پوشاک دوران عباسیان؛ تنپوش مردان و زنان در دورهٔ خلافت عباسی.
در عصر عباسی، قانون پوشیدن لباس سیاه با هدف تقویت هویت حکومت و متمایز کردن عباسیان از امویان برقرار شد و این رنگ به نمادی از وفاداری و اتحاد تبدیل گردید. خلفای عباسی پوشش ایرانی را برای اعراب ترویج کردند؛ از جمله قلنسوه (کلاه ایرانی) که بهتدریج در دیوانها و لشکرگاهها رایج شد. لباسها و منسوجات مردان و زنان این دوره نشانگر جایگاه اجتماعی و کارکرد سیاسی بودند. سربازان و فرماندهان زره و پوششهای ویژه داشتند، عیاران و زندانیان با برگ خرما و بوریا مسلح میشدند، عالمان و فقیهان لباس رسمی سیاه میپوشیدند و مردم عادی جامههای ساده و گشاد داشتند. زنان نیز با چادر، مقنعه، روبنده و بُرنُس نوکبرگشته، و قبای رنگین و شلوار گشاد، پوشش خود را کامل میکردند. پارچههای مرغوب، طراز و زربفت اهمیت اجتماعی و تزئینی داشتند و به همراه رنگ و طراحی لباس، نشاندهنده قدرت و فرهنگ عباسیان بود.
قانون پوشش در عصر عباسی
در سال ۱۴۵ هجری قمری، حکومت عباسی قانون پوشیدن لباس سیاه را برای مردم اعلام کرد. هدف از این کار، تقویت هویت و استحکام بخشیدن به قدرت عباسیان بود. لباس سیاه به نمادی از اتحاد و وفاداری به حکومت جدید تبدیل شد و به سرعت در مناطق مختلف قلمرو عباسی رواج یافت؛ بهطوری که به یکی از نشانههای مهم آن دوره تبدیل شد. این تغییر، علاوه بر ظاهر، بهعنوان یک ابزار سیاسی و اجتماعی به عباسیان کمک کرد تا خود را از حکومت پیشین (امویان) متمایز کرده و جایگاه خود را تثبیت کنند.[۱]
اثرپذیری پوشش اعراب از فرهنگ ایرانی در دوره عباسی
تحول پوشش اعراب در دورهٔ خلافت عباسی که با تقلید از ایرانیان صورت گرفت، نشانهای از رویکرد اعراب به سوی تمدن و یکی از جلوههای فرهنگی آنها بود. خلفای عباسی از ابتدای حکومت خود، اعراب را به پوشیدن لباسهای ایرانی تشویق میکردند. بهعنوان مثال، منصور در سال ۱۵۳ هجری قمری، دستور داد تا به جای عمامه، از قُلنِسوه (کلاه ایرانی) استفاده شود. هرچند در دورهٔ اختلافات امین (ششمین خلیفه عباسی و برادر مأمون) و مأمون و بهدلیل تقابل تفکرات شیعه و اعراب، استفاده از قلنسوه کمتر شد؛ اما در دوران خلافت معتصم، این پوشش دوباره رواج یافت.[۲]
رواج لباس سیاه در عصر عباسی
منصور، خلیفه عباسی، نخستین کسی بود که پوشیدن ردای سیاه بزرگ را در دیوانهای دولتی و دارالخلافه مرسوم کرد. در عصر عباسی، لباس ایرانی، بهویژه قلنسوه سیاه رنگ، بهعنوان لباس رسمی پذیرفته شد. این لباس شکلی مخروطی داشت. عباسیان لباسهای سیاه میپوشیدند تا مسلمانان را از غیرمسلمانان، بهخصوص اهلذمه، جدا کنند و همچنین امنیت مرزها و کنترل دشمنان بیزانسی را بهتر مدیریت کنند. در مقابل، علویان و امویان برای اعتراض به حکومت عباسیان، جامههای سفید بر تن میکردند.[۳]
فلسفه سیاهپوشی عباسیان
عباسیان، هنگامی که قیام خود را آغاز کردند، با شعار خونخواهی شهدای اهلبیت پا به میدان گذاشتند. پس از به قدرت رسیدن، دولت خود را «دولت آل محمد» و ادامهدهندهٔ راه خلافت امام علی بن ابیطالب معرفی کردند. آنها لباس سیاه را بهعنوان نمادی از غم و اندوهشان در سوگ از دست رفتن عزت پیامبر و مصیبتهای اهلبیت برگزیدند.
