عمامه؛ پوششی برای سر و رکن اصلی لباس روحانیان شیعه.
عمامه به‌عنوان پوششی برای سر پیش از اسلام میان اعراب رایج بود. پس از اسلام، عمامه به نمادی از مقام و شخصیت تبدیل شد. سر در فرهنگ ایرانی، جایگاه ویژه‌ای داشت و پوشاندن آن نماد وقار و ادب بود. دستار از پوشش‌های سنتیِ سر نزد ایرانیان بود و به‌ویزه میان صاحب‌منصبان و علما رواج داشت. در دوران قاجار، عمامه به نمادی از هویت روحانیان تبدیل شد. در دوره پهلوی، با تصویب قوانین متحدالشکل، استفاده از عمامه به‌منظور تضعیف جایگاه روحانیان شیعه محدود شد. پس از انقلاب اسلامی، عمامه دوباره به نمادی دینی و سیاسی تبدیل شد. امروزه عمامه نماد اصلی لباس روحانیت است و نزد مسلمانان معنای دینی و مقدس دارد. عِمَامَه یا عَمّامِه، پوششی برای سر است که از پارچه‌ای بلند تشکیل شده و به‌شکل پیچیده‌شده بر روی عرق‌چین یا مستقیماً بر روی سر، بسته می‌شود. در کنار واژه «عمامه» که امروزه میان ایرانیان رایج است، واژه «دستار» نیز در زبان فارسی به همین معنا استفاده می‌شود. با این حال، دستار مفهومی گسترده‌تر دارد و نه‌تنها به عمامه، بلکه به هر نوع پارچه‌ای که با شیوه‌ای خاص دور سر یا کلاه پیچیده شود، مانند شال و سایر پوشش‌های مشابه، اطلاق می‌شود. تاریخ دقیق پیدایش عمامه و نخستین قومی که از آن استفاده کرده است، به‌درستی مشخص نیست؛ اما شواهد تاریخی نشان می‌دهد که عمامه پیش از اسلام میان اعراب جاهلی رایج بوده است. عبارت «العَمائِم تیجان العرب» که برخی آن را به پیامبر اسلام نسبت داده‌اند، [۴] بیانگر این نکته است که عمامه نزد اعراب جایگاهی هم‌سنگ تاج پادشاهان داشته و به‌ویژه مخصوص رؤسای قبایل بوده است. در مقابل، اعراب صحراگرد، سر برهنه می‌ماندند یا عرقچین به سر می‌گذاشتند. در برخی دوره‌های تاریخی، هنگامی که فردی را به ریاست برمی‌گزیدند، عمامه‌ای قرمزرنگ که از آن با عنوان «تاج» نیز یاد می‌شد، بر سرش می‌نهادند یا سربندی بر سر او می‌بستند. نوع عمامه هر فرد بسته به موقعیت اجتماعی او متفاوت است. جاحظ به تفصیل این موضوع را شرح داده است که خلفا نوع خاصی از عمامه دارند، فقیهان شیوه‌ای ویژه در بستن آن دارند، و بقالان، اعراب، صحراگردان، جنگجویان و دیگر طبقات اجتماعی نیز هر یک سبک مخصوصی در عمامه‌بستن دارند.

ادامهٔ مطلب ...

دیگر مقالات منتخب: پروانه معصومیبدن نماییبلوغ زودرس