؟»، وبسایت ویرگول.]</ref> | امروزه نیز در نواحی مختلف ایران، اقوامی همچنان از گونههایی از پوشش عمامه استفاده میکنند. در گذشته، ایرانیان نوعی کلاه مخصوص به نام «جُبّه» نیز بر سر میگذاشتند که پارچه عمامه را دور آن میپیچیدند. همچنین، بخشی از پارچه عمامه را میان پیچهای آن بهگونهای بیرون میگذاشتند که بهشکل گُل درمیآمد و آن را «گلِ دستار» مینامیدند.<ref> [https://virgool.io/@bahar1300.nareng/%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-ernzyoltkfes «دستار چیست؟»، وبسایت ویرگول.]</ref> | ||
خط ۱۳۰: | خط ۱۳۱: | ||
==عمامهپراکنی== | ==عمامهپراکنی== | ||
[[پرونده:عمامه3.jpeg|جایگزین=فضل الله نوری|بندانگشتی|شیخ فضل الله نوری]] | |||
پیشینه عمامهپراکنی در ایران به رویدادی تاریخی مرتبط با شیخ فضلالله نوری باز میگردد. در روزهای پایانی زندگی شیخ فضلالله، زمانی که او به دار آویخته شد، یوسفخان ارمنی عمامه را بهصورت توهینآمیزی از سر او برداشت و بهسمت جمعیت پرتاب کرد. این حادثه، اولین عمامهپراکنی در تاریخ ایران شناخته میشود و نمادی از حرکتهای ضد مذهبی در دوران مشروطه بود.<ref>[https://www.khabaronline.ir/news/1693963/%D8%AA%D8%AC%D8%B1%D8%A8%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%BE%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 انصاری،هادی، «تجربهای تاریخی از عمامهپرانی در ایران»، خبرگزاری خبرآنلاین.]</ref> گفته میشود در حرکتی مشابه، عوامل رضاخان، هنگام نماز، عمامه شهید مدرس را از سرش برداشتند و آن را به دور گردنش پیچیدند و او را به شهادت رساندند.<ref>[https://dowran.ir/show.php?id=147428411 روایتی از تبعید و شهادت مدرس، پایگاه جامع تاریخ معاصر ایران.]</ref> | پیشینه عمامهپراکنی در ایران به رویدادی تاریخی مرتبط با شیخ فضلالله نوری باز میگردد. در روزهای پایانی زندگی شیخ فضلالله، زمانی که او به دار آویخته شد، یوسفخان ارمنی عمامه را بهصورت توهینآمیزی از سر او برداشت و بهسمت جمعیت پرتاب کرد. این حادثه، اولین عمامهپراکنی در تاریخ ایران شناخته میشود و نمادی از حرکتهای ضد مذهبی در دوران مشروطه بود.<ref>[https://www.khabaronline.ir/news/1693963/%D8%AA%D8%AC%D8%B1%D8%A8%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%BE%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 انصاری،هادی، «تجربهای تاریخی از عمامهپرانی در ایران»، خبرگزاری خبرآنلاین.]</ref> گفته میشود در حرکتی مشابه، عوامل رضاخان، هنگام نماز، عمامه شهید مدرس را از سرش برداشتند و آن را به دور گردنش پیچیدند و او را به شهادت رساندند.<ref>[https://dowran.ir/show.php?id=147428411 روایتی از تبعید و شهادت مدرس، پایگاه جامع تاریخ معاصر ایران.]</ref> | ||
خط ۱۴۲: | خط ۱۴۳: | ||
==پویش عمامهبوسی== | ==پویش عمامهبوسی== | ||
[[پرونده:عمامه4.jpeg|جایگزین=آئین عمامه بوسی|بندانگشتی|آئین عمامه گذاری طلاب قم___عمامه بوسی]] | |||
در پاسخ به پدیده «عمامهپرانی»، | در پاسخ به پدیده «عمامهپرانی»، جوانان ایرانی پویشی با عنوان «عمامهبوسی» راهاندازی کردند. این حرکت که از ایران آغاز شد، به اماکن مذهبی مانند کربلا و بینالحرمین نیز گسترش یافت. هدف این پویش، تقویت احترام به روحانیت و بازتعریف جایگاه آنان در جامعه، اعلام شده است.<ref> [https://www.khabaronline.ir/news/1694315/%D8%A7%D9%88%D9%84%DB%8C%D9%86-%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%BE%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%DA%86%D9%87-%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AB%D8%A8%D8%AA-%D8%B4%D8%AF-%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A8%D9%88%D8%B3%DB%8C «اولین «عمامهپرانی» در تاریخ ایران چه زمانی ثبت شد؟/ «عمامهبوسی»، راهکار مقابله اصولگرایان»، خبرگزاری خبرآنلاین.]</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۲۱۶: | خط ۲۱۷: | ||
*یعقوبزاده،هادی و مافیتبار، آمنه، «بازیابی زمینههای تمایز عمامه به مثابه کسوت روحانیت شیعه در عصر قاجار»، فصلنامه سخن تاریخ، شماره 43، 1402ش. | *یعقوبزاده،هادی و مافیتبار، آمنه، «بازیابی زمینههای تمایز عمامه به مثابه کسوت روحانیت شیعه در عصر قاجار»، فصلنامه سخن تاریخ، شماره 43، 1402ش. | ||
[[رده: | [[رده: ویکیرز]] | ||
[[رده: سرپوشها]] | |||
[[رده: پوشاک اسلامی]] | |||
[[رده: تاریخ پوشاک]] | |||
[[رده: پوشاک اقوام]] | |||
[[رده: هویت دینی]] | |||
[[رده: فقه پوشش]] |