پس از شهادت زید و یحیی، مردم خراسان به نشانه اعتراض لباس سیاه پوشیدند. در همین فضای ملتهب، عباسیان که تا آن زمان خود را از خطر دور نگه داشته بودند، با سوءاستفاده از خونخواهی شهدا و اهلبیت، پرچم و پوشش سیاه را نماد حرکت خود ساختند. آنها پس از دستیابی به قدرت نیز این رنگ را به شعار دائمی حکومتشان تبدیل کردند.
انتقاد ائمه از پوشش سیاه
انتقاد امام صادق و سایر ائمه از پوشش سیاه، ناظر به سیاهپوشی رسمی عباسیان بود که نماد وابستگی به حکومت ستمگر تلقی میشد، نه سیاهپوشی در عزای اهلبیت.[۴]
پوشش مردان در دورهٔ عباسی
پوشاک مردان در عصر عباسی به چند دسته تقسیم میشد: لباسهای ویژهٔ سربازان و لشکریان، جامههای فرماندهان، پوشش عیاران و زندانیان، لباس عالمان و فقیهان و همچنین پوشش مردم عادی:
لباس سربازان و لشکریان
عباسیان به پوشش سربازان و لشکریان خود اهمیت ویژهای میدادند و لباس آنها را از سایر گروهها متمایز میکردند. برای این منظور، از پارچههای ساتن و اطلس استفاده میشد. سربازان قلنسوه به سر میکردند؛ قلنسوه نوعی کلاه ایرانی است که سر و گردن را میپوشاند و روی آن اغلب عمامه و گاهی کلاهخود قرار میگرفت. در میدان جنگ، لشکریان عمدتاً از کلاهخود، زره، ساقبند و بازوبند استفاده میکردند. همچنین لباسهای ضد حریق مخصوص نفتاندازان سپاه عباسی طراحی شده بود تا هنگام پرتاب آتش از سوختن آنها جلوگیری شود.[۵]
لباس فرماندهان
فرماندهان عباسی ردایی سیاه بر دوش میانداختند. خلفای عباسی به فرماندهان ارشد عمامهای سیاه بهنام «خُلّه» همراه با لباس سیاه، با یا بدون قبه، که از خز قرمز ساخته و با رشتههایی از طلا تزئین شده بود، اعطا میکردند. فرماندهان سوارهنظام زره و کلاهخود بر تن میکردند و اسبهای خود را با پوششهای آهنین (برگستوان) میپوشاندند، در حالی که فرماندهان پیادهنظام از قباهای کوتاه تا زیر زانو و چکمه استفاده میکردند.[۶]
پوشش عیاران و زندانیان
بخشی از سپاهیان مأمون عباسی را عیاران و زندانیان تشکیل داده بودند که برهنه میجنگیدند. آنان از برگ خرما سرپوشی برای خود بافته و روی سر میگذاشتند. همچنین برگ خرما و بوریا را با قیر مخلوط کرده و برای خود سپر تهیه میکردند.[۷]
پوشش عالمان و فقیهان
علمای دوران عباسی از عمامهٔ آستردار و جبهٔ سیاهرنگ استفاده میکردند. همچنین تنپوش آنان شامل قبا، لباده، پیراهن، شلوار، جبه، جوراب، نعلین و کفش بود و لباس آنان شباهت بسیاری به لباس مصریان و سومریان (مردم سوریه) داشت.[۸]
پوشش مردم عادی
دردورهٔ عباسیان مردم عادی اغلب شلوار گشاد و پیراهن آستین بلند که تا مچ پا میرسید، میپوشیدند. گاهی نیز بر روی لباسهای خود از جلیقه هم استفاده میکردند. پوشش سر مردان شامل عمامه و بُرنُس و پایپوش آنان گیوه، چکمه و نعلین بود.[۹]
پوشش زنان در دورهٔ عباسی
حجاب زنان این دوره شامل مقنعه و چادر بود که سرتاسر بدن آنان را میپوشاند. چادر زنان اغلب سیاهرنگ بود که روی آن با طرح مخطط و بهرنگهای قرمز، قهوهای و سفید تزیین شده بود. زنان همچنین برای پوشاندن صورت خود از روبنده استفاده میکردند.[۱۰]
بُرنُس، نوعی کلاه که زنان در دوره عباسی از آن استفاده میکردند، بهصورت نوکبرگشته بود و شباهت زیادی به باشلقهای دورهٔ پارسیان داشت. زنان همچنین در این دوره از شلوار گشاد سفیدرنگ و پیراهن با آستینهای کوتاه استفاده میکردند. روی این پیراهن کوتاه، قبای رنگین با آستینهای بلند میپوشیدند که از ابریشم یا زربفت بافته شده بود. جورابهای زنان نیز ابریشمی بود.[۱۱]
منسوجات در دورهٔ عباسی
پارچههای مورد استفادهٔ لباسهای این دوره نماد مهمی از موقعیت اجتماعی فرد محسوب میشد.[۱۲] یکی از مهمترین انواع پارچهها «طراز» نام داشت که حاشیهٔ آن با نوعی علامت یا نوشته گلدوزی شده بود. این حاشیهها روی لباس مأموران دولتی دوخته میشد و مزین به رشتههای طلا و نخهای رنگی بود.[۱۳]
پانویس
- ↑ «ملزم شدن عباسیان به پوشیدن لباس سیاه»، وبسایت پایگاه جامع تاریخ.
- ↑ غیبی، هشتهزار سال تاریخ پوشاک اقوام ایرانی، 1384ش، ص279.
- ↑ «پوشش و پرچم در جنگهای عصر اسلامی»، وبسایت پایگاه اطلاعرسانی حوزه.
- ↑ بیت(ع)%20انتخاب%20کردند%20. «ساجدین» (ندای صلح و حقیقت)، وبسایت کوثربلاگ.
- ↑ «پوشش و پرچم در جنگهای عصر اسلامی»، وبسایت پایگاه اطلاعرسانی حوزه.
- ↑ «پوشش و پرچم در جنگهای عصر اسلامی»، وبسایت پایگاه اطلاعرسانی حوزه.
- ↑ «پوشش و پرچم در جنگهای عصر اسلامی»، وبسایت پایگاه اطلاعرسانی حوزه.
- ↑ غیبی، هشتهزار سال تاریخ پوشاک اقوام ایرانی، 1384ش، ص281.
- ↑ غیبی، هشتهزار سال تاریخ پوشاک اقوام ایرانی، 1384ش، ص283.
- ↑ رجبی، «زن در اسلام»، وبسایت بلاگفا.
- ↑ غیبی، هشتهزار سال تاریخ پوشاک اقوام ایرانی، 1384ش، ص284 و 285.
- ↑ رمضانماهی، هنر و معماری اسلامی، 1391ش، ص108.
- ↑ چیتساز، تاریخ پوشاک ایران، 1379ش، ص32.
منابع
- «پوشش و پرچم در جنگهای عصر اسلامی»، وبسایت پایگاه اطلاعرسانی حوزه، تاریخ درج مطلب: ۲۱ اسفند ۱۳۸۷ش.
- چیتساز، محمدرضا، تاریخ پوشاک ایران، تهران، سمت، ۱۳۷۹ش.
- رجبی، عباس، «زن در اسلام»، وبسایت بلاگفا، تاریخ درج مطلب: ۲۷ بهمن ۱۳۹۱ش.
- رمضانماهی، سمیه، هنر و معماری اسلامی، تهران، پیکان، ۱۳۹۱ش.
- ساجدین (ندای صلح و حقیقت)، وبسایت کوثربلاگ، تاریخ بازدید: ۲۳ شهریور ۱۴۰۴ش.
- غیبی، مهرآسا، هشتهزار سال تاریخ پوشاک اقوام ایرانی، تهران، هیرمند، ۱۳۸۴ش.
- «ملزم شدن عباسیان به پوشیدن لباس سیاه»، وبسایت پایگاه جامع تاریخ، تاریخ بازدید: ۲۳ شهریور ۱۴۰۴ش.